در آزمون کرویت بارتلت، فرض همبستگی بین سوالات مورد بررسی قرار می گیرد. با توجه به مقدار مجذور کای و سطح معناداری( ۰۱/۰P< و۸۰/۷۵۶X2=) نتیجه گرفته می شود که بین سوالات همبستگی وجود دارد. از این رو ادامه و استفاده از سایر مراحل تحلیل عاملی جایز است.
ارزیابی پایایی عامل های استخراجی پرسشنامه نقش آموزش عالی در توسعه فرهنگی مشخص می شود که پایایی مولفه ها و پرسشنامه نقش آموزش عالی در توسعه فرهنگی در حد قابل قبول است.
براساس تحلیل اکتشافی مرحله دوم(پرسشنامه نقش آموزش عالی در توسعه فرهنگی) که در این مرحله، هر ۳ مولفه پرسشنامه نقش آموزش عالی در توسعه فرهنگی مورد بررسی قرار می گیرد که بر اساس آزمون کیسر _ می یر و اوکلین، و با توجه به اینکه مقدار آن برابر با ۷۲/۰ می باشد، لذا قضاوت در مورد آن در حد خوب گزارش می شود.
با توجه به مقدار مجذور کای و سطح معناداری آزمون کرویت بارتلت ( ۰۱/۰P< و۱۵/۶۲X2=) نتیجه گرفته می شود که بین عامل ها همبستگی وجود دارد. و ملاحظه می شود که تمامی مولفه ها با نقش آموزش عالی در توسعه فرهنگی دارای همبستگی قابل قبول میباشند.
در تحلیل عاملی تاییدی مرحله دوم که در این قسمت، رابطه هر ۳ مولفه با مفهوم نقش آموزش عالی در توسعه فرهنگی مورد بررسی قرار می گیرد. بر اساس داده های مورد بررسی، رابطه تمامی مولفه ها با مفهوم نقش آموزش عالی در توسعه فرهنگی معنادار است.
براساس آزمون خوبی(نیکویی) برازش مدل کلی مفهوم نقش آموزش عالی در توسعه فرهنگی نتیجه می گیریم که در آزمون خوبی برازش، تناسب مجموعه دادههای مدل کلی مفهوم نقش آموزش عالی در توسعه فرهنگی بررسی میشود که از ۱۰ شاخص ذکر شده برای آزمون خوبی برازش، ۱ شاخص نامناسب بود و ۹ شاخص تناسب را تأیید کرد. بنابراین مدل کلی مفهوم نقش آموزش عالی در توسعه فرهنگی از لحاظ شاخصهای برازش، مناسب میباشد.
در زیر به بخشی از یافته ها و نتایج تحلیل استنباطی تحقیق فوق می پردازیم :
فرض صفر اول: بین میانگینهای مشاهده شده و فرضی نقش آموزش عالی در توسعه فرهنگی اختلاف معناداری وجود ندارد.
البته نتایج ضمنی بررسی این فرض با نتایج تحقیق فضایلی (۱۳۸۵)، اسمعیل زاده (۱۳۸۷)، صادقی و همکاران (۱۳۸۹تا حدودی هم راستا می باشد.
فرض صفر دوم: بین میانگین های مشاهده شده و فرضی مولفه های نقش آموزش عالی در توسعه فرهنگی اختلاف معناداری وجود ندارد.
البته نتایج ضمنی بررسی این فرض با نتایج تحقیق افشاری صفوی (۱۳۹۳)، نیستانی و همکاران (۱۳۹۲)، مارتینوس نیخوف پابلیشرز (۱۹۸۷) هم راستا می باشد.
فرض صفر سوم: الویت بندی گویه های نقش آموزش عالی در توسعه فرهنگی با هم تفاوت معناداری ندارند.
البته نتایج ضمنی بررسی این فرض با نتایج تحقیق التباخ (۱۹۹۰)، نیستانی و همکاران (۱۳۹۲)، مارتینوس نیخوف پابلیشرز (۱۹۸۷) هم راستا می باشد.
فرض صفر چهارم: بین نقش آموزش عالی در توسعه فرهنگی براساس جنسیت تفاوت معنی داری وجود ندارد.
البته نتایج ضمنی بررسی این فرض با نتایج تحقیق بابایی (۱۳۸۷)، مظفری و همکاران (۱۳۸۷)، پرداختچی ( ۱۸۷ ) هم راستا می باشد.
فرض صفر پنجم: مولفه های نقش آموزش عالی در توسعه فرهنگی بر اساس جنسیت، اختلاف معناداری با هم ندارند.
