۱.مهارتهای اجتماعی بطور معمول آموخته می شوند .
۲.شامل مجموعه ای از رفتارهای کلامی و غیر کلامی گوناگون و ویژه اند.
۳. مستلزم داوطلب شدن و ارائه پاسخهای مناسب و موثرند.
۴.تقویت های اجتماعی دیگران را به حداکثر می رسانند.
۵.ماهیتی تعاملی دارند و به زمان بندی مناسب و تاثیر متقابل برخی از رفتار ها احتیاج دارند.
۶. تحت تاثیر عوامل محیطی همچون سن، جنس، و پایگاه طرف مقابل می باشند.
هارجی (۱۹۸۶) با مرور تعاریف رفتار ماهرانه ، به ش جنبه مهارت اجتماعی اشاره می کند. او می گوید مهارت اجتماعی عبارتست از مجموعه ای از رفتار های هدفمند ، به هم مرتبط و متناسب با وضعیت که آموختنی بوده و تحت کنترل فرد می باشد. در این تعریف بر شش مورد از مولفه های مهارت اجتماعی تاکید شده است.
نخست اینکه رفتارهای اجتماعی هدفمندند. ما از این رفتار ها برای کسب نتایج مطلوب استفاده می کنیم و بنابراین برخلاف سایر رفتار ها که اتفاقی یا غیر تعمدی هستند ، مهارتهای اجتماعی هدف دارند.اسپیتزبرگ و کوپاچ (۱۹۸۴) در بحث از کفایت افراد در روابط میان فردی متذکر می شوند که مهارتها تواناییهایی هستند که هدف را برآورده می سازند.سگرین و دیلارد (۱۹۹۳) تعریف مشابهی ارائه می دهند: مهارت اجتماعی عبارتست از توانایی دست یابی صحیح و مناسب به اهداف .
دومین ویژگی رفتار های اجتماعی ماهرانه به هم مرتبط بودن این تواناییهاست.یعنی آنها رفتار های متفاوتی هستند که به منظور دست یابی به هدفی ویژه مورد استفاده قرار می گیرندو ما بطور همزمان از آنها استفاده می کنیم.
سومین ویژگی مهارتهای اجتماعی متناسب بودن آنها با وضعیت است . فردی از لحاظ اجتماعی ماهر است که بتواند رفتارهایش را متناسب با انتظارات دیگران تغییر دهد (دیکسون و دیگران ،۱۹۹۳).
چهارمین ویژگی این تعریف آن است که مهارتهای اجتماعی در واقع واحد های رفتاری مجزا هستند.فردی که از لحاظ اجتماعی مهارت دارد: قارد است رفتار های مختلف و مناسبی داشته باشد (سگرین، ۱۹۹۲).
آرگایل (۱۹۸۳) نشان داده ، پاسخهای اجتماعی ماهرانه سلسله مراتبی دارند.در این سلسله مراتب عناصر بزرگی مثل مصاحبه و واحد های کوچکتری همچون نگاه کردن به مصاحبه گر و پاسخدهی به پرسشها وجود دارد.او می گوید با آموزش دادن این پاسخهای کوچکتر ، می توان مهارتهای اجتماعی را ارتقا داد.
پنجمین جنبه این تعریف ، آموختنی بودن مهارتهای اجتماعی است.در حال حاضر تمامی محققان اتفاق نظر دارند که اکثر رفتارهای اجتماعی آموختنی هستند،زیرا کودکانی که در بین انسانها بزرگ نشده اند از لحاظ اجتماعی رفتارهایی متفاوت و نامقبول دارند و قادر به تکلم نمی باشند.همچنین شواهد نشان می دهند کودکانی که محیط خانوادگی گرمی نداشته اند ، رفتار اجتماعی نامقبولی دارند(ایسلر و فردریکسن ،۱۹۸۰).
بندورا (۱۹۸۶) درنظریه شناختی – اجتماعی خود می گوید تمامی رفتار ها بجز رفلکس های اولیه (مثلا"، پلک زدن) آموختنی هستند. این یادگیری اجتماعی از طریق مدل سازی و تقلید رفتارهای بزرگ سالانی چون والدین، معلمان، همشیران یا همسالان صورت می پذیرد. کودکان در دوران طفولیت مثل والد همجنس خود راه می روند و صحبت و رفتار می کنند.اما بعد ها گویش همسالان خود را یاد می گیرند و در صحبت از آنها پیروی می کنند.دومین عنصر اصلی نظریه بندورا ، تقویتهایی است که دیگران در قبال رفتار های فرد بروز می دهند.
کالینز و کالینز، (۱۹۹۲) در مورد رفتار ماهرانه می گویند ، اگر در موردکیفیت رفتار هایتان فیدبک دقیقی نگیرید ممکن است یک اشتباه را بارها تکرار کنید. این نوع مهارتها بدون فیدبک بهبود نخواهد یافت حتی برخی شواهد نشان می دهند که بدون فیدبک ممکن است این مهارتها را بتدریج از دست بدهیم.
آخرین بخش تعریف مهارتهای اجتماعی و یکی دیگر از ویژگی های دیدگاه شناختی – اجتماعی گویای این است که افراد بر این مهارتها کنترل شناختی دارند .بنا براین کسی که از لحاظ اجتماعی کمبود مهارت دارد، ممکن است عناصر اصلی مهارت اجتماعی را فرا گرفته باشد؛ اما از فرآیندهای فکری لازم برای استفاده از این عنصر در تعاملات خود بی بهره باشد.یکی از جنبه های مهم کنترل ، زمان بندی رفتار های اجتماعی است. اگر فایده رفتار اجتماعی دست یابی به نتایج مطلوب آن است ، پس زمان بندی رفتار اهمیت زیادی دارد.یعنی باید از رفتار های ماهرانه در مواقع مناسب استفاده کرد.در واقع یکی از نشانه های بی کفایتی اجتماعی ،بیان بی موقع مطالب است(هارجی و مک کارتن، ۱۹۶۸). پس از یادگیری زمان استفاده از رفتار های اجتماعی به اندازه ماهیت این رفتار ها و نحوه انجام آنها اهمیت دارد.
از سویی ، رشد و پژوهش مهارت های فکری دانشجویان همیشه مسئله ای پیچیده درآموزش بوده است ، اما امروز حالت بحرانی به خود گرفته است ؛ چنانچه برون داد (خروجی ) اطلاعات جامعه از قدرت تفکر انتقادی افراد درباره این اطلاعات فراتر رفته است،به نحوی که در سال های اخیر متخصصان امور تربیتی به شدت از ناتوانی دانشجویان در امر تفکر انتقادی افراد درباره این اطلاعات فراتر رفته است ،به نحوی که در سال های اخیر متخصصان امور تربیتی به شدت از ناتوانی دانشجویان در امر تفکر انتقادی ابراز نگرانی کرده اند .بنایراین هدف اصلی تعلیم و تربیت در دانشگاهها بایستی تربیت انسانهای متفکر و خلاق باشد.دانشگاهها یا ارائه آخرین یافته ها به دانشجو دید وسیع تر و مهارت تخصصی می دهد تا او نیز بتواند به سهم خود چیزی به دانش موجود بیافزاید.همه دروس دانشگاهی باید به دانشجویان کمک کند تاضمن استدلال ، مطالبی را تجزیه و تحلیل و ارزشیابی کنند(کومبوز، ترجمه آل آقا، ۱۳۷۳).
۲-۴-۵- فرایند پردازش اطلاعات اجتماعی
افراد در شرایط خاصی و بیشتر اوقات در صورت برانگیختگی اعمال خود و دیگران را به سبکی قاعده مند دقیق و تاحدودی منطقی تفسیر می کنند (مانند رویکرد دانشمندان مبتدی ، فیسک ،۱۹۹۱). امادر بیشتر مواقع افراد برانگیخته می شوندتا مانندصرفه جوگران شناختی عمل کنند یعنی محیط پیچیده اطراف خود را به شیوه ای قابل کنترل تر و بر طبق اطلاعات قبلی که به شکل طرحواره ها قابل دستیابی اند ، ادراک کنند (اگستیناس،۱۹۹۵؛فیسک ۱۹۹۱).تجارب زندگی فرصت هایی را برای تمرین و تکرار طرحواره فراهم می آورندو تمرین و تکرار به افزایش استحکام پیوند واحدهای شناختی منجر شده و چهارچوب پیچیده و غنی از شناخت فراهم آورده (اندرسون،۲۰۰۸)و امکان دسترسی به آن طرحواره را آسانتر می کنند.از حیث زمان ، امکان دسترسی به طرحواره با فعال شدن مکرر آن افزایش یافته و به احتمال بیشتری پردازش اطلاعات بعدی را مدیریت خواهدکرد(پتیت،۲۰۰۱).
اما فعال شدن طرحواره ممکن است نوسان داشته باشد و تحقیقات نشانگر آنست که طرحواره هایی که به آسانی قابل دسترس اند، از استعداد ویژه ای در برابر محرک های موقعیتی برخوردارند(بارگ،۱۹۸۲؛لامباردی،۱۹۸۸). اخیراً محققان به این نکته پی برده اندکه هیجان و عاطفه نقش مهمی در پردازش اطلاعات اجتماعی و استفاده فرد از میانبرهای پردازش ایفاءمیکند (تیدنز،۲۰۰۱). بعنوان مثال معلوم شده است که حالات هیجانی (مثبت یا منفی) باعث افزایش امکان دسترسی به طرحواره ها می گردد که درمدیریت پردارش اطلاعات مورد استفاده قرار می گیرند (بودنهوسن،۱۹۹۴؛شپارد،۱۹۹۴؛تیدنز،۲۰۰۱). احتمالاً به این دلیلکه آنها باعث کاهش توانایی شناختی و انگیزه فرد در ادراک محیط به شیوه ای قاعده مند و دقیقمی شوند (کاردز،۱۹۹۴؛پتیت،۲۰۰۱).مضافاً بر اینکه هیجان ، برانگیختگی جنسی ، الکل یا مسمومیت دارویی بعنوان عوامل افزایش اتکاء به میانبرهای پردازش در استفاده از طرحواره فرض شده اند(پتیت،۲۰۰۱). چگونه اتکاء بر طرحواره ها بر پردازش اطلاعات تأثیر می گذارد؟ طرحواره ها به محرک های همسو با طرحواره توجه نشان می دهند و همزمان با آن محرکهای ناهماهنگ با طرحواره کوچک نمایی شده و کنار گذاشته می شوند (کینت،۱۹۹۷). همچنین تحقیقات نشان داده است هنگامی که اطلاعات مبهم و یا ناچیز است ،طرحواره هاموجب سوگیری در تفسیر عوامل و سازوکارهای موجود در آنها می شوند (دادگه،۱۹۸۰؛فرام،۱۹۸۲). به عبارت دیگر طرحواره ها پایه های شناختی خودکفایی هستندکه به جستجوی اطلاعات همسوبا طرحواره پرداخته ،اطلاعات ناهماهنگ را کنار زده و به رویداد های خنثی معنی می بخشد(فیسک،۱۹۹۱؛هرلون،۱۹۸۴).
