با توجه به موضوع تحقیق که به بررسی دلایل رشد تنشها میان ایران و ترکیه طی سالهای اخیر و آن هم در دولت اسلامگرای ترکیه و نوع هویت و ماهیت غربی حکومت ترکیه می پردازد، موضوع جنبه جدید بودن را رعایت میکند.
۱ – ۵– اهداف مشخص تحقیق
این تحقیق برای آگاه شدن دانشجویان و سایر مراکز علمی، تحقیقاتی و تصمیمگیری از هویت و بنیاد سیاست و حکومت ترکیه، سودمند خواهد بود و هدف این پژوهش، توجه به ریشه و اصل تغییر رویکرد سیاستهای یک دولت مدعی اسلامگرایی است که میتواند در روابط خارجی ایران نیز مورد توجه قرار گیرد.
۱ – ۶– سؤالات تحقیق
سؤال اصلی: چرا علیرغم روی کارآمدن اسلامگرایان(حزب عدالت و توسعه)در ترکیه، مناسبات میان ایران و ترکیه به مانند دوران حاکمیت جریانات غربگرا طی سالهای اخیر وارد دورهای از تنش و عدم همکاری در موضوعات مختلف گردیده است؟
۱ – ۷– فرضیههای تحقیق
غالب بودن هویت غربی و وامداری حزب عدالت و توسعه نسبت به آرمانهای اتحادیه اروپا در عرصه سیاسی ترکیه، باعث استمرار وضعیت غیر همکارانه در روابط ایران و ترکیه شده است.
۱ – ۸ – تعریف واژهها و اصطلاحات فنی و تخصصی
لائیسیته[۹]: پس از انقلاب فرانسه این معنا تغییر یافته و به مفهوم جدایی دین از شاخه های اجرایی، قانونگذاری و قضایی دولتی به کار رفت. در این مفهوم جدید، سیاست از دین جداست و دولت از اتخاذ مواضع دینی برحذر داشته شده است، حتی اگر این مواضع در مورد مکاتب الحادی باشند (اعتضادالسلطنه ۱۳۹۱، ).
سکولاریسم[۱۰]: مهرزاد بروجردی معتقد است؛ سکولاریسم در چهره غربی خود، در بر دارنده باوری است که دین و حکومت را پدیدههایی متفاوت و تفکیک پذیر میداند. گونهای فلسفهی زندگی نیز هست که هدفش رفاه انسانها در زندگی همین دنیا، فارغ دین، فرقه، طبقه اجتماعی، رنگ پوست و سایر ویژگیهای فردی است(بروجردی ۱۳۸۹،۵۶-۵۵).
حسین سیفزاده نیز معتقد است: نگاه سکولاریستی و نگاه لائیک، نگاهی غیر دینی نیست بلکه نگاهی تخصصی به امر سیاسی است(سیف زاده ۱۳۸۸،۲۰-۱۹).
حزب اسلامی: هاکان هاووز معتقد است؛ حزبی که ایدئولوژی آن از اندیشه های دینی سرچشمه می گیرد و توان بسیج مردم حول محور هویت مشترک دینی را دارد، چنین احزابی با پیشبرد دیدگاه های خود، خواهان تغییر رژیماند و در جهان اسلام، هدف اصلی آنها اسلامی کردن حکومت و جامعه است(یاووز ۱۳۸۹،۲۸).
۱ – ۹– روش شناسی تحقیق
روش تحقیق به روش تحلیلی و توصیفی بوده و با فیش برداری و با استفاده، کمک و مطالعه کتابها و مقالاتِ پیرامون موضوع پژوهش میباشد.
متغیرهای مورد بررسی در قالب یک مدل مفهومی و شرح چگونگی بررسی و اندازهگیری متغیرها:
متغییر مستقل: هویت غرب مرکزگرایانه حکومت ترکیه.
متغییر وابسته: روابط غیرهمکارانه میان دو دولت اسلامگرا در ایران و ترکیه طی سالهای ۲۰۱۲ - ۲۰۰۸
جامعه آماری: با توجه به اینکه این تحقیق به صورت میدانی نمیباشد، بنابراین فاقد جامعه آماری میباشد.
روشها و ابزار تجزیه و تحلیل دادهها: روش تحلیلی توصیفی است و برای تحلیل فرضیه از نظریه سازهانگاری[۱۱] بویژه رویکرد (سیستمی) الکساندر ونت[۱۲] بهره گرفته شده است. سعی بر این است پس از جمعآوری داده ها و مطالب مورد نیاز تحقیق در پایان هر فصل با راهنمایی و همکاری استادان محترم راهنما و مشاور، نتیجه گیری و تحلیل علمی از مبحث آن فصل، ارائه گردد.
