<p>چو مهر کسی را بخواهی ستود بباید ، به سود و زیان آزمود<br /><strong>۱۳-۱۶ </strong><strong>حسد</strong><br />کسی کو به جاه از تو کمتر شود هم از بهر رشک تو لاغر شود<br />چنین است گیهان ناپاک رای به هر باد ، خیره ، بجنبد ز جای<br /><strong>۱۳-۱۷ </strong><strong>دیـــــو</strong><br />به بهانه ای ابیات فردوسی درباره ی دیو یا بهتر است بگویم مردم بد از دیدگاه فردوسی در چند سطری به عملکرد دیوان در شاهنامه می پردازیم . این بخش ربط چندانی به موضوع اصلی ما ندارد و فقط برای ارضای حس کنجکاوی پژوهشگر درباره ی عملکرد دیوان آمده است .<br /><a href="https://feko.ir/"><img class="alignnone wp-image-62″ src="https://ziso.ir/wp-content/uploads/2021/10/THESIS-PAPER-9.png” alt="دانلود پروژه” width="371″ height="117″ /
منبع تغییرات
مجموع مجذورات
درجه آزادی
میانگین مجذورات
F
سطح معناداری
پیش آزمون
۵۶۸۴٫۲۴۱
۱
۵۶۸۴٫۲۴۱
۹٫۵۲۴
۰٫۰۵۲
گروه
۳۵۴۷٫۳۴۱
۱
۳۵۴۷٫۳۴۱
۴۳٫۸۸۷
۰٫۰۰۰
خطا
۲۱۴۵٫۰۹۳
۲۷
۸۱٫۱۱۵
کل
۱۳۹۳۱٫۰۰۰
۳۰
به منظور بررسی اثر بخشی طرحواره های درمانی بر کاهش تعارضات زناشویی دانشجویان متاهل همانطور که مشاهده می کنیم تعارض زناشویی در گروه آزمایش کاهش یافته است و بنابراین با ۹۵ درصد اطمینان میتوان گفت طرحواره های درمانی بر کاهش تعارضات زناشویی دانشجویان متاهل موثر است.
فصل پنجم
نتیجه گیری وپیشنهادات
۱-۵- مقدمه:
هدف از انجام این پژوهش تعیین اثر بخشی طرحواره های درمانی بر کاهش تعارضات زناشویی و افزایش سلامت روان دانشجویان متاهل باشد. بدین منظور تعداد ۳۰ نفر از دانش جویان بصورت تصادفی در دو گروه کنترل و ازمایش جایگزین شدند و پیش آزمون بر روی دو گروه انجام شد و سپس گروه ازمایش تحت آموزش طرحواره درمانی در ۸ جلسه قرار گرفت و سپس پس آزمون در بین گروه اجرا گردید در نهایت داده های پژوهش با نرم افزار کامپیوتری(SPSS) مورد تجزیه و تحلیل اماری قرار گرفت. در این فصل به بحث و نتیجه گیری و پیشنهادات و محدودیت ها اشاره می شود..
۲-۵-بحث و نتیجه گیری
فرضیه اول: طرحواره های درمانی بر افزایش سلامت روان دانشجویان متاهل موثر است.
یافته ها نشان دادکه تحت تاثیر آموزش طرحواره درمانی سلامت روانی در گروه آزمایش افزایش یافته است و بنابراین نتیجه می گیریم که آموزش طرحواره درمانی در افزایش سلامت روان دانشجویان متاهل موثر است.
یافتههای پژوهش حاضر این فرضیه پژوهش را مبنی بر اینکه آموزش طرحواره های درمانی موجب افزایش سلامت روانی گروه آزمایشی در مقایسه با گروه کنترل میشود، مورد تأیید قرار میدهد. بدین معنا که در میزان نمره مقیاسهای پرسشنامه سلامت روان و همچنین نمره کل پرسشنامه مذکور در گروه آزمایشی، پس از اعمال متغیر مستقل طرحواره درمانی - در مقایسه با موقعیت پیش آزمون یعنی قبل از اعمال متغیر مستقل، کاهش قابل ملاحظهای ایجاد شده است. بنابراین میتوان گفت آموزش طرحواره درمانی توانسته است تا حد قابل ملاحظهای موجب افزایش سلامت روانی گروه آزمایشی گردد.
