رالف ترنر
دیوید اسنو
……………
لوئیس کیلیان
……………..
……………
در اینجا به بخشی از نظریه های مذکور می پردازیم :
نظریات انقلاب معمولاً بهگونه ای با نظریات جنبش اجتماعی تداخل پیدا می کنند. برای مثال تأکید تیلی بر بسیج منابع و نظریه دیویس در مورد بالا رفتن انتظارات و اعتراض در تحلیل جنبشهای اجتماعی نفوذ زیادی داشته است. اما دیدگاه هایی هستندکه در زمینه جنبشهای اجتماعی دارای اهمیت بیشتری هستندو در زیر به بررسی نظریات آنها می پردازیم :
۱-۲-۲- نیل اسملسر [۱۸]
اسملسر شش شرط برای جنبشهای اجتماعی تشخیص میدهد:
- زمینه ساختاری؛ شرایط کلی که مشوق یا مانع تشکیل انواع مختلف جنبشهای اجتماعی است. چنین شرطی زمینه مساعدی را برای توسعه برخی از انواع جنبش اجتماعی فراهم می کند اما بهتنهایی جنبش را به وجود نمیآورد.
- فشار ساختاری؛ تنشهایی از نوع نگرانی درباره آینده، اضطراب، ابهام و یا برخورد مستقیم هدفها که باعث ایجاد منافع متعارض در درون جامعه میگردد.
۳٫گسترش باورهای تعمیمیافته؛ جنبشها تحت تأثیر ایدئولوژیهای معینی که نارضایتیها را متبلور ساخته و راههای عملی رفع آن ها را نشان میدهد شکل میگیرند.
- عوامل شتابدهنده؛ حوادث یا رویدادهایی که موجب می شود کسانی که در جنبش شرکت می کنند مستقیماً وارد عمل شوند.
- گروه هماهنگ؛ هیچ رویدادی به ظهور جنبش نمیانجامد مگر اینکه یک گروه هماهنگ بسیج شده برای عمل، رهبری و نوعی وسایل ارتباط منظم بین شرکتگنندگان همراه با پشتوانه مالی وجود داشته باشد.
- عملکرد کنترل اجتماعی؛ مقامات حاکم ممکن است با مداخله و تعدیل زمینه و فشار ساختاری به جنبش پاسخ دهند و بر پیدایش و توسعه آن تأثیرگذارند. .( گیدنز، ۱۳۷۶،۶۸۲-۶۸۱)
جدول شماره (۲) جنبش اجتماعی از نظر اسملسر
۲-۲-۲- آلن تورن [۱۹]
از نظر تورن جنبشهای اجتماعی اهمیتی را که در جوامع امروزی به فعالگرایی در دستیابی به اهداف داده می شود منعکس میسازند. جوامع امروزی با تاریخیت مشخص میشوند یعنی شیوه نگرشی که در آن از شناخت فرایندهای اجتماعی برای تغییر شکل شرایط اجتماعی استفاده می شود. تورن به درک اهدافی که جنبشهای اجتماعی دنبال می کنند و دیدگاه ها و عقایدی که در مقابله با آن فعالیت می کنند توجه داشت. از منظر تورن جنبشهای اجتماعی باید در یک میدان عمل مطالعه شوند. میدان عمل به ارتباطات بین جنبش اجتماعی و نیروها و عواملی اطلاق می شود که جنبش در برابر آن ها قرار گرفته است. گفتگوی متقابل در میدان عمل می تواند به تغییر در شرایط جنبش شود مثل ترکیب و یکی شدن دیدگاه های طرفین و یا محو جنبش.( گیدنز، ۱۳۷۶، ۶۸۴-۶۸۳)
آلن تورن اصول سهگانهیی را برای موجودیت جنبشهای اجتماعی پیریزی کردهاست که عبارتند از:
۱- اصل هویت: یک جنبش اجتماعی باید از هویتی مشخص برخوردار باشد یعنی اینکه مشخص شود از چه افرادی تشکیل شده، سخنگوی چه افراد و گروههایی است و مدافع و محافظ چه منافعی است.
۲- اصل مخالفت: جنبش اجتماعی همیشه در برابر نوعی مانع یا نیروی مقاوم قرار دارد و پیوسته سعی در درهم شکستن دشمنانی دارد. بدون اصل مخالفت، ضدیت، جنبش اجتماعی نمیتواند وجود داشته باشد. اکثر جنبشهای اجتماعی همیشه با وضع موجود مخالفند و اهداف خود را با وضع موجود در تعارض میبینند.