از آنجایی که طرحواره ها اینگونه تجارب ما را شکل می دهند ؛ نحوه ادراک ، تفسیر و بازخوانی فرد از اطلاعات در استنباط محتوا و ساختار دانشی است که آنها مدیریت و راهنمایی می کنند.
اطلاعات بیشتر در باره ساختار های شناختی فرد و محتوای ذخیره شده در آنها از طریق بررسی محصولات شناختی بدست می آید(هولون ،۱۹۸۷؛کندال،۱۹۹۲). محصولات شناختی ، افکار ، اسنادها،تصمیم ها و باورهای قابل دسترس هستندکه محصول نهایی کارکردهای گسترده سیستم شناختی می باشند(اینگرام،۱۹۸۹) آنها بروندادهای گفتاری یا غیر گفتاری ادراک اجتماعی اند اما از آنجایی که براحتی تمایل به سو گیری جذابیت اجتماعی دارند، قابل اطمینان نبوده و میزان صحت و درستی آنها محدود به اینست که افراد تا چه اندازه راجع به کارکرد شناختی آنها اطلاع یابند.
۲-۴-۶- پردازش اطلاعات
عاطفه هم می تواند هم بر فرایند تفکر (چگونگی برخورد ما با اطلاعات اجتماعی) و هم بر محتوای تفکر، قضاوت ها و رفتارها (آنچه ما فکر می کنیم عمل می نماییم) ، اثر بگذارد. اساساً تعاملات اجتماعی غیر قابل پیش بینی ،مستلزم فکر باز و تفکر سازنده هستند.عاطفه ی مثبت در درجه ی اول ممکن است افکار و ایده های مثبت تری را به ذهن آورده ، به شکل گیری انتظارات خوش بینانه تر و پذیرش راهبردهای منسجم تر و همیارانه تری منجر شود.در مقابل ، عاطفه منفی ، خاطرات وافکار بدبینانه ومنفی تر را به خاطر آورده، به همیاری کمتر و در نتیجه تعاملات محدودتری منجرمی شود (فورگاس، ۲۰۰۰).
ارزیابی اخلاقی ؛ آخرین مرحله در پردازش اطلاعات اجتماعی، ارزیابی واکنش که ارزیابی ابعاد اخلاقی و قانونی حل مساله است ، می باشد(کریک، ۱۹۹۴). در تحقیقات ما ارزیابی اخلاقی حول مباحثی چون تایید یا عدم تایید پرخاشگری است. تایید اخلاقی در دو سطح مورد ارزیابی قرار می گیرد: عمومی و کاربردی و هردو شامل دو عامل می شوند.
آیتم های ارزیابی تایید یا عدم تایید اخلاقی پرخاشگری در سطح عمومی چیرامون مسائلی نظیر درستی یا نادرستی پرخاشگری صرفنظراز علل وعوامل توجیهی آن نادرست است . در برابر این قاعده که نمی توان گفت پرخاشگری نادرست است.سطح کاربردی به نحوه کنار آمدن فرد با مسائل اجتماعی یا بعبارتی دیگر به تمایل فرد در استفاده از پرخاشگری به عنوان روشی برای حل مساله اشاره دارد.
عوامل موجود در سطح عمومی تایید اخلاقی ، نسبیت و مطلق گرایی هستند. مفهوم نسبیت به این معناست که هیچکس نمی تواند بگویدکاری درست است یا نادرست زیرا باید ابعاد مختلف آن نظیر علل ، انگیزه ها و پیامد های آن مورد بررسی قرار گیرند.مطلق گرایی شامل نگر های کاملاً منفی به پرخاشگری می شود صرفنظر از اینکه علل توجیهی آن چیست . عوامل موجود در سطح کاربردی تایید اخلاقی ، عبارتند از منطقی بودن و تایید نکردن .
منطقی بود به تایید پرخاشگری بعنوان روش واقعی کنار آمدن با مسائل اجتماعی بخاطروجود یکسری علل توجیهی اشاره دارد(از قبیل موقعیت،قصد و نیت ، پیامد) زدن درست است اگر طرف مقابل شروع کند . تنبیه نادرست نیست اگر بدانید که آن موجب متوقف شدن رفتار نادرست می گردد، پرخاشگری نادرست نیست اگر بدانید که آن موجب متوقف شدن رفتار نادرست می گردد، پرخاشگری نادرست نیست اگر منظوری نداشته باشید.
پرخاشگری نادرست نیست اگر اتفاق نیفتد. تایید نکردن به در نظر گرفتن پرخاشگری بعنوان شیوه رفتار غیر اجتماعی صرفنظر از شرایط موقعیتی آن اشاره دارد(پاکاسلاتی، ۱۹۹۷). معلوم شده است که بطور کلی تایید پرخاشگری ، موجب افزایش رفتار پرخاشگری و عدم تایید آن موجب کاهش آن می گردد.به بیان دقیق تر،منطقی بودن و مطلق گرایی به ترتیب همبستگی مثبت و منفی با پرخاشگری دارند(پاکاسلاتی،۱۹۹۷) بعنوان قاعده کلی نگرش های اخلاقی رابطه آماری معناداری با رفتار دارند اما نمی توانند واریانس آن را بخوبی تبیین کنند(۵/۴ درصد، ماکزیمم) اما در هر صورت ، نگرش های اخلاقی در ترکیب با راهبردهای حل مساله واریانس رفتار را خیلی بیشتر ازخود راهبردها تبین می کنند(۹درصد، ماکزیمم). بویژه ترکیب مطلق گرایی پایین و سطوح بالای از راهبرد های پرخاشگرانه معنا دار می باشد.چنین ترکیبی عامل پیش بین فوق العاده ای از رفتار پرخاشگری است (پاکاسلاتی،۱۹۹۷).
برخی صاحبنظران دلایل برخورداری دانشجویان از تفکر انتقادی را در این موارد دانسته اند از جمله اینکه آنها به این موضوع آگاه شوند که اکتشافات و پیشرفتهای علمی به تنهایی نمی تواندجامعه راهدایت کند، بلکه این جامعه و افراد آن هستند که باید اکتشافات و پیشرفت های علمی را به بهترین وجه کنترل و هدایت کنند (گان و همکاران ، ۲۰۰۸). این نوع تفکر دانشجویان را قادر می سازد تا به طور مؤثرتری ، اطلاعاتی را که از طریق مطالعه کتاب ، اینترنت و دانشگاه ، درباره نظریه های رایج ، معیارها یا استانداردهای موجود و روش های مورد استفاده به دست آورده اند ، ارزیابی و سازماندهی کنند و به میزان صحت ارزشمندی و اعتبار آنها ، از طریق روش استدلالی پی ببرند و به این ترتیب آنها در تصرف خود در آورند (جوارنه و همکاران ،۲۰۰۸، ترجمه اطهری و همکاران،۱۳۸۸ ).
۲-۴-۷- آگاهی اجتماعی
آگاهی از موقعیت ها و سیستم رفتار اجتماعی ، انسان ها راکنترل می کند همچنین یک مقدار معین بینش شخصی و آگاهی از احساسات شخص و الگو های عکس العملی ، خوب برخورد کردن با دیگران و بدست آوردن همکاری آن ها و دانش از سبک های تعاملو استراتژی ها است که می تواند به یک شخص در به انجام رساندن اهدافش در برخورد با دیگران کمک نماید که اصطلاحا” به آن هوش اجتماعی گفته می شود.هوش اجتماعی عبارتست از توانایی درک دیگران واینکه آن ها درموقعیت های مختلف اجتماعی ، چگونه عکس العمل نشان می دهند (سیلورا ،مارتینوس و دال ، ۲۰۰۱).
۲-۴-۸- منش اجتماعی بودن
آیا با ایجاد بینش دینی مناسب تر که با منش اجتماعی جدید و ملایمی در پیوند است امیدی به پرهیز از فاجعه وجود دارد؟ فروم به این امر امیدوار است ، اگر چه از دیدگاه واقع گرایانه احتمال تحقق آن بسیار ناچیز است . بنیان گزاران چنین نگرشی از بودا گرفته تا اکهارت و مارکس و آلبرت شوایتزر چند هزار سال سابقه دارند . بنابر تفسیر فروم ااین متفکران دوران ساز عناصر مشترکی دارند ، اشتیاق آنان برای پایان دادن به جهت گیری داشتن اصرار شان بر استقلال کامل ، شکایت ماوراءالطبیعی ، دین ورزی بی خدایی آنان و اشتیاق به فعالیت اجتماعی با روحیه شفقت وهمبستگی انسانی(فروم، ۱۹۷۶).
بنظر فروم تحقق ساختار شخصیتی جدید بر مبنای حالت بودن مشروط است به پایبندی بهترین ذهن ها به ایجاد علم انسان گرایانه جدیدی درباره آدمی و نظام دولتی موثری که بر دموکراسی مشارکتی استوار باشد، تابتوان دور نمای جامعی بخردانه تر و سالم تر را پیش چشم نهاد.منش کاسب کارانه باید جای خود را به منشی زایا و عاشقانه بدهد و روحیه انسان گرایانه تند و جدیدی نوعی دین ورزی دور از تعصب و نهاد های دینی که کل زندگی اجتماعی را در بر می گیردبایدجانشین دین فرمانگر شود.این گونه دین ورزی حس تازه و کامل تری از پیوند با طبیعت و دیگر انسانها پدید می آورد و نیز موجب رشد مطلوب استعداد های انسان در خرد ورزی، شجاعت ، دلسوزی و عشق می شود.دیدگاه فروم بینشی جدید و ترکیبی است از شهر خدای اواخر قرون وسطی و ضد آن یعنی شهر زمینی پیشرفت در دنیای معاصر . فروم این ترکیب را یگانه جایگزین آشفتگی می داندوی آنرا شهر بودن می نامد(آلستون،۱۹۹۱).