بی طرفی[۶۵]
قابلیت تأیید[۶۶]
عینیت[۶۷]
این طرح تفسیری به تشریح برخی از عناصر اصلی که نیاز است تا در ارزیابی کیفیت یک تحقیق کیفی لحاظ شوند، می پردازد.
ترجیحاً لازم است تا برای انتخاب ابزارهای مناسب جهت ارزیابی نقادانه از ابزارهایی استفاده شود که دربرگیرندۀ یک مفهوم چند بعدی از کیفیت در پژوهش باشند.
۳-۹-۴-۲- تکنیک های ارزیابی در تناسب با معیارهای اصلی
تکنیک های ارزیابی متنوعی در تناسب با معیارهای اصلی ارزیابی کیفی وجود دارد که نویسندگان می توانند از آنها در گزارش اصلی خود استفاده کنند. این تکنیک ها موجب تسهیل ارزیابی توسط مرورگر شده و برای طیف گسترده ای از روش های مختلف در تحقیق کیفی قابل اجرا می باشند. این حال، لازم به ذکر است که برخی از این تکنیک ها تنها قائل به یک مجموعه مشخصی از طرح های تحقیق کیفی می باشند.
- معیار اعتبار: با بهره گرفتن از تکنیک های تحلیل مجزای داده توسط بیش از یک محقق، مشاهده پیوسته و بکارگیری حسابرسین خارجی ، یافته ها به درستی بیان گردیده اند؟
- معیار انتقال: با بهره گرفتن از تکنیک های ارزیابی می کند که آیا داده های ارائه شده متناسب با دیدگاه مطالعات وارد شده می باشد یا خیر؟ و اینکه آیا تست ارزش داده در هر یک از گروه های هدف و گردآوری اطلاعات پیش زمینه ای و جزئیات در مورد هر دو طرف گیرنده و فرستنده، ارزیابی می کند که آیا یافته های پژوهش قابل انتقال به وضعیت و موقعیت های خاص دیگری نیز می باشد؟
- معیار قابلیت اعتماد: با بهره گرفتن از تکنیک های گزارشگیری و بررسی دقیق و اجماعِ داده ها در زمینه استفاده از رویکردهای روش شناختی مختلف در خصوص موضوع تحقیق، ارزیابی می کند که آیا فرایند پژوهش به ویژه در مورد روش های انتخاب شده و تصمیمات ساخته شده توسط محققین، منطقی، قابل ردیابی و به طور واضح مستند می باشد؟
- معیار قابلیت تأیید: با بهره گرفتن از تکنیک های بررسی اثر محقق در هر یک از گام های تحقیق، انعطاف پذیری، گردآوری اطلاعات در مورد خود شخص محقق، ارزیابی می کند که تا چه حد یافته های کیفی توسط تجزیه و تحلیل انجام گرفته بر روی داده ها و از طریق بررسی دنباله ممیزی مورد تأیید هستند؟
معیارهای ذکر شده، مفهومی از اینکه چه استاندارد روش شناختی اساسی لازم است تا تحقیق کیفی به آن دست یابد، ایجاد می کند.
۳-۹-۴-۳- گام های ارزیابی تحقیق کیفی
هر یک از ابزارهای معرفی شده در سه گام مختلف به بررسی معیارها و ارزیابی تحقیق کیفی می پردازند: پالایش[۶۸]، ارزیابی تکنیکی[۶۹] و ارزیابی نظری[۷۰].
