*۴۱/۰-
۶۷/۱۱-
۰۰۰۱/۰
*معنا دار در سطح ۰۵/۰
با توجه به جدول ۳-۳۳ بر پایه نتایج رگرسیون، اضطراب کتابخانهای و تمام مؤلّفههای آن، به طور معناداری پیشبینی کننده هوش هیجانی هستند. (۰۵/۰P value<). 17 درصد واریانس مربوط به هوش هیجانی دانشجویان به وسیله اضطراب کتابخانهای تبیین میشود (۱۷/۰(R2= . ضریبهای رگرسیون نشان میدهد که مؤلّفههای “عوامل ناشی از تعامل با کتابداران” (۱۴/۸- T=،۳/۰- =β)، “عوامل عاطفی” (۸۱/۱۲- T=،۴۵/۰- =β)، “نداشتن احساس راحتی در کتابخانه” (۲۶/۶- T=،۲۴/۰- =β)، “نداشتن مهارتهای کتابخانهای” (۲۷/۴- T= ،۱۶/۰- =β) و “عوامل مکانیکی” (۵۹/۶- T=،۲۵/۰- =β) میتوانند واریانس هوش هیجانی را به صورت معنادار تبیین کنند. در این بین ۲۰ درصد واریانس مربوط به هوش هیجانی دانشجویان به وسیله مؤلّفه “عوامل عاطفی” تبیین میشود (۲۰/۰(R2= ؛ به عبارتی دیگر، هوش هیجانی دانشجویان این دو دانشگاه از بین مؤلّفههای اضطراب کتابخانهای بر مؤلّفه ” عوامل عاطفی” تأثیر بیشتری دارد.
فصل چهارم
بحث و نتیجهگیری
بحث و نتیجهگیری
مقدمه
در این فصل، خلاصه یافتههای مرتبط با بررسی رابطه هوش هیجانی و اضطراب کتابخانهای دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی بوشهر و دانشگاه خلیج فارس مورد بحث و بررسی قرار خواهد گرفت. به این صورت که در ابتدا خلاصهای از یافتهها و نتایج پژوهش ارائه میشود، سپس نتایج به دست آمده با نتایج پژوهشهای پیشین مورد مقایسه قرار میگیرد. در پایان نتیجهگیری کلی از یافتههای پژوهش و پیشنهادهایی مبتنی بر یافتهها – برای مدیران کتابخانهها و کتابداران- ارائه شده است.
خلاصه یافتههای مرتبط با سؤالها و بحث پیرامون آنها
در زمینه اضطراب کتابخانهای پژوهشهای زیادی انجام شده است که در این بین رابطه اضطراب کتابخانهای با مواردی چون کمالگرایی، ادراک شخصی، اضطراب اینترنتی، اضطراب رایانهای، اشتباهات استناددهی، سواد اطلاعاتی و تفکر انتقادی مورد بررسی و پژوهش قرار گرفته است؛ اما آنچه پژوهش حاضر را از پژوهشهای دیگر این حوزه متمایز میسازد، توجه به هوش هیجانی و مؤلّفههای آن به عنوان راهکاری برای کاهش سطح اضطراب کتابخانهای است. در این پژوهش ضمن سنجش میزان هوش هیجانی و اضطراب کتابخانهای دانشجویان رابطه بین هریک از مؤلّفههای هوش هیجانی با تمامی مؤلّفههای پنجگانه اضطراب کتابخانهای بررسی شد. انتظار میرود یافتههای پژوهش حاضر به ارائه پیشنهادهایی در جهت کاهش سطح اضطراب دانشجویان استفاده کننده از کتابخانه و همچنین ایجاد محیطی امن و به دور از تنش و اضطراب برای دانشجویان در فضای کتابخانهها کمک نماید.
در پژوهش حاضر، برای رسیدن به هدفهای پژوهش سه سؤال اصلی مطرح شد، اطلاعات و یافتههای بدست آمده در این پژوهش به صورت خلاصه بر پایه سؤالهای پژوهش تحلیل و ارائه میشود.