۲-۴-۹- کارکرد اجتماعی
اختلال در کارکرد اجتماعی ناشی از هراس اجتماعی است که یکی از انواع فوبی ها وزیر مجموعه اختلال اضطرابی می باشد. افراد مبتلا به ترس اجتماعی از تحقیر یا شرمنده شدن در موقعیت های متعدد اجتماعی واهمه داشته و از قرار گرفتن در موقعیت هایی که در معرض دید و یا قضاوت دیگران قرار گیرند، اجتناب می ورزندترس اجتماعی می تواند همراه اختلالات روانی دیگر نظیر افسردگی اساسی ، اضطراب منتشر ،وسواس ،هراس ، دیس تایمی و سوء مصرف مواد مخدر الکل باشد و از طرف دیگر خود می تواند زمینه ساز اختلال افسردگی اساسی باشد، ترس اجتماعی اگر شروعی زود هنگام داشته باشد باعث کاهش عملکرد اجتماعی افراد می شود متوسط سن شروع آن ۱۵ سالگی است این افراد هیچ گونه تمایل به آغاز ارتباط با دیگران ندارندو با احساسی از ترس از هر موقعیتی که ممکن است در معرض داوری دیگران قرار گیرداجتناب می ورزد. برداشت یاتصویر مشخص از موقعیت های اجتماعی که احتمال دارد شخصیت ، ظاهر یا توانایی های او مورد سنجش و ارزیابی ضعیف دیگران قرار گیرد، می تواند واقعی یا خیالی باید. این افراد معمولاً در جمع متوجه به ظاهر و رفتار خود هستند و معیار های بالایی برای رفتار و عملکرد خود در نظر دارد.این افراد سعی می کنند تا تاثیر مثبتی بر دیگران بگذارندو جلوه عادی از خود ارائه دهند اما در عین حال معتقد است که قادر به این کار نیست این افراد پیش از روبرو شدن با موقعیت اجتماعی اضطراب زا بارها و بارها شرایط را به صورت ذهنی تصور می کنند و مسائل و موقعیتهای اضطراب بالقوه و نحوه برخورد با آن ها را در ذهن خود مرور می کنند. یک تجربه ناموفق اجتماعی می تواند شروعی برای اضطراب اجتماعی و اختلال در کارکرد اجتماعی باشد.
۲-۴-۱۰- ارتباط مذهب و سلامت روان
دین از عوامل مهم تاثیر گذار در سلامت است. دین چهره جهان را در نظر فردی که نگرش مذهبی مثبت دارد دگرگون می سازد و طرز تلقی او را از خود خلقت و رویداد های پیرامون تغییر می دهد . فرد دیندار خود را تحت حمایت و لطف همه جانبه خداوند ، بزرگترین نیروی موجود می بیند و بدین ترتیب احساس اطمینان و آرامش و اذت معنوی عمیقی به وی دست می دهد . او خداوند را منشأ خیر و برکت می داند. بنابراین در نظر چنین فردی همه رویداد ها حتی بلایا و مصایب نعمت و آزمایشی از جانب خداوند تلقی می شوند. او خود را موظف می داندکه سختی هایی را که با قدرت عقل توجیه نیستند، با ایمان تحمل نماید تا به تکامل دست یابد.چنین فردی ناملایمات زندگی دچار ناامیدی و اضطراب نمی گردد،زیرا خداوند را حامی خویش می داند.او اطمینان دارد که این حوادث و رویداد ها گذرا هستند واو پاداش صبر خود را خواهد گرفت . فردی که نگرش مثبت دارد با همنوعان و اطرافیان خود رابطه خوب و مبتنی براحترام متقابل و محبت برقرار می کند(کروز،۲۰۰۳).
بین جهت گیری مذهبی درونی و اضطراب یک همبستگی منفی معنی دار و بین جهت گیری مذهبی بیرونی و اضطراب همبستگی مثبت معنی دار وجود دارد (بکر،۱۹۸۲).
کوئینگ و همکاران، (۲۰۰۹) میزان افسردگی آزمودنی هایی که در فعالیت های مذهبی شرکت می نمایند ، نصف آزمودنی هایی است که کمتر شرکت می کنند. قرآن کریم سلامتی روان و رسیدن به آرامش را یاد و ذکر خدا دانشته که : … الابذکرالله تطمئن القلوب ، همانا با یاد خدا دلها آرام می گیرد.
امروزه در بین دانشمندان و روانشناسان علم جدید گرایشهایی پیدا شده که بهترین وسیله ای که می توان بوسیله آن به آرامش و سلامت روان دست یافت، ایمان و یاد و توجه به خداوند تبارک و تعالی است. زیرا آنها معتقدند که در ایمان به خدا نیروی فوق العاده ای وجود دارد که نوعی قدرت معنوی به انسان متدین می دهد و او را در تحمل سختی های زندگی کمک می کند و از نگرانی و اضطراب دور می کند . ما به پیروی از مکتب حیات بخش اهل بیت علیهم السلام بر این باوریم که چون انسان برای هدف والای عبودیت و بندگی خلق شده «و ماخلقت الجن و الانس الالیعبدون»، جن و انس را نیافریدیم جز برای آن که مرا بپرستند، جسم و روح آدمی به صورت امانت الهی در اختیار او قرار گرفته و او موظف است که در حفظ و سلامتی آن بکوشد.هرگونه تلاش در زمینه وقتی در راستای عبودیت باری تعالی می باشد ، خود عبادت است . از این رو براهل بصیرت مخفی نیست که هر آنچه به عنوان بهداشت و درمان و پایداری ارزش آدمی سفارش شده ، هم زمان ما را متوجه بهداشت روان و سلامت روح و یاد پروردگار می کند.آزمودنی هایی که از جهت گیری مذهبی بالاتری برخوردارندافسردگی کمتری از خود نشان داده اند(پارکر،۲۰۰۳).
کوئنیگ(۲۰۰۹) حداقل ۱۰ دلیل برای تبیین رابطه بین مذهب و سلامت روان ارائه می کند که به شرح زیر هستند:
۱.مذهب باعث ایجاد نگرش مثبت نسبت به دنیا در فرد می شود و او را در مقابل رویداد های ناگوار زندگی مثل فقدان یا بیماری یاری می رساند.
۲.مذهب به زندگی فرد معنا و هدف می دهد . داشتن معنا و هدف در زندگی نشان دهنده سلامت روان است .
۳. مذهب باعث افزایش توانایی فرد در انجام کارها می شود.
۴.افراد مذهبی با حوادث تروماتیک زندگی که قابل پذیرش نیستند ، راحت تر سازگارمی شوند.
۵. مذهب باعث ایجاد امید در فرد می شود. امید باعث ایجاد انگیزه و انرژی در فرد می شود که او را به بهتر شدن اوضاع زندگی امیدوار می کند.
۶. افراد مذهبی احساس آزادی شخصی بیشتری نسبت به دیگران می کنند. آنها وابستگی عاطفی کمتری به اطرافیان دارند.
۷. احساس کنترل در افراد مذهبی به واسطه کردن ایجاد می شود؛ به این گونه که دعا کردن باعث احساس غیر مستقیم کنترل بر شرایط به ظاهر غیر قابل تغییر و ناگوار می شود.
۸. افراد مذهبی از الگوی تصمیم گیری خاصی استفاده می کنند. این الگو فرد را در جهت افزایش تصمیم گیریهای مفید برای اطرافیان و خود و کاهش تصمیم گیریهای خود مخرب سوق می دهد و این امر تا حدی از شدت استرس های زندگی می کاهد.
۹ . مذهب تنها منبع پاسخگو به سوالات نهایی است ؛ بویژه در موارد اضطراری که علوم قادر نیست به فرد کمک کند . این مساله بخصوص در موارد جدی مثل بیماریهای لاعلاج از اهمیت خاصی برخوردار است.
۱۰. مذهب باعث برخورداری فرد از حمایت اجتماعی بیشتر می شود . این امر به سبب ارتباط فرد باجامعه مذهبی، روحانیون و حتی خداوند ایجاد می شود.