گام اول به معیارهای ورودی هر نوع مطالعه مربوط می شود و نیازمند تخصص خاصی نیز نخواهد بود. تخصص مورد نیاز برای دو مرحله بعدی از درک اولیه معیارهای کیفی برای ایجاد قابلیت ارزیابی نقادانه مطالعات تا درک پیشرفته تر دانش نظری در رویکردهای های خاص مورد استفاده، متفاوت می شود.
ابزار چک لیست با هدف بررسی میزان توافق بین مرورگران و با رویکردهای اغلب تکنیکی و معیار محور به عنوان ابزاری با مزایای قابل توجه و فراتر از مزایای قضاوت شهودی متخصصین برای ارزیابی کیفیت تحقیق کیفی شناخته شده اند.
۳-۹-۴-۳-۱- گام اول: پالایش
با در نظر گرفتن ارزیابی نقادانه به عنوان یک تمرین فنی و پارادایمی، محدود کردن نوع مطالعات کیفی وارد شده به یک بررسی سیستماتیک ارزشمند خواهد بود. پیشنهاد می شود محدود کردن مطالعات کیفی بر اساس استراتژی نمونه گیری، روش های گردآوری داده و نحوه تجزیه تحلیل داده ها باشد. روش های انتخاب شده باید موجب تسهیل روند سیتماتیک ارزیابی نقادانه شود. در این مرحله مقالات توصیفی، سرمقاله و مقالات اظهار نظری عموماً کنار گذاشته می شوند.
۳-۹-۴-۳-۲- گام دوم: ارزیابی تکنیکی
ابزار ارزیابی نقادانه باید به عنوان یک ابزار فنی برای کمک به ارزیابی مطالعات کیفی در نظر گرفته شود که در جستجوی معیارهایی در روش ها یا مباحث با هدف افزایش سطح درستی روش تحقیق می باشد. اینچنین ارزیابی تکنیکی مشخص می کند که تا چه حد مرورگران به شایستگی محقق در پیش برد تحقیق بر اساس قواعد ایجاد شده اعتماد دارند (Morse, 2002). این معیارها شامل تناسب طرح تحقیق با هدف تحقیق، دقت در جمع آوری داده ها و تحلیل ها، استراتژی نمونه گیری دقیق و روشن، بیان روشن یافته ها، نمایش دقیق شرکت کنندگان، رئوس اصلی اثرات بالقوه محققان، پس زمینه، مفروضات، توجیه نتیجه تحقیق و اینکه آیا این نتیجه از جریان داده، ارزش و انتقال پروژه تحقیقاتی، مستخرج شده یا خیر و … .
این نوع ارزیابی مستلزم درک کلی و درستی از معیارهای کیفی و پیشینه تجربی و کیفی محقق می باشد.
۳-۹-۴-۳-۳- گام سوم: ارزیابی نظری
پس از ارزیابی کامل معیارهای فنی، یک رویکرد پارادایمی جهت قضاوت و با تمرکز بر پارادایم تحقیقی استفاده شده در ارتباط با یافته های تحقیقاتی ارائه شده پیشنهاد می شود. اگر چه برخی از ابزار های ارزیابی نقادانه، معیارهای مربوط به چارچوب های نظری و یا پارادایم ی را ادغام می کنند اما بسیاری از آنها عملگرا هستند. این ارزیابی موجب شناسایی کیفیت تصمیمات اتخاذ شده، منطق پشت آنها و عکس العمل یا حساسیت محقق نسبت به داده ها خواهد شد. بنابراین معیارهای دیگر نیز باید لحاظ شوند مانند ارزیابی انسجام روش یا تجانس بین پارادایم های هدایت کننده پروژه تحقیقاتی و روش های انتخاب شده، موقعیت نظری و موضع تحقیقی فعال، ، پاسخگویی محقق، باز بودن و تأیید، که اشاره به بررسی سیستماتیک و تایید تناسب بین داده های جمع آوری شده و چارچوب مفهومی از تجزیه و تحلیل و تفاسیر دارد (Morse et al, 2002). برای این نوع ارزیابی و قضاوت، درک عمیقی از رویکردهای پژوهش کیفی مورد نیاز است. از اینرو پیشنهاد می شود که یک محقق با تجربه بالا در تحقیقات کیفی جهت هدایت فرایند ارزیابی نقادانه همراه حضور داشته باشد. لازم به ذکر است که رویکرد پارادایمی ممکن است با نوع ترکیب انتخاب شده همبستگی داشته باشد.