البته نتایج ضمنی بررسی این فرض با نتایج تحقیق سارتر. جی . پی (۱۹۹۸)، نیستانی و همکاران (۱۳۹۲)، لیام فاهی (۲۰۰۹) هم راستا می باشد.
فرض صفر ششم: بین نقش آموزش عالی در توسعه فرهنگی براساس طبقات سن تفاوت معنی داری وجود ندارد.
البته نتایج ضمنی بررسی این فرض با نتایج تحقیق سارتر. جی . پی (۱۹۹۸)، نیستانی و همکاران (۱۳۹۲)، لیام فاهی (۲۰۰۹) تا حدودی هم راستا می باشد.
فرض صفر هفتم: مولفه های نقش آموزش عالی در توسعه فرهنگی بر اساس طبقات سن، اختلاف معناداری با هم ندارند.
البته نتایج ضمنی بررسی این فرض با نتایج تحقیق رامشگر (۱۳۹۲)، امیری (۱۳۹۱)، هاشمی (۱۳۹۰) هم راستا می باشد.
فرض صفر هشتم: بین نقش آموزش عالی در توسعه فرهنگی براساس وضعیت کاری(علمی و اداری) تفاوت معنی داری وجود ندارد.
البته نتایج ضمنی بررسی این فرض با نتایج تحقیق سارتر. جی . پی (۱۹۹۸)، نیستانی و همکاران (۱۳۹۲)، لیام فاهی (۲۰۰۹) هم راستا می باشد.
فرض صفر نهم: مولفه های نقش آموزش عالی در توسعه فرهنگی با توجه به وضعیت کاری(علمی و اداری) اختلاف معناداری با هم ندارند.
البته نتایج ضمنی بررسی این فرض با نتایج تحقیق افشاری صفوی (۱۳۹۳)، نیستانی و همکاران (۱۳۹۲)، مارتینوس نیخوف پابلیشرز (۱۹۸۷) هم راستا می باشد.
۵-۲-۳- نتایج آزمون فرضیات
فرضیات مطرح شده این تحقیق با کمک آزمون های آماری توصیفی و استنباطی مورد آزمون قرار گرفت که نتایج آن در ادامه آورده شده است .
۵-۲-۳-۱- نتایج آزمون کلموگروف اسمیرنف در خصوص توزیع طبیعی داده ها:
براساس نتایج آزمون کلموگروف اسمیرنف در فرض صفر اول: بین میانگینهای مشاهده شده و فرضی نقش آموزش عالی در توسعه فرهنگیاختلاف معناداری وجود ندارد . زیرا باتوجه به تجزیه و تحلیل داده ها در فصل چهارم نتیجه می گیریم که اختلاف معناداری بین میانگینهای مشاهده شده و فرضی نقش آموزش عالی در توسعه فرهنگی(۰۵/۰,P≤۰۳/۲t=) وجود دارد. به عبارتی وضعیت نقش آموزش عالی در توسعه فرهنگی در نمونه تحقیق از وضعیت فرضی، کمی بهتر است.
فرض صفر دوم: بین میانگین های مشاهده شده و فرضی مولفه های نقش آموزش عالی در توسعه فرهنگی اختلاف معناداری وجود ندارد. زیرا اختلاف معنی داری بین میانگین های مشاهده شده و فرضی مولفه های آموزش عالی و فعالیت های فرهنگی (۰۱/۰P≤)و آموزش عالی و اشاعه فناوری اطلاعات و ارتباطات(۰۵/۰P≤) وجود دارد.
۵-۲-۳-۲- نتایج آزمون فریدمن
براساس نتایج آزمون فریدمن که در آن باتوجه به آماره خی دو ( ۰۳/۱۷ ) و درجه آزادی آن ( ۲ ) و مقدار سطح معناداری بدست آمده ( ۰٫۰۰۱ ) نشان دهنده آن است که اختلاف معناداری بین میانگین رتبه های گویه های نقش آموزش عالی در توسعه فرهنگی (۰۱/۰P≤ ,۰۳/۱۷=x2) وجود دارد. بالاترین میانگین رتبه مربوط به مولفه آموزش عالی و فعالیت های فرهنگی (۳۶/۲) و پایین ترین رتبه مربوط به مولفه آموزش عالی و حفظ ارزش های فرهنگی (۶۷/۱) است.