ج
مقدمه:
اصل تناظر هر چند به مفهوم امروزی آن در غالب عبارت از حقوق فرانسه به نظام حقوقی ما راه یافته اما ریشه فقهی و دینی آن غنی تر بوده و در کلمات ائمه معصومین به چشم می خورد و همچنین با بررسی وضعیت قضایی ایران در می یابیم اصل تناظر همواره در دادرسی ها مورد عنایت وتوجه قرار گرفته بوده است. چنانچه آقای مرحوم مرتضی راوندی در کتاب سیر قانونی دادگستری درایران بیان داشته در زمان هخامنشیان محاکمات در ایران از نظم و ترتیب خاصی پیروی می کرد و برای آنکه کار محاکم طولانی نشود برای هر نوع محاکم زمان معینی تعیین و همواره به طرفین پیشنهاد سازش از طریق داوری می گردید، و همچنین به علت زیادی سوابق قضایی و طول و تفصیل قوانین گروه خاصی به نام سخن گویان عدالت پیدا شدند که مردم با آنها مشورت می کردند و برای پیش برد دعاویی از آنها کمک می گرفتند. و نیز در آن دوران رسیدگی دو درجه ایی مورد توجه قرارگرفته بود بدین صورت که اگر کسی در محکمه محلی نمی توانست به حق خود برسد
می توانست به شاه رجوع کند. مطالعه تاریخ ایران نشان دهنده آن است که اصل تناظر در ایران همواره مورد توجه قانون گذاران و همچنین قضات بوده از گذشته تا به امروز نسل به نسل و سینه به سینه منتقل گشته با نگاهی به سیره پیامبران و ائمه معصوم می توان به این مهم دست یافت که اصل مزبور جزء اساسی ترین توجهات ایشان بوده است. چنانچه آمده است : رسول خدا، حضرت امام علی بن ابی طالب (ع) را به عنوان نخستین والی و قاضی منصوب نمودند و نخستین دستوری که راجع به تنظیم کار دادرسی از طرف حضرت رسول (ص) به حضرت علی (ع) که خود را برای چنین کار دشواری هنوز جوان و کم تجربه می دیدند صادر شد این بود که فرمودند : در برخورد با دو طرف دعوا بی طرفی کامل را رعایت کند و به سخنان هر دو گوش فرا بدهد و بر وفق کتاب خدا و گفتار و کرداری که از پیامبر به یاد دارد حکم کند. در تحقیق حاضر احادیث و روایاتی در ضرورت اجرای اصل تناظر بیان نمودیم و همچنین آیاتی از قرآن مجید که دلالت بر ضرورت و وجوب رعایت تناظر و بی طرفی در دادرسی دارد نیز اشاره شده است. دستگاه دادگستری وظایف سنگینی را برعهده دارد، اجرای مناسب و هدفمند تکالیف نیازمند فراهم آوردن زمینه مناسب، تأمین امکانات و ابزار مادی و نیروی انسانی توانمند و متخصص است. و چنانچه دستگاه قضایی نتواند به وظایف خود به هر علت به درستی عمل نماید در عمل آنچه مشاهده می شود، صدور احکام ناعادلانه، طولانی شدن فرایند دادرسی وضع و تصویب قوانین ناکارآمد و در نتیجه عدم تضمین سلامت و تزلزل دادرسی و بی ثباتی قانونی می شود. یکی از مهمترین اهداف دادرسی جدای از کشف حقیقت و پی بردن به واقع فصل سریع خصومت بین طرفین دعواست، از سوی دیگر اصولی مانند اصل تناظر تضمین کننده نتیجه دادرسی است ودر جهت کاهش احتمال خطا و تضمین حقوق اصحاب دعوا در پیش گرفته شده است. این اصل و اصول دیگری که در تحقیق مزبور آوردیم همگی در راستای برطرف کردن نگرانی های مربوط به عادلانه بودن رأی و رسیدن حق به صاحب حق است. در توجیه اصل تناظر همین بس که برخی حقوقدانان و فلاسفه و دیوان عالی کشور فرانسه در قرن نوزدهم آن را یکی از داده های حقوق طبیعی معرفی نموده اند این تفکر که اصحاب دعوا باید در موقعیتی مساوی و برابر قرار داده شوند همواره مورد توجه قرار می گرفت.یعنی عقل سلیم ، مساوات اصحاب دعوا در مقابل قاضی را بر می گزیند. زیرا دفاع در مقابل دعوای مطرح شده مورد پذیرش عقل است. از سوی دیگر احترام به اصل تناظر به عنوان جلوه ایی از حق دفاع از ملزومات اولیه حقوق بشر و احترام به آزادی آنهاست.
تحقیق حاضر به منظور بررسی اصل تناظر در دادرسی های مدنی تدوین گردیده و در دو بخش ارائه می شود.
بخش نخست، متضمن کلیات می باشد که در دو فصل تحت عنوان اصول تضمین کننده سلامت دادرسی و اصول تضمین کننده نتیجه دادرسی مورد بررسی قرار گرفته است. و بخش دوم به بیان ضرورت اجرای اصل تناظر در دادرسی و همچنین حقوق ایران و بیان حقوق و تکالیف اصحاب دعوا و اختیارات و تکالیف دادگاه که در راستای اجرای اصل تناظر باید توسط آنها رعایت گردد پرداختیم.
زوایای مختلف این پژوهش می توان به موارد زیر اشاره کرد:
بیان موضوع تحقیق
سوالات تحقیق
فرضیات تحقیق
سابقه تحقیق
ضرورت و اهداف تحقیق
روش تحقیق
توجیه پلان
۱) بیان موضوع تحقیق
وقتی خواهان دادخواست خود را تقدیم دادگاه صالح نمود، از دادگاه تقاضای رسیدگی دعوای مطروحه را دارد این توقع کاملاً بجا و قانونی می باشد. و دادگاه را مکلف به رسیدگی می نماید.
دادگاه در راستای تحقق اجرای عدالت مکلف است مراتب را به خوانده اعلام نماید که این اعلام به وسیله ابلاغ میسور می گردد. وقتی خوانده از دعوایی که علیه او در دادگاه مطرح شده مطلع گردید، مقدمات اجرای اصل تناظر فراهم گردیده است. در این بین جهت اجرای اصل تناظر حقوق و تکالیفی برای دادگاه و اصحاب دعوا ایجاد می گردد.
در این تحقیق سعی شده تا با بررسی در قوانین و مقررات موضوعه موجود و نیز حقوق اسلامی و منابع معتبر فقهی و حتی الامکان با مطالعه منابع خارجی بیان نماییم که اصل تناظر از جمله اصول والا و عقلی است و رعایت آن در طول دادرسی برای طرفین دعوا و دادگاه اجباری است . درست است که رعایت این اصل در حقوق ایران توسط قانون گذار تصریح نشده است. اما اراده قانون گذار ایران همواره مبنی بر دادرسی تناظری می باشد.
۲) سوالات تحقیق
در پی نگارش تحقیق حاضر سوالاتی به ذهن متبادر می شود که اهم سوالات به شرح ذیل می باشد :
اصل تضمین کننده سلامت دادرسی و اصول تضمین کننده نتیجه دادرسی کدامند و آیا نقض اصول مزبور از سوی دادگاه منجر به نقض رأی صادره می باشد یا خیر؟
آیا اجرای اصل تناظر مستلزم تحقق اصول دیگری است یا خیر؟
آیا اصل تناظر همان حق دفاع است؟ یا متفاوت از آن است؟
نظام قضایی ایران تا چه حدودی توانسته است در قالب، قوانین و مقررات تحقق اصل تناظر را تضمین کند و احیاناً چه کاستی هایی در این زمینه وجود دارد؟
آیا اصل تناظر به رابطه اصحاب دعوا محدود می شود یا قاضی نیز در این خصوص نقش دارد؟
آیا اصل تناظر بیان گر عدم جواز صدور حکم غیابی است؟
۳) فرضیات تحقیق
با توجه به سوالات مذکور، فرضیات تحقیق به شرح ذیل می باشد:
۱) اصول تضمین کننده سلامت و همچنین اصول تضمین کننده نتیجه دادرسی، اصول راهبردی دادرسی هستند. نقض اصول مزبور موجب نقض رای صادره از دادگاه خواهد شد.
۲) اجرای اصل تناظر مستلزم تحقق اصول دیگری است.
۳) حق دفاع مفهومی گسترده تر از اصل تناظر دارد.
۴) اصل تناظر در هیچیک از مواد قانون آیین دادرسی مدنی و قوانین دیگر به طور صریح بیان نگردیده است اما با دقت در مقررات و قوانین آیین دادرسی مدنی می توان دریافت که اراده قانون گذار همواره بر لزوم رعایت اصل مزبور بوده است. قوانینی که زمینه اجرای اصل تناظر را فراهم
می نمایند در قانون آیین دادرسی مدنی ایران بیان گردیده شده است.
علاوه بر اینکه در خصوص اصل تناظر در قوانین ایران هیچ نصی وجود ندارد در خصوص برخی اصول دیگر که اجرای آن زمینه ساز اجرای اصل تناظر است نیز در قوانین ایران تصریحی وجود ندارد مانند قاعده فراغ دادرس که هیچ نصی در قوانین ایران در این خصوص وجود ندارد.
۵) قاضی نیز باید تناظر را رعایت نماید.
۶) اصل تناظر بیانگر عدم جواز صدور حکم غیابی نیست.
۴) سابقه تحقیق :
در خصوص اصل تناظر منحصراً در کتب آیین دادرسی مدنی مباحث پراکنده ایی وجود دارد و هیچیک از مواد قانون آیین دادرسی مدنی منحصراً به این اصل نپرداخته است. و همچنین پژوهش های حقوقی صورت گرفته در خصوص موضوع تحقیق در حد یک یا چند مقاله بوده است و مطالب منسجم و جامعی در خصوص تحلیل اصل مزبور وجود ندارد.
۵) اهداف تحقیق :
اصل تناظر مبنای مشروعیت دادرسی است. مفاد این اصل بارها از کلام معصومین بیان شده است. و در قرآن نیز آیاتی به اصل مزبور اشاره شده است. اما این اصل بومی سازی نشده و با قواعد موضوعه تطبیق نگردیده است این تحقیق می تواند بر مبنای احادیث و روایات مربوطه به اصل تناظر کیفیت قواعد موضوعه را در رابطه با این اصل محک بزند و برای جبران خلاء ها راهکار بدهد.
اهداف علمی موضوع عبارت است از :
۱) توجه به تاریخچه نظام آیین دادرسی مدنی و احادیث و روایات پیامبر اسلام و ائمه اطهار و آیات قرآن در خصوص اصل تناظر
۲) بررسی مفهوم اصل تناظر و اینکه نظام قضایی ایران تا چه حدودی توانسته تحقق اصل مزبور را تضمین نماید.
۳) بررسی این مسئله که آیا اجرای اصل تناظر مستلزم تحقق اصول دیگری است.
۴) پیشنهاد به مجلس قانون گذاری برای تصویب نصی که به اصل تناظر اختصاص داشته باشد.
اهداف کاربردی تحقیق حاضر عبارت است از :
جهان شاهنامه سراسر جنبش و حرکت است و شادی و عشق و بهره مندی از زندگی ، به قول هانری ماسه : « درشاهنامه دنیایی درجنبش است.» (یوسفی،۱۳۵۶ : ۶۱)
شاهان و پهلوانان شاهنامه هنگام هجوم دشمن سراپا غرق کار و کوشش هستند . اما هروقت خوش که دست بدهد فرصت را مغتنم می شمارند و بساط عیش می گسترند . چنان که بارها و بارها دیده می شود که در میادین هولناک و سخت پهلوانان دستور می دهند که بساط شادی بگسترند و این نشانگر روحیه خوشباشی و مشرب شادی خواه ایرانی است .