روش کوکران مرحله ۳ را در هنگامی که ابزار انتخاب شده برای مرحله ۲ پوشش دهنده رویکرد پارادایمی برای قضاوت نباشد توصیه می کند.
۳-۹-۴-۴- انتخاب ابزار مناسب برای ارزیابی کیفی
طیف وسیعی از ابزارها و چارچوب های مختلف برای استفاده در ارزیابی کیفی تحقیقات کیفی موجود می باشد. برخی از آنها عمومی و قابل اجرا برای تمامی طرح های تحقیق کیفی بوده، درحالیکه برخی دیگر به طور خاص برای استفاده در روشی خاص توسعه یافته اند. این ابزارها همچنین با توجه به معیارهایی که به عنوان راهنمای روند ارزیابی نقادانه درنظر گرفته می شوند متفاوت می شوند. به عنوان مثال برخی از این ابزارها بر جنبه پارادایمی تحقیق کیفی متمرکز هستند در حالیکه برخی دیگر بر کیفیت گزارش دهی بیشتر از پایه نظری تأکید دارند. تقریباً می توان گفت تمامی ابزار به بررسی” اعتبار محتوا” می پردازند. مرورگران نیازمند تصمیم گیری در مورد انتخاب مناسبترین ابزار در تناسب با محتوای مروری هستند.
از جمله ابزار مناسب به منظور ارزیابی نقادانه، ایجاد چک لیست های ارزیابی توسط برنامه های نرم افزاری یا توسط دانشگاهیان به منظور ترکیب خاص شواهد می باشد.
۳-۹-۴-۵- ادغام نتایج ارزیابی نقادانه در یک مرور سیستماتیک
مکاکن(۲۰۰۶) راهنمایی هایی را برای ارزیابی کیفیت مطالعات توسعه داده است که در آن، مطالعات را در سه سطح پایین، متوسط، بالا رده بندی کرده و بدین ترتیب مطالعات سطح پایین از نظر کیفی را حذف میکرد. بر این اساس در این پژوهش نیز به منظور دخیل کردن نتایج ارزیابی در مرور سیستماتیک از چک لیستی که شامل معیارهای مختلف برای ارزیابی کیفیت بالا، پایین و متوسط هر یک از مطالعات اولیه می باشد، استفاده می شود. هدف از امتیاز دهی به هر مطالعه، خروج مطالعات با کیفیت پایین از فرایند ترکیب می باشد.
در این تکنیک ارزیابی تنها مطالعات با کیفیت بالا وارد فرایند ترکیب خواهند شد. خطر بالقوه در این روش، خروج نظرات ارزشمند از فرایند ترکیب می باشد. در این مرحله مطالعاتی که به آنها برچسب کیفیت پایین با توجه معیار مورد بررسی تعلق می گیرد از فرایند ترکیب خارج می شوند.
- روش اجرایی گام چهارم در این پژوهش
معیارهای در نظر گرفته شده در چک لیست ارزیابی کیفی این پژوهش بطوریکه شامل معیارهای لازم در گام های پالایش، ارزیابی تکنیکی و پارادایمی باشند، عبارتند از:
- استراتژی نمونه گیری،
- روش گردآوری داده، نحوه تجزیه تحلیل داده ها،
- تناسب طرح تحقیق با هدف تحقیق،
- بیان روشن یافته ها، توجیه مناسب نتیجه تحقیق،
- تجانس بین پارادایم های هدایت کننده پروژه تحقیقاتی با روش های انتخاب شده.
