گردشگری بین الملل در اکثر اوقات عامل جریان و حرکت در تجارت بین الملل است در بسیاری از کشورها ساختار گردشگری و برخی نیازهای مصرفی آن ایجاب میکند که کالاها و خدماتی وارد شوند که آنها قادر به فراهم کردن نیستند. از طرف دیگر کشورهایی وجود دارند که در زمینه تخصص به صادرات گردشگری به صورت مستقیم یا غیر مستقیم، تجهیزات گردشگری، کالاها و خدمات مربوط به آن شهرت پیدا کردهاند.
ارزیابی دائمی مخارج و درآمد گردشگری بینالمللی در تراز پرداختها بسیار مشکل بوده و اطلاعات کافی در این زمینه وجود نداشته است. چرا که بسیاری از کشورها نمی توانستند آمار لازم را جمع آوری کنند. در هر حال سازمان جهانی گردشگری و سازمان توسعه و همکاری اقتصادی[۸۹] روشهای حسابداری در گردشگری بینالمللی را تسهیل کرده اند، که بیشتر از طریق گسترش مفهوم درآمدهای گردشگری است. این سبب گردیده که سیاستهای اقتصاد کلان مبتنی بر تحلیل محکم و پیش بینیهای قابل قبول تدوین گردد؛ که نه تنها تاثیر گردشگری بینالمللی بر تراز پرداختها را در نظر دارد، بلکه با تاثیرات تراز پرداختها (به علت ترقی و تنزل در نرخ تبدیل ارز) بر روند گردش بینالمللی گردشگران، نیز ارتباط پیدا می کند.
۲-۲-۳- نظریه های اقتصادی تعیین کننده گردشگری بینالمللی:
عوامل تعیینکننده گردشگری بینالمللی عواملی هستند که با توجه به مبادلات بینالمللی، خدمات گردشگری هر کشور را دائما در بخش بینالمللی کار تحت تاثیر قرار می دهند. تراز خدمات گردشگری بینالمللی در مبادلات بینالمللی کشورها دارای همان اندازه اهمیت است که تراز تجارت بینالمللی، تراز گردش سرمایه و تراز سایر مبادلات پنهان اهمیت دارد (گوهریان و کتابچی،۱۳۸۴). بر اساس نظریات تجارت بینالمللی چهار عامل، تعین کننده موقعیت یک کشور در مبادلات گردشگری بین الملل است:
-
- نظریه برخورداری از عوامل.
-
- نظریه هزینه ی نسبی.
-
- نظریه ی مزیت مطلق و دانش فنی.
- نظریه ی شرایط تقاضا
الف- نظریه برخورداری از عوامل و گردشگری بین الملل:
نظریه عطایای الهی در سال ۱۹۱۹ توسط هکشر[۹۰] به وجود آمد و در سال ۱۹۳۳ به وسیله ی اوهلین[۹۱] تکمیل گردید. این نظریه متکی بر توزیع عطایای الهی در هر کشور است. طبق نظریه هکشر و اوهلین کشورهایی که دارای مقادیر زیادی سرمایه هستند، کالاهایی را باید صادر نماید که سرمایهبر است؛ و کالاهایی را وارد کنند که کاربر است. این نظریه در مورد منابع طبیعی که برای گردشگری بینالمللی بسیار مهم است، صدق می کند. زیرا بسیاری از امکانات گردشگری از مزیت نسبی منابع طبیعی برخوردارند. بنابرین ویژگی گردشگری بین الملل هر کشور مستقیما با فراوانی منابع آن در ارتباط است. در حقیقت نظریه عطایای الهی منابع یا عواملی هستند که تولید خدمات گردشگری بینالمللی کشور را تضمین میکنند. به نظر میرسد که فراوانی این منابع اثر قاطعی در موقعیت گردشگری بینالمللی یک کشور دارد.
ب- نظریه هزینه نسبی و گردشگری بینالمللی:
بررسی هزینه های نسبی روشن می کند که کشوری می تواند در تولید کالاها و خدمات متخصص باشد که کالاها را نسبت به سایر کشورها با قیمت پایینتری عرضه کند. بررسی هزینه های نسبی فقط مقایسه قیمتهای بینالمللی در هنگام عرضهی یک کالای کیفی در مبادلات بینالمللی نیست. اگر چه نظریه عطایای الهی در ارتباط با داده های مقداری است، اما هزینه های نسبی با عوامل کیفی ارتباط دارد به ویژه قیمت که نقش مهمی را در مقایسه و انتخاب فرآورده های گردشگری توسط کشورها یا بازارهای رقیب دارد.
ج- نظریه برتری مطلق و پیشرفت فن آوری:
این نظریه بسط و توسعه تحلیل ادام اسمیت در تجارت بین الملل است. امروزه این نظریه مترادف است با انحصارات صادرات برخی از کشورها، که ناشی از ویژگیهای طبیعی یا پیشرفت فنآوری این کشورها است. مزیت مطلق، نقش سازندهای را در گردشگری بین الملل دارد. در حقیقت، برخی از کشورها دارای منابع گردشگری منحصر به فردی هستند؛ به طوری که این منابع می توانند به صورت اماکن طبیعی استثنایی یا به صورت منابع هنری و معماری شناخته شده در سراسر جهان باشند. این گونه منابع ساخت بشر بوده و گردشگران را برای بازدید ترغیب میکنند، پس بر حسب اهمیت آنها در گردشگری بینالمللی است که منحصر به فرد بودن کشوری در امر گردشگری تعیین میگردد.
نوآوری یکی از شاخص هایی است که مزیتهای مطلق یک کشور را قوت میبخشد. کشورهای در حال توسعه با بهره گیری از سیاستهای نوآوری و پیشرفت فنآوری، سعی در حفظ و افزایش مزیت نسبی خود دارند. نوآوری فنی در بخش گردشگری شامل نمادهای ظاهری، اطلاعت و پیشبرد، توسعه فرآورده ها و بازاریابی است. در نمادهای ظاهری گردشگری بیشتر از فنآوری نوین به ویژه در زمینه تسهیلات رفاهی، بخشهای آذوقه رسانی و تامین مکان (رزرواسیون) استفاده می شود. نوآوری سبب پایین آمدن هزینه ها شده و همچنین فرآورده های گردشگری جدید را ایجاد می کند.
د- نظریه تقاضا:
نظریه های تقاضا توضیحی بر توسعه و حجم حرکت گردشگری در میان کشورها هستند. تقاضای گردشگری شامل کالاها و خدماتی است که در لحظهای خاص مصرف کننده به آنها نیاز دارد و مستقیما تابع درآمد سرانه و علاقه ی مردم به گردشگری بینالمللی است. نظریه تقاضا در سال ۱۹۶۱ توسط لیندر[۹۲] بیان شد؛ طبق نظر لیندر، ویژگی بینالمللی یک کشور بستگی به سطح بالای تقاضای داخلی آن دارد. در کشورهای عمدهی میزبان گردشگری، تقاضای گردشگری بینالمللی مکمل تقاضای داخلی است. در حقیقت توسعه گردشگری بینالمللی نتیجه شرایط فراهم شده تقاضای داخلی است. برتری نسبی یک کشور از کیفیت ساختار، دانش گردشگری، سطح فنآوری و از محیط مناسب آن به وجود می آید. بنابرین حجم گردشگری بینالمللی بین کشورهایی که از ساختار گردشگری داخلی مشابهی برخوردارند، بیشتر است.
۲-۳- بحران مالی:
۲-۳-۱-مفهوم بحران مالی:
“