آن که پا به این جهان می گذارد پایدار نمی ماند ، زاییده می شود تا بمیرد پس خواه ناخواه در مقابل مرگ سر تسلیم فرود می آورد . مطالعه در زندگی گذشتگان و تاریخ پیشینیان این نکته را اثبات می کند که افراد از هر درجه و مقامی که باشند بعد از اقامت در این سرای عاریتی باید رحل اقامت به جهان دیگر افکنند .
دیدگاه فردوسی در مورد مرگ چگونه است ؟ چرا مرگ را بدترین پتیاره می داند ؟ و از آن گریـزگـاهـی نـمـی یـابـد . « در رابطه فردوسی با پدیده ی مرگ نوعی دو گانگی بنیادین می بینیم که در انواع گفتارهای شاهنامه درباره ی خدا وجود نداشت . این دو نوع گفتار یکی نماینده ی همان آرامش و آشتی یافتگی برخاسته از اعتقاد بی چون و چراست .
دیگری رابطه منفی ، بیانگر ناآرامی یا عذاب وجدان . چنانکه فردوسی مرگ را در چهره ی عریان و رویارویش ، در تجربه ای شخصی می نگرد که یا فرزند جوانش را می رباید و می برد و یا دوستان و حامیانش را ، یا هر پیر و جوان و شاه و گدایی را در قالب داستان هایی که روایتگر مرگ و نیستی و گذرا بودن و بیوفایی دهر هستند . در دیدگاهی دیگر فردوسی ستایشگر زندگی است و خشماگین از حقیقت مرگ . در این جا آن آرامش و آشتی برخاسته و اعتقاد بی چون و چرا دیده نمی شود . آن چه می بینیم افسوس و دریغ است به زندگانی که باید گذاشت و رفت ، آن هم رفتنی که سرانجامش ناپیدا است . » ( پرهام،۱۳۷۷ : ۲۰۰-۱۹۵)
فردوسی از تلخی مردن دیگران ناله سر می دهد . او درباره ی این که مرگ لازم است خوب است و مانند این ها سخن نمی گوید . فقط بیان می کند ، همه می میرند و انسان ، ذاتی طعمه ی مرگ است و هیچ راه گریزی از مرگ وجود ندارد و کسی را از راز مرگ آگاهی نیست . همین طرز تفکر در مورد مرگ در آثار خیام و حافظ نیز به چشم می خورد .
« از دلایل تغییر بنیادین نظر فردوسی درباره ی مرگ در گفتارهای فلسفی ، تجربه ی شخصی خود او با مرگ است . و منظور ما از تجربه ی شخصی ، اول مرگ پسر سی و هفت ساله ی اوست ؛ دوم ناپدید شدن آن مهتر گردن فراز که سال ها فردوسی را در کنف حمایت خویش قرار می داده تا شاعر توانسته است به سرودن شاهنامه بپردازد و نیز ناپدید شدن امیرک منصور نیز او را به دریغ و افسوس وادار می کند . » ( همان، ۲۰۴-۲۰۵ )
یاد مرگ اگر با ایمان مذهبی و اعتقاد به عدالت الهی و رستاخیز همراه باشد ، انسان را به اغتنام فرصت ها و ضایع نکردن عمر و برخورداری از نعمتهای الهی بر می انگیزد و از یأس فلسفی می رهاند و امیدوار به اعمال خیر و خدمت به خلق می کند که توشه ی اصلی برای آخرت است . بــا این کــه فــردوسی طرز تفکّری خیام گونه دارد و بر مرگ آدمی افسوس می خورد ، اما اعتقاد راسخ او به دادگری خدا و بر حق بودن رستاخیز باعث می شود توجیهاتی حکمت آمیز ارائه دهد که هراس مرگ را از دلها بزداید و این امر را بر خوانندگان بفهماند که خداوند از روی دادگری مرگ را برای بندگان مقرر کرده است .
دنیایی که فردوسی در آن زندگی می کند ، دنیای زهد و تقوا ، دنیای راستی و دوستی ، دنیای مهر و شفقت و دنیای پارسایی است . دنیایی که باید در آن توشه ی آخرت را فراهم آورد . دنیایی که به فرموده ی امام علی (ع) برای اقامت و ماندن خلق نشده است فردوسی با الهام از آن می سراید :
که گیتی نماند همی بر کسی چو ماند به تن رنج یابد بسی
چنین است کیهان ناپایدار در و تخم بد تا توانی مکار
یکی روز مرد آرزومند نان دگر روز بر کشوری مرزبان
ج۶ب۹۰۰-۸۹۸
آنان که دنبال کیمیا و آب حیات بودند عمر جاودان نیافتند . این دنیا به کوچک و بزرگ و مرد و زن رحم نمی کند و همه ی افراد در ترازوی سنجش او یکسان هستند و مرگ همه را حتی اگر در بروج مشیّده باشند در خواهد یافت ، پس آن چه ماندگار است نام نیک است .
همه ی تأکیدهای فردوسی بر بی اعتباری دنیا دلیل بر این نیست که افراد را از تلاش و کوشش منع کند . نگارش شاهنامه با این حجم و گستردگی مطالب که حالی از رنج سی و چند ساله است با در نظر گرفتن فقر و ناملایمات بسیار که برای فردوسی پیش آمد از جمله مرگ فرزند ، آشوب خراسان و عدم توجه به شعر و شاعری وضعف و پیری خود بهترین دلیل بر اراده ی قوی و عزم جزم او در انجام این کار است ، چرا که در مدّت سرودن شاهنامه هرگز خطوری در عزم او راه نیافت .
سرانجام می توان نتیجه گرفت که دنیای فانی و عاریتی بر کسی وفادار و پایدار نمی ماند و آن چه باید کرد فراهم آوردن توشه ی آخرت و ماندگاری نام نیک از انسان است چون در این صورت همواره زنده ی جاودان خواهد بود .
به علّت فراوانی ابیات در این موضوع ، همچنین موضوع مرگ بیت ها به ترتیب جلد و شماره پشت سر هم آورده می شوند و در پیوست اوّل تمام ابیات طبق داستان ها آورده میشوند :
جهان سر به سر چون فسانه است و بس نماند بد و نیک بر هیچ کس
ج۱ب۲۸۵
جهانا مپرور چو خواهی درود ! چو می بدروی پروریدن چه سود ؟
ج۱ب۳۵۶
در پایان پادشاهی ضحّاک :
شد آن تخت شاهّی و آن دستگاه زمانه ربودش چو بیجاده کاه
از او بیش بر تخت شاهی بود بدان رنج بردن چه آمدش سود
گذشته بر او سالیان هفتصد پدید آوریده همه نیک و بد
چه باید همی زندگانی دراز چو گیتی نخواهد گشادنت راز
همی پروراندت با شهد و نوش جز آواز نرمت نیاید به گوش
یکایک چو گویی که گسترد مهر نخواهد نمودن به بد نیز چهر
بدو شاد باشی و نازی بدوی بیفزایدت سر فرازی بدوی
یکی نغز بازی برون آورد به دلت اندر ، از درد خون آورد
دلم سیر شد زین سرای پنج خدایا مرا زود برهان ز رنج
ج ۱ ب ۵۴۲ – ۵۵۰
همی راند از این گونه تا شیر خوان جهان را چو این بشنوی پیر خوان
بسا روزگارا که بر کوه و دشت گذشته است و بسیار خواهد گذشت
ج ۱ ب ۱۰۳۵ – ۱۰۳۴
جهانا چه بد مهرو بد گوهری که پرورده ی خویش را بشکری
ج ۱ب ۱۰۵۹
نماند چنین – دان – جهان بر کسی در او شادکامی نبینی بسی
ج ۱ب ۱۰۷۶
جهانا ! بپروردیش در کنار وزان پس ندادی به جان زینهار
نهانی ندانم تو را دوست کیست بر این آشکارا بباید گریست
تو نیز ای به خیره خرف گشته مرد ز بهر جهان دل پر از داغ و درد
تو شاهان کشی بیگنه خیر خیر از این دو ستمگاره اندازه گیر
ج ۱ ب۱۵۸۲ - ۱۵۷۹
بر این گونه گردد به ما بر سپهر بخواهد ربودن چو بنمود چهر
مبر خود به مهر زمانه گمان به نیکو بود راستی در کمان
چو دشمنش گیری نمایدت مهر و گر دوست خوانی ببینیش چهر
یکی پند گویم تو را من درست دل از مهر گیتی ببایدت شست
ج ۱ ب۱۶۱۰- ۱۶۰۷
جهانا ! سراسر فسوسّی و باد به تو نیست مرد خردمند شاد
ج ۱ب ۲۱۲۶
بر این نیز بگذشت چندی سپهر نه با نوذر آرام بودش ، نه مهر
ج ۲ب ۶۲
اگر با تو گردون نشیند به راز هم از گردشش تو نیابی جواز
هم او تخت و تاج و بلندی دهد هم او تیرگی و نژندی دهد
به دشمن همی ماند او ، گه به دوست گهی مغز یابی از او گاه پوست
سرت گر بساید به ابر سیاه سر انجام خاک است از او جایگاه
- ارجگذاری به احساسات و عواطف و افکار دیگران
- بیان مناسب و مؤثّر احساسات، عواطف و افکار خود
- مسائل اعتقادی،فرهنگی- تربیتی ، ملّی و هنری و اجتماعی
- مطالعهی نوشتهها و قصّههای ساده و مناسب
- جنبههای زیبایی سخن
- نوشتن متنهای کوتاه
- زیبایی خط(خوش نویسی)
پ- حیطهی مهارتی:
۱- مهارت گوشدادن:
- دقّت در سخن گوینده
- دریافت هستهی معنایی پیام
- دریافت ارتباط میان بخشهای یک پیام
- بررسی و نقد شنیدهها
- دریافت پیام در گونههای مختلف زبانی
- دقّت در آهنگ کلام
۲- مهارت سخنگفتن:
- بهکارگیری کارافزارهای مناسب ارتباطی
- توسعهی برقراری ارتباط عاطفی با شنونده
- شرکت فعّال در بحث و گفتوگوها
- سخن گفتن مؤثّر و مناسب در برابر جمع
- انسجام و انتظام در رساندن پیام
- پاسخگویی خلاّق به پرسشها
- بهکارگیری مناسب گونههای مختلف زبان
۳- مهارت خواندن:
- توسعهی سرعت بخشیدن به خواندن نشانه های نوشتاری
- توانایی دریافت ارتباط معنایی بخشهای یک متن
- توانایی دریافت پیام اصلی یک متن
- توانایی خواندن متن مناسب با محتوای آن
- خواندن نثر و شعر با لحن و آهنگ مناسب
- توانایی نقد و بررسی یک متن
- بهکارگیری کارافزارهای مناسب در خواندن
- تعمیق عادات و آداب مطلوب در خواندن
- گسترش دایرهی دید در خواندن
۴- مهارت نوشتن:
- توسعه توانایی تبدیل نشانه های صوتی به نوشتاری(املا)
- توسعهی توانایی درست نویسی، خوانانویسی و زیبانویسی
- تعمیق عادات مطلوب در هنگام نوشتن
- استفاده از نشانه های نگارشی
- توانایی بیان باورها، احساسات و خواستهها در قالب نوشته(انشا)
- توانایی به کارگیری درست کلمات در جملات.