در طول این پژوهش، چند بررسیکننده مستقل به بررسی هر یک از مطالعات پرداختند و طی مباحثات و مبادلات به این توافق رسیدند که مطالعات از کیفیت لازم برخوردارند.
۳-۹-۵- شرح گام پنجم: انتخاب روش ترکیب و تحلیل یافته های مطالعات (روش فراترکیب در پژوهش حاضر)
اخرین مرحله در اغلب پژوهش های کیفی ترکیبی، ادغام یافته های مطالعات استخراج شده می باشد. چندین روش برای این منظور پیشنهاد و بکار گرفته شده است (Estabrooks et al., 1994; Finfgeld, 2003; Paterson, Thorne, Canam& Jillings, 2001; Sandelowski, 2001; Walsh 2005). بطور کلی تمام این روشها فرایند تقریباً مشابه مقابله، مقایسه و ترجمه یافته ها به یکدیگر را به منظور توضیح بهتری از مفاهیم مورد مطالعه ارائه می دهند. پرکاربرد ترین و گسترده ترین روش برای ترکیب و تجزیه تحلیل مطالعات رویکرد فرا مردم نگاری توسط نوبلیت و هِیر(۱۹۸۸) است که برای بکارگیری در تحقیقات آموزشی توسعه داده شد. بطور کلی ترکیب مطالعات شامل سه سطح اصلی تجزیه تحلیل است: ۱) مفاهیم ۲) گروه بندی ۳) تفاسیر (Britten et al., 2002; MacEachen et al., 2006). منظور از مفاهیم، اصطلاحاتی است که در مطالعات اصلی شناسایی شده و به عنوان داده های خام برای ترکیب درنظرگرفته می شوند. در مرحله بعدی این مفاهیم در گروه هایی قرار می گیرند که شامل یافته های بیش از یک مطالعه است. در مرحله سوم تفاسیر وارد تجزیه تحلیل مفاهیم کلیدی در سراسر مطالعات توسط فرایند متقابل ترجمه و مقایسه پایدار می شوند که منظور از ترجمه متقابل، متحد کردن ایده ها و مفاهیم مطالعات اصلی با مقایسه شباهت ها وتفاوت های مطالعات مورد بررسی است(Noblit & Hare, 1988).
></a><br />دیوان نقطه ی مقابل عملکرد سروش در شاهنامه هستند . از نیروهای شرّ که امر به بدی و پلیدی می کنند .<br />«مزدیسنا نقطه ی مقابل دیویسنا است که به معنی پرستنده ی دیو یا پروردگاران باطل است.» (پورداوود،۱۳۷۷: ۱۳)<br />واﮊه ی دئو ( daeva ) اوستایی و سانسکریت deva یک طرح هند و ایرانی دربرگیرنده ی گروه مشخصی از خدایان است ، که از آن ها گروه اهوره ها و سانسکریت asures (اسوره ها) شناخته می شوند ، این دو طبقه از خدایان در دو کشور هند و ایران ، در دو مسیر کاملاً متفاوت قرار گرفته ، تحول یافتند . در هند بر اهمیت دئوه ها افزوده شد به طوری که این گروه رفته رفته جای اسوره ها را اشغال کرد . در ایران این اهوره ها بودند که برتری یافتند ، در عین این که دئوه ها به تدریج تا حد دیوان تنزل مقام یافتند . » ( زنر،۱۳۷۵ : ۴۴)<br />« کلمه ی دیو در نزد کلیه ی اقوام هند و اروپایی به استثنای ایرانیان همان معنی خود را محفوظ داشته است . دوا (Deva ) نزد هندوان تا به امروز به معنی خداست . معنی این کلمه در سانسکریت فروغ و روشنایی است . چنان که زئوس ( Zeus ) که اسم پروردگار بزرگ یونانیان بوده است و دئوس را ( Deus ) لاتینی که در فرانسه دییو ( Dieu ) گویند جملگی یک کلمه است .