۳- اصل عمومیت: یک جنبش اجتماعی به نام ارزشهایی برتر با ایدههایی بزرگ، فلسفی یا ایدههای مذهبی آغاز میگردد و کنش آن هم ملهم از تفکر و عقیدهیی است که تا حد امکان سعی در گسترش و پیشرفت دارد. دلایلی که باعث کنش یک جنبش اجتماعی میشود ممکن است به صورت منافع ملی، آزادی بشریت، رفاه و خوشبختی جمعی، حقوق انسانی، سلامت همگانی، خواست الهی و… باشد و اینها همان خصوصیاتیاند که «آلن تورن» آن را اصل عمومیت مینامد.( شرفی ، ۲۰۱۱)
جدول شماره ( ۳ ) اصول سه گانه آلن تورن
۳-۲-۲- تدا اسکاکپول ، با تاکید بر انقلاب های اجتماعی در فرانسه ، روسیه وچین معتقد است که انقلاب ها اجتماعی بوده و آنها را به عنوان استحاله های سریع و بنیادی دولت و ساختارهای طبقاتی تعریف می کند استحاله هایی که با شورشهای طبقاتی از بالا همراهند ، و به گونه جزیی از طریق این شورشها انجام می گیرند .بنابراین مبنای کار او نخست این که او چشم اندازی را پذیرفته که خودش آن را « چشم انداز ساختاری و غیر ارادی » می داند دوم آن که زمینه های بین المللی و تاریخ جهانی را موضوع خود قرار داده است وسوم تاکید او بر دولت به عنوان یک واحد بالقوه مستقل، بوده است .
او بر یک چشم انداز ساختاری برای تحلیل انقلاب ها ی اجتماعی و بر اهمیت عوامل فرا ملی یا بین المللی بیش از اندازه تاکید دارد همچنین بر آنچه که رهبران انقلاب در عمل انجام می دهند ، یعنی نبرد برای کسب قدرت سیاسی ، نیز تاکید می ورزد . ( ریتزر، ۱۳۸۰،۲۵۳-۲۵۴-۲۵۶)
۴-۲-۲- هانا آرنت، شکل گیری اجتماعات جدید به منظور جنبش اجتماعی چنین ترسیم می کند:
«زمانی که افراد پیوستگی گروهی خود را از دست می دهند، ذرّهای شدن افراد یا حس فقدان اجتماع به آنان دست می دهد.
ذرهای شدن موجب پیدایش حالتی در افراد میشود که آنان را آماده پذیرش ایدئولوژیهای جدید و نیز جستجوی جامعهای جدید به جای جامعه از دست رفته میکند.
توتالیتاریانیزم یا جامعه کاذب به وجود میآید که در آن گروهی از نخبگان بر جامعه سلطه کامل دارند».
جدول شماره ( ۴ ) جنبش اجتماعی از نظر آرنت
۵-۲-۵- ملوچی، جوامع پساصنعتی قبل از هر چیز به نشانه ها توجه می کنند به عقیده وی جنبش های اجتماعی نوین بر خلاف همتایان قرون گذشته شان معطوف به مبارزه بر سر تولید منابع مادی، توزیع شان یا جلوگیری از حقوق شهروندی به وسیله دولت ها نیستند بلکه معطوف به دسترسی به اطلاعات و بحث بر سر منابع سمبلیک نظیر زیباسازی خشونت در رسانه ها می باشند، جنبش های اجتماعی نوین قبل از هر چیز به مبارزه در حوزه فرهنگ توجه دارند. (رسانه ، ۱۳۹۰ )
۶-۲-۲- ماریو دیانی ، به عقیده وی جنبش های اجتماعی دارای چهار ویژگی می باشد:
۱-جنبش اجتماعی شبکه ای از تعاملات غیر رسمی بین تعداد متنوعی از افراد، گروه ها و سازمان ها می باشد.
۲- مزر بین شبکه ها یک جنبش به وسیله هویت جمعی خاصی تعیین می گردد که بین بازیگران درگیر در تعامل مشترک است.
۳- بازیگران جنبش های اجتماعی در برخورد های سیاسی و یا فرهنگی درگیرند، این موضوع بدان معناست که تغییرات اجتماعی را در سطح سیستمی یا غیر سیستمی افزایش می دهند یا با آن مخالفت دارند. ۴- یک جنبش اجتماعی شبکه ای از تعاملات غیر رسمی بین افراد ، گروه ها و یا سازمان ها که بر مبنای یک هویت جمعی مشترک در برخوردی سیاسی یا فرهنگی درگیرند.
جدول شماره ( ۶ ) ویژگی های جنبش اجتماعی از نظر دیانی
دیانی با توجه به این چهار ویژگی جنبش های اجتماعی را چنین تعریف می کند ، جنبش های اجتماعی ، شبکه ای تعامل غیر رسمی افراد ، گروه ها و سازمان ها درگیر در یک برخورد سیاسی یا فرهنگی مبتنی بر یک هویت جمعی مشترک. (رسانه ، ۱۳۹۰ )