۲-۲۱٫ پیشینه تحقیق
تحقیقات و پژوهشهای انجام شده در زمینه تحلیل محتوای کتابها و متون آموزشی بسیار متنوع بوده و غالب آنها بصورت پایان نامههای دانشجویی است. این تحقیقات که جملگی از روش تحلیل محتوا استفاده کردهاند بر اساس نظرات دانشمندان مختلفی استوار است برخی بر اساس طبقهبندی بنجامین بلوم کارکردهاند برخی نظرات و طبقهبندی مریل یا گانیه یا روش ویلیام رومی را با توجه به اهداف، فرضیه ها و سوالات تحقیق مبنای کار خود قرار دادهاند که برخی از آنان با توجه به ارتباط موضوع با این پژوهش انتخاب شدهاند که در ذیل بدانها اشاره میشود.
۲-۲۱-۱٫ سوابق مرتبط
پژوهشهاى انجام شده درباره استراتژىها یا راهبردهاى یادگیرى (راهبردهاى شناختى و فراشناختی) نشان دادهاند که استفاده از این تدابیر مهارتی بر میزان یادگیرى و پیشرفت تحصیلى یادگیرندگان مىافزاید. بهعنوان نمونه، بایلر و اسنومن(۱۹۹۳) پژوهشهائى را نقل کردهاند که در آنها اسکات پاریس (Scott Paris) و همکاران او در سالهاى ۱۹۸۴ و ۱۹۸۶ به دانشآموزان کلاسهاى سوم و پنجم مهارتهاى شناختى و فراشناختى را آموزش دادند. نتایج این پژوهشها معلوم کردهاند که دانشآموزانى که اینگونه مهارتها به آنان آموزش داده شد (گروه آزمایش)، در قیاس با دانشآموزانى که از آموزش این مهارتها بىبهره ماندند (گروه گواه)، در توانائى خواندن و فهمیدن مطالب جلوتر بودند. همچنین دانشآموزان گروه آموزشى از دانشآموزان گروه گواه نسبت به استفاده از راهبردهاى شناختى و فراشناختى و فواید آنها آگاهى بیشترى کسب کردند. گارنر (۱۹۹۰) پس از بازنگرى پژوهشهاى انجام شده درباره اثربخشى راهبردهاى شناختى و فراشناختى گفته است، پژوهشهاى موجود بهروشنى نشان مىدهند که رفتار استراتژیکى یادگیرى را افزایش مىدهد. همچنین روشن شده است که یادگیرندگان ماهر مىدانند که چه زمانى باید استراتژیکى عمل کنند(ص۵۲).
در دانشکده روانشناسى و علوم تربیتى دانشگاه علامه طباطبائی، به کمک دانشجویان دورههاى تحصیلات تکمیلی، تأثیر استفاده از اینگونه مهارتها مورد تحقیق قرار گرفت. از جمله مىتوان به پژوهش متولى که بهصورت پایاننامه کارشناسى ارشد در رشته روانشناسى تربیتى انجام گرفته است اشاره کرد. در این پژوهش تأثیر آموزش راهبردهاى فراشناختى بر خواندن، درک مطلب، و سرعت یادگیرى دانشآموزان کلاسهاى اول دبیرستانهاى دخترانه شهرستان فردوس مورد تائید قرار گرفت.
در پژوهشى دیگر عباباف،( ۱۳۷۵)، نشان داده شد که یادگیرندگان موفق از مهارتهاى شناختى و فراشناختى حداکثر استفاده را مىبرند. این پژوهش با ۶۴ دانشآموز قوى و ضعیف دختر و پسر دبیرستانى انجام گرفت. دانشآموزان قوى و ضعیف براساس معدل درسى از هم متمایز شدند (دانشآموزان قوى با متوسط میانگین ۹۷/۱۸ و دانشآموزان ضعیف با متوسط میانگین ۴۳/۱۱). نتایج این پژوهش را مىتوان بهنحو زیر خلاصه کرد: دانشآموزان قوى بیشتر از دانشآموزان ضعیف از راهبردهاى شناختى سازماندهی، بسط و گسترش، و تکرار و تمرین استفاده مىکنند. همچنین دانشآموزان قوى بیشتر از دانشآموزان ضعیف از راهبردهاى فراشناختى بهویژه از راهبرد فراشناختى نظارت بر درک استفاده مىکنند.
در گذشته چنین تصور مىشد که عامل مهم یادگیری، بهویژه یادگیرى آموزشگاهی، هوش ذاتى فرد است که هنگام تولد آن را از والدین خود بهارث مىبرد. در نظریههاى جدید روانشناسى هوش، باور اکثریت این است که بخش مهمى ار رفتار هوشمندانه را کارکردهاى شناختى تشکیل مىدهند. اهمیت رویکردهاى جدید آن است که بر این باور پاى مىفشارند که بهخلاف توانائىهاى ذاتى فرد که ارثى و غیرقابل تغییر هستند، کارکردهاى شناختى اکتسابى و تغییر پذیر مىباشند. بنابراین، اعمال هوشمندانه قابل آموزش و یادگیرى هستند.
براون (Brown) و پالینسکار (Palinscar) در سال ۱۹۸۲، به نقل از گیج (Gage) و برلانیر (Berliner) در سال ۱۹۹۱ نشان دادهاند که نه تنها کودکان داراى عقبماندگى خفیف ذهنى بلکه دانشآموزان داراى ناتوانائىهاى یادگیرى نیز، در قیاس با دانشآموزان عادی، از لحاظ کارکردهاى شناختى نقص دارند. پژوهشگران نامبرده با آموزش مهارتهاى لازم به این نوع کودکان توانستند نواقص روشهاى یادگیرى آنان را برطرف نمایند.
محققین در پژوهش های خود، پس از آنکه دانشآموزان سؤالهاى مربوط بهخواندن و فهمیدن را درست جواب دادند، بازخوردهاى اصلاحى فراوانى به آنان دادند و آنها را براى پاسخهاى درست تشویق کردند. همچنین به آنها یاد دادند که چگونه پاسخهاى غلط خود را تغییر دهند. بعد به این دانشآموزان راهبردهاى صحیح مطالعه کردن آموزش داده شد: از جمله بازگوئى اندیشههاى مهم مطالب خواندنى به زبان خود، دستهبندى اطلاعات، پیشبینى سؤالهائى که ممکن بود درباره مطلب خواندنى پرسیده شود، روشن ساختن نکات مبهم، و نحوه حل کردن مسائل خود آنها. یعنى بهآنها مهارتهاى فراشناختى آموزش داده شد تا هنگام یادگیرى مورد استفاده قرار دهند.
وجود سیستم اتوماسیون اداری تاثیرات مثبتی بر ارتباطات درون سازمانها داشته و موجب افزایش کانالهای ارتباطی و سرعت و سهولت در مراودات سازمان شده است.
در کاربرد سیستمهای اتوماسیون اداری و اعمال تغییر و تحولات از طریق آنها بایستی به مباحث ارگونومیک (مهندسی انسانی) و مقاومت در برابر تغییر کارکنان و تگنیکهای مناسب غلبه بر مقاومتها نیز توجه اساسی داشته باشد و با بهره گرفتن از نگرش سیستمی، اقدام به تغییر و تحولات و به کارگیری سیستمهای اتوماسیون اداری کنیم و بدانیم که نیروی انسانی هم به عنوان مهمترین عامل ایجاد کننده تغییر و هم به عنوان پذیرنده و اجرا کننده آن است.
پیشینه تحقیق
مطالعات خارجی
تحقیق در زمینه بهره وری به اوایل قرن بیستم بر می گردد. این تحقیقات با آزمایش های تایلور شروع شد (کلگ و دانکرلی، ۱۹۸۰). وی آموزش، انتخاب مناسبترین روش کار و پاداشهای مادی را عوامل تعیینکنندهی بهره وری میدانست. ماگو به این نتیجه رسید که عوامل اجتماعی مثل انگیزش کارکنان، شکل نظارت، رضایتمندی و روابط بین آنها است که بر بهره وری آنان تاثیر میگذارد (آورهیل، ۱۹۷۲). تمام این تحقیقات در نیمه اول قرن بیستم در زمینه صنعت و کشاورزی بود.
اسوارت (۱۹۸۵) در پیمایشی که در یکی از شهرهای آمریکا انجام داد به این نتیجه رسید که انعطافپذیری زمان، تاثیر قابل ملاحظهای بر روی بهره وری کارکنان دفتری دارد. اسوارت در سال ۱۹۸۵ برنامه غنیسازی شغلی را در سیتی بانک امریکا انجام داد. اجرای آن برنامه بهره وری کارکنان را به میزان قابل توجهی افزایش داد.
والترز (۱۹۸۵) به این نتیجه رسید که رضایت شغلی هیچ گونه رابطه علی با بهره وری کارکنان ندارد. باکل و کریسریوانسنک (۱۹۹۵) به این نتیجه رسیدند که دموکراسی در محل کار و تفویض اختیار و افزایش مهارتها باعث افزایش بهره وری میشود.