<br />در هر جا از اوستا که کلمه ی دیوها آمده است از آن پروردگاران باطل یا گروه شیاطین یا مردمان مشرک و مفسد اراده شده است . غالباً دیوها یا جادوان یا پریها یک جا ذکر شده اند که همه از گمراه کنندگان هستند . دیو به معنی ای که در داستان ملی ماست و غالباً در شاهنامه برمی خورمی به مرور ایام آن هیأت عجیب به آن ها بسته شده است ؛ غولهای مهیب گردیده اند . » (پورداوود،۱۳۷۷: ۱۴-۱۳ )<br />در شاهنامه ی فردوسی واﮊه ی دیو به دو معنی کلی به کار رفته است : نخست موجودی نادیدنی و ماوراء طبیعی که معمولاً منشأ شرو تباهی است . دیو به این معنی در اوستا هم آمده و منشأ این گونه برداشت از آن همان اوستا است . در اوستان برای هر نوع شر و تباهی دیوی خاص وجود دارد : دیو دورغ ، دیو خواب و …<br />امّا در شاهنامه از دیوی دیگر نیز سخن رفته است . که موجودی مادی و دارای گوشت و پوست و استخوان است که هیچ وقت به روشنی از سرو وضع او سخن گفته نشده است . همه جا به شکلی مبهم از او یاد می شود و چون فردوسی یقین داشته است آن چه به نظم می آورد، تاریخ واقعی ایران است ، کوشیده تا به صورتهای گوناگون این موجود را واقعی و معقول جلوه دهد .<br />از همان آغازین صفحات شاهنامه نقش منفی دیوان و عملکرد بد آنان در قبال پادشاهان را مشاهده می کنیم .<br />به گیتی نبودش کسی دشمنا مگر در نهان ریمن آهرمنا<br />به رشک اندر آهرمن بد سگال همی رای زد ، تا بیاگند یال<br />یکی بچّه بودش چو گرگ سترگ دلاور شده با سپاهی بزرگ<br />ج۱ب۲۳۶-۲۳۴<br />در شاهنامه هرگاه اختلافی در حکومتها ایجاد می شود می توان جای پای اهریمن و ابلیس را مشاهده کرد . در داستان ضحاک ، دیو پادشاه خود کامه و دنیا طلبی چون او را وسوسه می کند که همه ی نیکی های پدر را فراموش کند و برای رسیدن به سلطنت دست به خون پدر آلوده کند .<br />چنانکه در شاهنامه مشاهده می کنیم دیوان در کسوتهای مختلف به شاهان جلوه گر میشوند و آن ها را فریب می دهند . چندین بار در لباس دوست ، خوالیگر ، پزشک ، ضحاک را می فریبند . در لباس رامشگری از مازندران نزد کاوس آمده و با توصیف طبیعت و مرغزارهای مازندران که سرزمین جادوگران است ، او را به آن دیار می کشاند و باعث گرفتاری های فراوان برای او و همراهانش می شود که سرانجام به دست رستم نجات می یابد.<br />انسان در تمام مراحل زندگی با فرشته ی نیکی و بدی همراه است . آن یکی سعی میکنداو را به سرمنزل مقصود و راه راست هدایت کند و دیگری در تلاش است او را به گمراهی و ضلالت بکشاند .<br />یعنی انسان باید عزم مردانه کند که دیو در او رخنه نکند و وجودش به تصرف اهریمن درنیاید. این دیوان و شیاطین همان موجودات پستی هستند که خداوند با شهاب ثاقب آن ها را از درگاه خود و آسمان ها دور می کند و در داستانهای کهن و قرآن و دیگر کتب قدیم شیطان باعث گمراهی آدم و حوا و رانده شدن آن ها از بهشت شد این شیاطین بودند که قابیل را به کشتن هابیل تحریک نمودند و در بسیاری موارد دیگر این شیطان است که انسان را به بدیها وادار می کند و هدف آن ها نابود کردن نسل آدمی است و سوق دادن انسان ها به پلیدی و پلشتی ها . یکبار دیگر رد دیوان را در شاهنامه می بینیم که ارجاسب شاه را علیه گشتاسب تحریک می کند .