۵-۲-۳-۳- نتایج آزمون t مستقل
نتایج آزمون t مستقل درخصوص تفاوت نقش آموزش عالی در توسعه فرهنگی براساس جنسیت نشان می دهد بین نقش آموزش عالی در توسعه فرهنگی براساس جنسیت (۰۵/۰≤P و ۸۷/۱ = t) تفاوت معنی داری وجود ندارد. در نتیجه فرض صفر دال بر عدم تفاوت بین میانگین های نقش آموزش عالی در توسعه فرهنگی براساس جنسیت تایید می شود.
بین نقش آموزش عالی در توسعه فرهنگی براساس وضعیت کاری(علمی و اداری) تفاوت معنی داری وجود ندارد. که طبق تجزیه و تحلیل بدست آمده نشان می دهد بین نقش آموزش عالی در توسعه فرهنگی براساس وضعیت کاری(علمی و اداری) (۰۵/۰≤P و ۲۲/۰- = t) تفاوت معنی داری وجود ندارد. در نتیجه فرض صفر دال بر عدم تفاوت بین میانگین های نقش آموزش عالی در توسعه فرهنگی براساس وضعیت کاری(علمی و اداری) تایید می شود.
۵-۲-۳-۴- نتایج آزمون باکس و لامبدا ویکز
آزمون باکس یک آزمون چند متغیره برای بررسی همگنی ماتریس پراکندگی(کوواریانس) متغیرهای وابسته است. با توجه به سطح معناداری آن{F(6,11004.19)=1.73, P=0.11}، فرض همگنی پراکندگی تایید می شود.
بر اساس آزمون لامبدا ویکز که مقدار آن برابر با ۸۹/۰است، و با توجه به {F(3,66)=2.82, P=0.046}، فرض برابری میانگینهای مولفه های نقش آموزش عالی در توسعه فرهنگی بر اساس جنسیت رد می شود. به عبارتی سه میانگین مذکور با توجه به جنسیت؛ دارای اختلاف معناداری با هم هستند.
همچنین مجذور اتا چند متغیره(۱۱/۰) به معنی آن است که ۱۱ درصد از تغییرات متغیرهای وابسته، مربوط به جنسیت است. همچنین تحلیلهای واریانسی متغیرهای وابسته در سطوح جنسیت بیان کننده آن بود که تحلیل واریانسی مولفه های آموزش عالی و فعالیت های فرهنگی و آموزش عالی و اشاعه فناوری اطلاعات و ارتباطات معنادار است.
طبق نتایج بدست آمده بین نقش آموزش عالی در توسعه فرهنگی براساس طبقات سن تفاوت معنی داری وجود ندارد.
طبق جدول( ۴-۱۵ ) در فصل چهارم ، بیان کننده آن است که بین نقش آموزش عالی در توسعه فرهنگی براساس طبقات سن تجانس واریانس وجود دارد و در نتیجه می توان تحلیل واریانس را انجام داد. بین نقش آموزش عالی در توسعه فرهنگی براساس طبقات سن (۰۵/۰P≥ و ۳۹/۰=F) تفاوت معنی داری وجود ندارد.
مولفه های نقش آموزش عالی در توسعه فرهنگی بر اساس طبقات سن، اختلاف معناداری با هم ندارند.
با توجه به سطح معناداری آزمون{F(12,12268.25)=1.07, P=0.38} ، فرض همگنی پراکندگی تایید می شود.
بر اساس آزمون لامبدا ویکز که مقدار آن برابر با ۸۱/۰است، و با توجه به {F(9,155.91)=1.53, P=0.14}، فرض برابری میانگینهای نقش آموزش عالی در توسعه فرهنگی بر اساس طبقات سن تایید می شود. به عبارتی سه میانگین مذکور با توجه به طبقات سن ؛ دارای اختلاف معناداری با هم نیستند.
همچنین مجذور اتا چند متغیره(۰۷/۰) به معنی آن است که ۷ درصد از تغییرات متغیرهای وابسته، مربوط به طبقات سن است.
ضمناً جدول( ۴-۱۹) نشان دهنده تجانس واریانس بین داده ها با انجام آزمون لون است. همچنین تحلیلهای واریانسی متغیرهای وابسته در سطوح طبقات سن بیان کننده آن بود که تحلیل واریانسی هیچکدام از مولفه ها معنادار نیست.
همچنین مولفه های نقش آموزش عالی در توسعه فرهنگی با توجه به وضعیت کاری(علمی و اداری) اختلاف معناداری با هم ندارند.
راهنمای نگارش پایان نامه درباره نقش آموزش عالی در توسعه فرهنگی- فایل ۵۳