فصل دوم
روش شناسی و چارچوب نظری تحقیق
سازهانگاری: هویت و سیاست
روش تحقیق در این رساله، روش تحلیلی – توصیفی است. بر این اساس سعی میشود رابطه میان متغیرهای فرضیه اصلی مورد تحلیل قرار گیرد.
از آنجایکه بیان این رابطه به چارچوب نظری نیاز دارد، لذا برای حمایت نظری از فرضیه اصلی، از چارچوب نظریه سازهانگاری استفاده میشود.
۲-۱- مقدمه
با توجه به آنچه در فصلهای پیشین گفته شد، روابط ایران و ترکیه در زمان حضور دولت اسلامگرای حزب عدالت و توسعه با تنشها و نوسانات پر دامنهای روبرو بوده است.
روابط دو کشور طی سالهای ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۲، دارای بیشترین نوسانات بوده، به صورتی که در سالهای ۲۰۸۸ الی ۲۰۱۰، روابط دو کشور به بالاترین سطح خود میرسد، اما طی سالهای ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲، همین روابط رو به تنش نهاده و به تقابل و نزاع نزدیک میشود.
حال باید پرسید:
چرا روابط ایران و ترکیه، آنهم در زمان دولت اسلامگرای حزب عدالت و توسعه، دارای چنین تنشهایی شده است؟
برای پاسخ به این سوأل و روشن شدن واقعیت تنشهای میان دو کشور، در این فصل سعی می گردد تا با بهره گرفتن از نظریه سازهانگاری[۱۳] به ویژه رویکرد کل گرایانه ( کلان نگر) الکساندر ونت، به بررسی هویت غربگرای ترکیه، ابعاد عملکرد و تأثیرگذاری این هویت غربگرا بر سیاست خارجی ترکیه و به خصوص روابط ایران و ترکیه، پرداخته شود.
برای شروع بررسی ماهیت غربگرای ترکیه، لازم است تا ابتدا به بازخوانی نظریات سازهانگاری در روابط بینالملل بپردازیم. بنابراین در این فصل به بررسی نظریه سازهانگاری می پردازیم.
۲-۲- رابطه سیاست و هویت
سیاست و هویت[۱۴] در رابطهای تنگاتنگ با یکدیگر قرار دارند. سیاست در ابعاد مختلف آن چه در زمینه های اقتصادی، فرهنگی، ورزشی، اجتماعی و…، چه در زمینه سیاست خارجی[۱۵] و روابط بینالملل[۱۶]، تاثیر گذار بر هویت و تأثیر پذیر از آن بوده است.
هویت را میتوان یک قالب یا پوشش برای یک گروه، یک کشور یا منطقه دانست که نشان دهنده مشخصات فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و… آن واحد سرزمینی مشخص میباشد، این قالب با پرسش و پاسخی همراه است که پاسخ را میتوان همان هویت دانست. پرسشهایی مانند:
ما چه کسانی هستیم؟
هدف ما از همزیستی با یکدیگر چیست؟
از همه مهمتر اینکه میخواهیم چه کسانی یا جامعهای باشیم؟
پاسخ به سوألات فوقالذکر را میتوان اولین نمایه های هویت فردی و اجتماعی دانست. اینکه ما دارای هویت ایرانی - اسلامی، ترکی - اسلامی یا ترکی - اروپایی باشیم. برای دست یابی به این هویت، دست به چه اقداماتی خواهیم زد؟
اگر دولت را به عنوان نهاد حاکمیتی در نظر بگیریم که برای برآورده ساختن آرزوها و نیازهای اجتماع تحت حاکمیت آن به وجود آمده است، این نهاد حاکمیتی را بدون احتساب هویت و برساختههای ذهنی کارگزاران آن که برخاسته از واقعیتهای موجود در زندگی و ذهن آحاد آن اجتماع انسانی میباشد را نمیتوان بررسی و تحلیل نمود.
نیازها و آرزوهای یک جامعه دمکراتیک است که برای کارگزاران آن، قالب و نقش حاکمیتی تعریف میکند. این رابطه میان مردم و کارگزاران را میتوان در رابطه سیاست و هویت تعریف نمود. هر سیاستی که از سوی کارگزاران و در یک کلام دولت، اعلام و اعمال میگردد با هویت آن جامعه یا واحد سیاسی، تطابق و همخوانی دارد.