روگر (۱۹۹۶) به این نتیجه رسید که رهبری، کار تیمی، مشارکت و ارتباط بین اعضای تیم با یکدیگر و با مدیر، بهره وری را به میزان قابل زیادی افزایش میدهد. ایمد (۱۹۹۷) به این نتیجه رسید که کارکنان به ارزشهای انسانی مانند عدالت و حقیقت بیش از منافع و علایق مالی اهمیت میدهند.
مطالعات داخلی
شیخبکلو و همکاران (۱۳۹۱) در مطالعهی خود به طور ویژه به بررسی تاثیر اتوماسیون اداری بر کارایی سازمان پرداختند. جامعهی آماری این تحقیق مدیران و کارشناسان یک سازمان دولتی بودند (۹۷ نفر) که از روش نمونهگیری تصادفی ساده، تعداد ۴۸ نفر به عنوان نمونهی آماری انتخاب شدند. نتایج بدست آمده از آزمون t یک جامعه و کروسکال- والیس نشان میدهند که اتوماسیون اداری بر استفاده بهینه از زمان، سرعت پاسخگویی به مشتریان و دقت در انجام کارها تاثیر دارد و در نتیجه باعث افزایش کارایی سازمان میشود. نویسندگان مقاله در پایان پیشنهادات زیر ارائه نمودند:
به منظور افزایش کیفیت کار و تسریع فرایندهای پیچیدهی اداری آموزش مستمر کارکنان سازمان به صورت پایهای انجام شود. همچنین مدیران باید کارکنان را به استفاده مستمر از سیستم اتوماسیون اداری تشویق کرده و سعی نمایند تا با کمک آنها استفاده از سیستم اتوماسیون اداری را جایگزین سیستم سنتی انجام کارهای اداری سازند.
عدم کاهش هزینه های سازمان از جمله هزینه های نگهداری اسناد، کاهش نیروی انسانی و کاهش ماموریتهای سازمان نشان از آن است از سیستم به طور صحیح استفاده نمیشود. به این خاطر پیشنهاد میشود که کلاسهای آموزشی به منظور توجیه استفاده از سیستم و مزایای آن برای کارکنان سازکان صورت گیرد. همچنین با بهرهگیری کامل از تمامی امکانات سیستم، زمینه را برای کاهش هزینه های سازمان فراهم سازند.
همانگونه که پیداست که برای پیشبرد و انجام هر گونه تغییر سازندهای در سازمان بدون شک حمایت مدیران ارشد عامل مهمی در اجرای بهینه آن خواهد بود. در دورهی کنونی که عصر مجازی نامیده میشود و به مراتب تکامل یافتهتر از عصر اطلاعات است، نقش این جمایتها بسیار پررنگتر و حیاتیتر به نظر میرسد. زیرا هر گونه کوتاهی و چشمپوشی نسبت به تغییرات محیطی، بالاخص تغییرات تکنولوژیکی و اطلاعاتی موجب عقبماندگی آن سازمان را از ابعاد گوناگونی از جمله کارایی کل مجموعه، فراهم خواهد آورد. بنابراین پیشنهاد میشود که مدیران سازمان بیش از پیش حمایت خود را از تغییرات بهینه و سازنده در سازمان اعلام نموده و دیگر کارکنان سازمان را نیز تشویق به عدم مقاومت در برابر تغییرات نمایند.
مدیران باید روحیهی انعطافپذیری افراد را در برابر تغییرات جدید تقویت کرده و خود نیز به این موضوع معتقد باشند که هر تغییری، سریعاً صورت نمیپذیرد و نیازمند زمان مورد لازم برای نیل به نتیجه مطلوب است اتوماسیون اداری نیز یکی از تغییرات میباشد که با توجه به ماهیت تکنولوژیکی و اطلاعاتی که دارد، فرایندهای خاص خود را برای استقرار کامل و بهینه در سازمان میطلبد. از این رو توصیه میشود مدیران سازمان، به زمانبر بودن استقرار این گونه سیستمها توجه داشته باشند و تا زمان استقرار کامل و بهینهی سیستم جدید، قدرت تحملپذیری خود را افزایش دهند.
رحیمیکیا و همکاران (۱۳۹۰) در تحقیق خود به بررسی نقش به کارگیری اتوماسیون اداری در بهره وری کارکنان شهرداری خرمآباد در سال ۱۳۸۹ پرداختند. آنها از اطلاعات پرسشنامهای که از ۷۷ نفر از کارکنان شهرداری خرمآباد جمعآوری شد، برای بررسی این ارتباط بهره جستند. روش آماری مورد استفاده برای تحلیل داده ها شامل آزمون t و تحلیل واریانس بود. یافته های تحقیق نشان میدهد کارکنان شهرداری خرمآباد در مورد نقش به کارگیری اتوماسیون اداری در بهره وری خود نگرش مثبت دارند.
نوروزیانقرهتکان و همکاران (۱۳۹۰) در مقاله خود با عنوان “اثرات سیستمهای اتوماسیون اداری بر شاخصهای بهره وری سازمان"، تاثیر استفاده از سیستمهای اتوماسیون اداری را بر بهره وری مطالعه نمودند. جامعه آماری تحقیق مذکور شامل ۳۰۰ کارمند سازمان مرکزی در سازمان مرکزی دانشگاه فردوسی مشهد بود و بر اساس فرمول ککران ۶۰ کارمند به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. روش مورد استفاده برای تجزیه و تحلیل اطلاعات، آنتروپی بود. یافته های تحقیق نشان میدهد که سیستم اتوماسیون اداری بیشترین تاثیر را بر شاخص بهره وری توانایی سازمان در به روز نمودن روش های اجرایی مدیریتی داشته و شاخص بهره وری بهبود دقت و نیز سهولت پیگیری نامهها کمترین تاثیر را از این نوع سیستم میپذیرد. محققان در پایان بیان میکنند که مسئولین سازمان به منظور بهبود شاخصهای بهره وری که در رتبه های پایینتر هستند باید بر اجرای اقدامات مقتضی متمرکز گشته و سعی در بهبود این شاخصها و ارتقای آنها به سطوح بالاتر نمایند.
صرافیزاده و علیپور (۱۳۸۸) در تحقیق خود به بررسی تاثیر به کارگیری اتوماسیون اداری بر بهره وری منابع انسانی پرداختند. جامعه آماری تحقیق مذکور مدیران و کارشناسان شرکت خدمات پس از فروش شرکت مزدا یدک میباشد. تعداد ۶۸ نفر از جامعه آماری انتخاب شدند و پرسشنامه بین آنان توزیع گردید. روش آماری مورد استفاده برای تحلیل داده ها و استخراج نتایج آزمون t بود. نتایج تحقیق نشان میدهد که به کارگیری اتوماسیون اداری بر عواملی نظیر کارایی، اثربخشی و بهره وری در حوزه انسانی تاثیر مستقیم داشته اما میزان تاثیرات در حد چشمگیری نبوده است.
موسویمدنی و نوروزی (۱۳۸۵) به بررسی تاثیر سیستمهای اتوماسیون بر ارتباطات سازمانی پرداختند. آنها برای بررسی این اثرات، پرسشنامهای حاوی معیارهای مختلف ارتباطی تهیه کردند و پاسخدهندگان تاثیر اتوماسیون اداری را بر هر یک از معیارها، ارزیابی نمودند. در مجموع از نتایج به دست آمده مشخص شد که اتوماسیون اداری ارتباطات رسمی و مراودات دفتری را بسیار تسهیل نموده است ولی در مورد ارتباطات غیررسمی و شخصی افراد تاثیر چندانی نداشته است. همچنین این سیستم در زمینه پیشگیری از برخی برخوردها و ارتباطات منفی و غیرضروری در سازمان، نقش مثبتی ایفا میکند.
آهنگرپور (۱۳۸۷) در تحقیق خود به بررسی بهره وری اجرای اتوماسیون اداری در شرکت ملی حفاری ایران پرداخته است. روش تحقیق مذکور توصیفی- پیمایشی بوده و نمونهی مورد بررسی شامل ۱۶۴ نفر از مدیران و کارکنان شرکت ملی حفاری ایران میباشد. پرسشنامهی مورد استفاده برای جمعآوری اطلاعات شامل ۳۰ سوال بود. یافته های بدست آمده از این تحقیق نشان میدهند که بهره وری شرکت پس از اجرای اتوماسیون اداری افزایش یافته است. برخی از پیشنهادات مطرح شده توسط نویسندهی مقاله به صورت زیر میباشند:
ملزم نمودن شرکت به استفاده از سیستم اتوماسیون اداری برای کلیهی کارکنان و مدیران.
متعهد نمودن مدیران ارشد نسبت به استقرار کامل سیستم اتوماسیون اداری در سطح شرکت.
حذف سیستم دستی در تمام بخشهای شرکت.
اذتقای قابلیت دادهپردازی نرمافزار اتوماسیون اداری با راهنمایی کاربران.
ایجاد بخشی در برنامهی نرمافزاری سیستم اتوماسیون اداری که امکان دریافت پیشنهاد از کاربران را داشته باشد.راهاندازی یک بخش جدید در این برنامه تا کلیهی کاربران قادر باشند به قوانین و مقررات، بخشنامهها، آییننامهها و دستورالعملها به سرعت و سهولت دسترسی داشته باشند تا در مواقع لزوم به مطالبات منطقی ذینفعان توان پاسخوگیی وجود داشته باشد.
شیری (۱۳۸۵) در بررسی خود، تاثیر اتوماسیون اداری بر عملکرد کارکنان شرکت سهامی بیمهی ایران استان همدان را مطالعه نمود. وی برای پی بردن به تاثیر یا عدم تاثیر اتوماسیون اداری بر متغیرهای وابسته، از آزمون استقلال کای دو استفاده نمود. نتایج آزمون تمام فرضیات نشان میدهند که اتوماسیون اداری بر نحوهی دسترسی به آمار و اطلاعات، ایجاد وحدت رویه در انجام امور سازمانی، سرعت انجام امور و همچنین، صحت و دقت عملیات، تاثیر دارند. نویسنده مقاله در انتخا پیشنهادات زیر را ادائه نمود:
اتوماسیون اطلاعرسانی سریع و صحیح به کارکنان و مراجعان و تبع آن رضایت آنها را افزایش میدهد.