<br />رستم بعد از آن که به اسفندیار پندهای فراوان می هد و او را از راهی که در پیش گرفته است باز می دارد ، اما نصایح پدرانه و پند واندرز دلسوزانه ی فرزند زال کمتر اثری در اسفندیار نمی کند به او میگوید که تو پند پیران را می پذیری،امّا از من سخن را نمی پذیری .<br />پیروی از دیوان و دل را یکباره به دیو سپردن ، انسان را از پیروی راه دانش و شنیدن نصایح خردمندانه باز می دارد و راه نیک را در نظر او بد جلوه می دهد و آدمی را به تبهکاری وا می دارد . این دیوان به آدمی و خرد او چیره می شوند و از این راه یعنی زایل کردن خرد ، آدمی را به هر کار پست و ناپسندیده ای وادار می کنند . این خرد همان عنصری است که فردوسی به آن بسیار تأکید می کند و همه ی صفات بد و ناپسند را به عنوان رقیب آن معرفی می کند . و به همین دلیل است که فردوسی کاوس را کم خرد و کانا معرفی می کند .<br />بزرگمهر حکیم در گفتگو با انویشروان از دیو آز ، نیاز ، خشم ، رشک ، ننگ و کین ، نمامی، دورویی ، ناپاکدینی ، و ناسپاسی نام می برد و در پاسخ انوشیروان بدترین آن ها را آزمندی معرفی می کند که انسان را به دیگر بدیها نیز سوق می دهد .<br />درباره ی این که فردوسی چه برداشتی از واژه ی دیو دارد در پیوست اوّل توضیحاتی آمده است .<br />تو مر دیو را مردم بد شناس : کسی کو ندارد ز یزدان سپاس<br />هر آن کو گذشت از ره مردمی ز دیوان شمر ، مشمرش آدمی<br />خرد گر بدین گفته ها نگرود مگر نیک معنی همی بشنود<br />گوان پهلوانی بود زورمند به بازو ستبر و به بالا بلند<br />گوان خوان و اکوان دیوش مخوان نه بر پهلوانی ، بگردد زبان ؟<br />چه گویی تو ای خواجه ی سالخورد چشیده ز گیتی بسی گرم وسرد !<br />که داند که چندین نشیب و فراز به پیش آرد این روزگار دراز ؟<br />تگ روزگار از درازی که هست همی بگذراند سخنها ز دست<br />ج۴ب۴۵۷۲-۴۵۶۵<br /><strong>دقیقی شاعر در کلام فردوسی</strong><strong> :</strong><br />استاد ابومنصور محمّد بن احمد دقیقی از فحول شعرای عهد سامانی و دومین شاعریست که به نظم شاهنامه قیام کرد.عوفی گوید:«او را به سبب دقت معانی و رقت الفاظ دقیقی گفتندی .» (عوفی،۱۳۸۸: ۱۱) و قبول این گفتار مستلزم تصور این نکته است که او پیش از کسب مهارت و وصول به مرتبه استادی لقب شعری نداشته و این تصوری باطل است . سال ولادت او را به تحقیق نمی توان معلوم کرد ولی باحتمال اقوی در اواسط نیمه اول از قرن چهارم بوده است . زیرا یکی از ممدوحان وی منصور بن نوح بوده است که از ۳۵۰ تا ۳۶۵ سلطنت می کرده . در مولد او اختلاف است عوفی او را طوسی دانسته است . نکته ای که درباره ی او قابل ذکر است آن که برخی وی را همان ابوعلی محمد بن احمد بلخی شاعر دانسته اند که ابوریحان به او و شاهنامه اش اشاره کرده ولی هیچیک از دلایلی که در این باره گفته