بر اساس این همخوانی و تطابق هویتی، جامعه و کارگزاران آن در یک رابطه فراملی[۱۷] با جهان پیرامونی خود نیز در ارتباط هستند. این رابطه فراملی در تفاوت یا تطابق میان ماهیت سیاستهای داخلی و سیاستهای بین المللی یک کشور نمود مییابند. در عصر جهانی شدن[۱۸] و جهانی سازی، رابطه هویت و سیاست بیشتر در حوزه منطقهای و جهانی آن در کنش و کنشگری قرار گرفته است. تأثیرپذیری این دو مؤلفهی مهم (سیاست و هویت) از یکدیگر، تحت یک فرایند مهم یعنی تعامل[۱۹] و همکاری[۲۰] صورت میگیرد. بر اساس همین تعاملات است که در سطح جهانی و منطقهای، هویت یک کشور یا کارگزاران آن از هویت منطقه و یا جهان مرتبط با آن تأثیر پذیر شده و قالب هویتی جهان پیرامونی خود را در سایه برخی مزیتها یا پاداشها، برای خود به عنوان یک راهبرد هویتی جدید در نظر میگیرد.
کشور و کارگزاران آن در این محیط و فضای بین المللی است که به کسب هویتهای جدیدی دست زده و این هویت جدید و اکتسابی را ملاک و پایه سیاستهای داخلی، خارجی و بینالمللی خود قرار داده و بر اساس همین هویت جدید و اکتسابی محیطی است که به تغییر سیاستهای خود در تعامل با همسایگان خود دست میزنند.
به صراحت میتوان گفت که سیاستها و کارکردهای کارگزاران و حاکمان یک کشور را نمیتوان خارج از هویتهای آن واحد سرزمینی مورد بررسی و توجه نظر قرار داده و بر اساس آنها به برنامه ریزی و اعمال سیاست مناسب در مقابل آن کشور پرداخت.
سیاستهای اعمالی از سوی هر واحد سیاسی و نقش کارگزاران آن واحد در مانور و نمایش سیاستهای اتخاذی خود را باید در راستای منافع[۲۱] و هویت آن کارگزاران جستجو کرد. بسیاری از کارگزاران برای کسب منافع بیشتر و حفظ موقعیت و مانور قدرت خود در سیاست بینالملل، به دریافت و عاریه گرفتن هویت واحدهای قدرتمند و تأثیرگذار اطراف خود اقدام نموده یا سعی دارند تا در قالب یک ائتلاف نظامی، اقتصادی و… به همهویتی یا اشتراک هویتی خود با قدرت های منطقهای و جهانی، اعتراف یا تظاهر نمایند!
اگر چه بسیاری از اندیشمندان علوم اجتماعی، سیاسی و…، هویت را امری ذهنی و متافیزیکی[۲۲] میدانند، اما باید دانست که هویت به مرور زمان نشانه ها و ظاهر فیزیکی خود را در عرصه اجتماع و یا در صحنه سیاست خارجی و بینالمللی نشان داده و سیاستهای اتخاذی از سوی کارگزاران را میتوان نماد فیزیکی همین هویتها دانست که از ذهنیت به عینیت رسیدهاند.
بروز و ظهور هر هویتی، دارای پیش زمینه ها یا مؤلفههایی است، این مؤلفه ها را میتوان شرایط زمانی و مکانی دانست که از خرده مسایلی مانند: تاریخ، دین و مذهب، فرهنگ، ادبیات و هنر، علم و دانش، تکنولوژی، قدرت نظامی و…، تشکیل میشوند. این مؤلفه ها در ایجاد برساختههای ذهنی مانند هویت برای یک فرد یا یک جامعه، ضروری هستند.
هویت در راستای ظهور و تقویت خود، به ایجاد برخی محاسن و مزیتها یا همان منافع برای فرد یا جامعه دست میزند، جامعه نیز در قبال این مزیتها یا منافع است که به تغییر، کسب یا تقویت هویت خود اقدام مینماید.
در ادبیات فارسی ایران زمین نیز اشاراتی به هویت و ذهنی بودن آن شده است. شاید بهترین و بارزترین نمونه و مثال در مورد تلاش انسان و اجتماع برای جستجو و کسب هویت را بتوان در اندیشه یا اشعار حضرت مولانا که اتفاقاً شاعر ایرانی مدفون در قونیه ترکیه میباشد، یافت. آنجا که به زیبایی میفرمایند:
روزها فکر من اینست و همه شب سخنم که چرا غافل از احوال دل خویشتنم
تحقیقات انجام شده با موضوع هویت غرب مرکز گرا و روابط غیر همکارانه ایران ...