اتوماسیون موجب دسترسی سریع به اسناد و مکاتبات ذخیره شده، خدمات رسانی، توزیع و بایگانی اسناد میشود.
اتوماسیون موجب افزایش کنترل و نظارت سازمانی را فراهم کرده و موجب پیگیری صحیح کارها میشود.
اتوماسیون میتوان دستیابی به یک فرصت رقابتی در صنعت بیمه را فراهم آورد.
با توجه به ممنوعیت استخدامی در سازمانهای دولتی، اتوماسیون میتواند راهکاری در جهت صرفهجویی نیروی انسانی باشد.
مدیران شرکت برای مقوله و فرایند اتوماسیون اداری اهمیت به سزایی قایل شوند. مدیران ذیربط در خصوص ادامهی تکمیل اتوماسیون در سازمان با اطمینان هر چه بیشتر قدمهای بعدی را بردارند و اتوماسیون را به طور کامل وارد سازمان نمایند.
به فرایند اتوماسیون به عنوان سرمایهگذاری در سازمان نگریسته شود.
اجرای اتوماسیون به عنوان خط مشی در هیئت مدیره شرکت مطرح و نهادینه گردد به طوری که این مقوله با انتصابات جدید مدیران عالی سازمان و طرز فکر و نحوهی مدیریت آنان خدشهدار نگردد.
تقیزاده (۱۳۸۴) به بررسی تاثیر فناوری اطلاعات بر اثربخشی سازمان پرداختند. در این تحقیق سرعت انجام کارها، بازیابی به موقع اطلاعات و سرعت دسترسی به اطلاعات در مقایسه با قبل از به کارگیری سیستم فناوری اطلاعات، افزایش یافته و این افزایش در این ابعاد موجب اثربخشی سازمان گردیده است. البته دقت در انجام کارها و ذخیرهسازی اطلاعات در مقایسه با قبل از به کارگیری سیستم فناوری اطلاعات افزایش یافته است اما موجب اثربخشی سازمان نشده است.
مدل مفهومی تحقیق و ارتباط اتوماسیون اداری و بهره وری
اگر کشورهای بخواهند در صحنهی رقابت با دیگران باقی بمانند، کارکنان اداره نیز باید بهره وری داشته باشند.در سالهای اخیر برای بهبود بهره وری اداره فعالیتهای زیادی انجام شده است که از جملهی این اقدامات میتوان به سادتر شدن رویه های اداری برای انجام امور، آموزش مناسب به کارمندان و تعدیل نیروی انسانی با جایگزین کردن فنآوریهای اطلاعای و ارتباطی و ارتباطی نظیر وسایل محاسباتی و خودکار کردن امور دفتری اشاره کرد (آهنگرپور، ۱۳۸۷).
اتوماسیون اداری به افزایش بهره وری سازمان در حوزه دفتری کمک شایانی کرده است. امور دفتری در گذشته معمولاً مورد بیاعتنایی در سازمانهای قرار میگرفت. علیرغم این که سهم بزرگی از نیرو و انرژی را به خود اختصاص میداد، ولی هیچگاه مورد یک بازبینی اصولی در جهت بهبود و افزایش بهره وری قرار نگرفته بود (موسویمدنی و نوروزی، ۱۳۸۵).
در نخستین سالهای اختراع رایانه متخصصان توجه چندانی به نیازهای اطلاعاتی مدیران نداشته و از رایانهها فقط جهت پردازش داده ها در امور حسابداری استفاده میشد. در طول این دوره که تا اواسط دههی ۶۰ به طول انجامید، بیشترین تاکید بر قدرت محاسباتی و پردازش رایانه بود. در حال حاضر به این نوع کاربرد رایانه پردازش داده ها گفته میشود و باید توجه داشت که سیستمهای پردازش داده مقداری اطلاعات نیز تولید میکنند.
در اوائل دههی ۱۹۶۰ و پس از اختراع انواع رایانههای جدید که با هزینه کمتر اطلاعات بیشتری را پردازش میکردند روش های جدیدتری برای معرفی تجهیزات جدید ترویج داده شده. یعنی سیستمهای اطلاعاتی مدیریت. پس از گذشت یک دهه و به دلیل به وجود آمدن نیازهای اطلاعاتی جدید، سیستم اطلاعاتی جدیدتری به نام سیستم پشتیبانی تصمیمگیری به وجود آمد. پس از تکمیل سیستم پشتیبانی تصمیمگیری با توجه به پیشرفتهای حاصله در تجهیزات رایانه ای، موضوع افزایش بهره وری و کارایی دفاتر مدیران و تسهیل ارتباطات بین مدیر و کارکنان از طریق به کارگیری تجهیزات رایانه ای و الکترونیک مطرح گردید و در سال ۱۹۸۰ سیستمهای اتوماسیون اداری طراحی گردیدند.
یکی از دلایل عمده کاربرد تکنولوژی اطلاعاتی در محیط اداری، افزایش بهره وری کسانی است که در این ادارات کار میکنند. بررسیهایی که در دههی ۱۹۷۰ انجام گردید نشان داد که رشد بهره وری در این گروه از کارکنان نسبت به کارگرن بخش صنعت و تولید دچار کندی و عقب ماندگی میباشد. بررسی شرکتهای آمریکایی در خلال یک دوره ده ساله منتهی به اواخر دهه ۱۹۸۰ نشان داد که بهره وری در صنعت تقریباً ۹۰ درصد رشد داشته است در حالی که در امور دفتری تقریباً ۴ درصد افزایش وجود داشته است. گزارشات دریافتی از این شرکتها حاکی از آن است که در خلال این دوره ده ساله، کل هزینه امور دفتری از ۲۰ الی ۳۰ درصد به ۳۰ الی ۴۰ درصد کل بودجه افزایش یافته است. یکی از نتایج این مطالعه این بود که هیچ گاه در محیط اداری و دفتری سرمایهگذاری کافی نشده است و دیگر این که تکنولوژی مورد استفاده در محیطهای دیگر، دارای کارایی کمتری بوده است. برآوردهای انجام شده نشان میداد سرمایهگذاری در محیط کارخانه که برای کنترل کامپیوتری تجهیزات و ماشینآلات به کار فته بوده است، حدوداً ۱۰ برابر سرمایهگذاری در بخش اداری بوده است. نتیجه بدیهی این بوده است که سرمایه گذاری بیشتر در بخش امور اداری یک کارخانه که بهره وری بالایی دارد، منجر به به افزایش قابل توجهی در بهره وری امور اداری خواهدشد. پس بایستی سیستمهایی به وجود میآمدند که موجب افزایش بهره وری و کارایی دفاتر هم میشدند (صرافیزاده، ۱۳۸۷).
در این تحقیق رابطه بین بهره وری، میزان استفاده از سیستم اتوماسیون اداری (به عنوان متغیرهای پنهان) و متغیرهای دموگرافیکی (به عنوان متغیرهای بارز) مورد بررسی قرار میگیرند. مدل مفهومی تحقیق به صورت زیر میباشد:
شکل ۲-۳: نمای ساده ای از مدل مفهومی تحقیق
فصل سوم روش شناسی تحقیق
مقدمه
برای کشف مجهولات و یافتن پاسخ سوالات باید از روش تحقیق مناسب و مرتبط استفاده شود. روششناسی تحقیق، شیوهی تحقیقات علمی را در اختیار پژوهشگر علم و دانش قرار میدهد. هر تحقیق، فرایندی علمی و روشمند است که طی آن پژوهشگر تلاش میکند تا برای یک مساله پاسخی نظری پیدا کند و یا برای حل مشکل واقعی در دنیای علمی راهکاری یابد. روش تحقیق، وسیله تعیین این امر است که چگونه یک گزاره تحقیق، مورد تائید قرار گرفته یا رد میشود. به عبارت دیگر، روش تحقیق چهارچوب عملیات یا اقدامات جستجوگرایانه برای تحقیق هدف پژوهش جهت آزمودن فرضیه یا پاسخ دادن به سوالات تحقیق را فراهم میآورد. دستیابی به هدفهای علم یا شناخت علمی میسر نخواهد بود، مگر زمانی که با روششناسی درست صورت پذیرد. به عبارت دیگر تحقیق از حیث روش است که اعتبار مییابد نه موضوع تحقیق (خاکی، ۱۳۸۹، صفحهی ۱۵۵).
در این فصل ابتدا، روش تحقیق به کار گرفته شده بیان میشود. در بخش ۳-۳، جامعه و نمونه آماری تحقیق تشریح میگردد. ابزار گردآوری اطلاعات و قسمتهای مختلف آن در بخش ۳-۴ معرفی میشود. فرضیات و متغیرهای تحقیق به ترتیب در بخشهای ۳-۵ و ۳-۶ آورده خواهند شد. در نهایت روش تجزیه و تحلیل داده ها در بخش ۳-۷ آورده میشود.
روش تحقیق
تحقیق حاضر به لحاظ هدف و چگونگی دسترسی به اطلاعات از نوع تحقیقات کاربردی و به لحاظ روش (چون رابطه بین متغیرها مد نظر است)، از نوع همبستگی است.
جامعه و نمونه آماری
در هر بررسی آماری، جامعه، گردایهی عناصری است که میخواهیم دربارهی آن استنباطی به عمل آوریم (عمیدی، ۱۳۷۸، صفحهی ۱۰). تعداد عنصرهای هر جامعه را حجم جامعه مینامند. کار مهم بررسیکننده این است که با دقت و به صورتی کامل جامعه را تعریف کند. تعریف جامعه باید به صورت توصیف دقیق عنصرهایی باشد که به جامعه تعلق دارند. نمونه قسمتی از جامعهی تحت بررسی است که طبق ضوابطی خاص و از پیش تعیین شده انتخاب میشوند. به قسمی که میتوان از این بخش با توجه به روش انتخاب، استنباطهایی دربارهی کل جامعه انجام داد. فرایند انتخاب نمونه و استخراج نتایج و استنباطهای حاصل را بررسی نمونهای میگویند.