شده قانع کننده نیست. دقیقی زردشتی بوده و خود بر این گفته دلایلی دارد :<br />ببینم آخر روزی به کام دل خود را گهی ایارده خوانم شها گهی خرده<br />(ایارده:پازند و خرده :خرده اوستا)<br />چنانکه از احوال دقیقی برمی آید این شاعر در جوانی به شاعری دست زد و هم در جوانی مقتول شد . فردوسی آن جا که از موضوع نظم شاهنامه ی ابومنصوری سخن گفته او را جوان معرفی کرده است . قتل دقیقی در جوانی به دست غلامی صورت گرفته و فردوسی علت واقعه قتل او را چنین یاد می کند « جوانیش را خوی بد یار بود / همه ساله با بد به پیکار بود» از دقیقی قصائد و غزلها و قطعات و ابیات پراکنده یی در کتب تذکره خاصه لباب الالباب و مجتمع الفصحا و کتب تاریخ و ادب مانند تاریخ بیهقی و ترجمان البلاغه و حدائق السحر و المعجم و کتب لغت خصوصاً فرس اسدی باقی مانده است و همه ی آن ها دلالت تام بر استادی و مهارت و دقت خیال و لطافت معنی و روانی الفاظ این شاعر استاد می کند . اما اثر جاوید و مهم او گشتاسبنامه یعنی قسمتی از شاهنامه است در شرح سلطنت گشتاسب و ظهور زردشت و جنگ مذهبی میان گشتاسب و ارجاسب تورانی .<br />شروع به نظم شاهنامه پس از تألیف شاهنامه ی ابومنصوری و اشتهار آن صورت گرفته است. دقیقی بی تردید یکی از بزرگترین شاعران قرن چهارم است . ورود او در انواع مختلف از شعر و قدرتی که در همه ی ابواب آن نشان داده دلیل بارزیست بر فصاحت کلام و روانی طبع و قوت بیان و دقت ذهن او . تغزلات بدیع و غزلهای لطیف و مدایح عالی و اوصاف رایع او با معانی باریک و مضامین تازه و دل انگیزی که در همه ی آن ها به کار برده به شعر او دلاویزی و رونق و جلای خاص می بخشیده و بیهوده نیست که فردوسی او را به «گشادگی زبان» و «سخن گفتن خوب و روانی طبع» وصف می کند و می گوید که «به مدح افسر تاجداران بود». (صفا ، ۱۳۸۰ : ۴۱۹-۴۰۸ )<br /><strong>۱۴ – ۱ </strong><strong>سخنان فردوسی درباره دقیقی در ابتدای کتاب</strong><br />چو از دفتر این داستان ها بسی همی خواند خواننده بر هر کسی<br />-جهان دل نهاده بر این داستان همان بخردان نیز و هم راستان-<br />جوانی بیامد گشاده زبان سخن گفتنی خوب و طبعی روان<br />«به شعر آرم این نامه را –گفت:من» از او شادمان شد دل انجمن<br />جوانیش را خوی بد یار بود همه ساله با بد به پیکار بود<br />بدان خوی بد جان شیرین بداد نبود از جهان دلش یک روز شاد<br />بر او تاختن کرد ناگاه مرگ نهادش به سر بر یکی تیره ترگ<br />یکایک از او بخت برگشته شد به دست یکی بنده بر کشته شد<br />برفت او و این نامه ناگفته ماند چنان بخت بیدار او خفته ماند<br />ج۱ب۱۳۷-۱۲۹<br /><strong>۱۴ – ۲ </strong><strong>خواب دیدن فردوسی دقیقی را</strong><br />چنین دید گوینده یک شب به خواب که یک جام می داشتی چون گلاب<br />دقیقی ز جایی پدید آمدی بر آن جام می ، داستان ها زدی<br />به فردوسی آواز دادی که : « می مخور جز بر آیین کاوس کی<br />که شاهی گزیدی به گیتی که بخت بدو نازد و تاج و دیهیم و تخت</p>