سؤال اول پژوهش: میزان اضطراب کتابخانهای دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی بوشهر و دانشگاه خلیج فارس در چه سطحی قرار دارد؟
همانگونه که در فصلهای پیشین به طور کامل شرح داده شد، برای پاسخگویی به این سؤال از پرسشنامه بوستیک استفاده شد که متناسب با کتابخانههای ایران اصلاح شده بود. میزان اضطراب کتابخانهای در پژوهشهای زیادی مورد بررسی قرار گرفته است (Bostick, 1992; Jiao & Onwuegbuzie; Daley, 1997; Jiao & Onwuegbuzie, 1999; Omran, 2001; Anwar, et al., 2004; Bowers, 2010; Lee, 2011).
یافتههای این بخش از پژوهش نشان داد که دانشجویان هر دو دانشگاه از سطح متوسط اضطراب هنگام استفاده از کتابخانه برخوردارند.
سؤال دوم پژوهش: میزان هوش هیجانی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی بوشهر و دانشگاه خلیج فارس در چه سطحی قرار دارد؟
برای پاسخگویی به این سؤال از پرسشنامه بومیسازی شده هوش هیجانی سیبریاشرینک استفاده شد که پیشتر در فصل دو توضیحات کامل ارائه شد. میزان هوش هیجانی در پژوهشهای زیادی مورد بررسی قرار گرفته است که تنها پژوهشهایی که در محیط کتابخانه با در رابطه با کتابداران یا کاربران کتابخانه انجام شده بود در این پژوهش مدّ نظر قرار گرفت(Barron, 1997; Mills & Bannister, 2001; Hopper, 2005; Hernon & Rossiter, 2006; Mills & Lodge, 2006; Fletcher, et al., 2009; Kreitz, 2009)).
یافتههای این بخش از پژوهش نشان داد که دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی بوشهر و دانشجویان دانشگاه خلیج فارس از هوش هیجانی مطلوبی برخوردارند.
سوال سوم پژوهش: تا چه میزان بین هوش هیجانی و اضطراب کتابخانهای دانشجویان رابطه وجود دارد؟
برای پاسخگویی به این سؤال، دو پرسشنامه نام برده شده - در سؤالهای اول و دوم- به طور همزمان در اختیار دانشجویان قرار گرفت تا شرایط مکانی و زمانی تأثیر کمتری بر روند پاسخگویی داشته باشد. سپس رابطه تک تک مؤلّفهها مورد بررسی قرار گرفت. از آن رو که در زمینه بررسی رابطه هوش هیجانی و اضطراب کتابخانهای- تا پیش از این- پژوهش مستقلی انجام نشده بود سعی شد تا با انجام پژوهش حاضر، خلاء فوق برطرف گردد.
یافتههای این بخش از پژوهش نشان داد که ارتباط بین هوش هیجانی و تمامی مؤلّفههای ایجاد کننده اضطراب کتابخانهای (عوامل ناشی از تعامل با کتابداران، عوامل عاطفی، نداشتن احساس راحتی در کتابخانه، نداشتن مهارتهای کتابخانهای، عوامل مکانیکی) معنادار و معکوس میباشد. همچنین بین تمام مؤلّفههای هوش هیجانی (به جز مؤلّفه “خود انگیزی") و نمره کلی هوش هیجانی با نمره کلی اضطراب کتابخانهای رابطه معکوس و معناداری برقرار است؛ به عبارتی دیگر، افزایش سطح هوش هیجانی کاهش اضطراب کتابخانهای دانشجویان هر دو دانشگاه را به دنبال دارد.
نتیجهگیری کلی
اضطراب کتابخانهای متشکل از هر احساسی منفی و علائمی از قبیل ترس، نگرانی، نداشتن قطعیت و درک توانایی و کارایی، احساس تنهایی، بهت و حیرت و غیره میباشد. این پدیده در میان تمامی کاربران کتابخانهها -که موضوع پژوهشهای گوناگونی نیز بوده- به مسألهای مشترک تبدیل شده است (Omran, 2001). با توجه به مطالعه پژوهشهای انجام شده در این حوزه، دلایل زیادی برای ایجاد و یا تشدید این نوع اضطراب از سوی صاحبنظران ذکر شده است؛ از جمله این موارد میتوان به برخورد و شیوههای رفتاری نامناسب از سوی کتابداران، احساسات و ادراکات کنترلنشده هر فرد، نبود مهارتهای کتابخانهای، ناآشنایی کاربران با محیط کتابخانه، نداشتن اعتماد به نفس لازم میان افراد در زمان استفاده از کتابخانه، ورود تجهیزات و فنآوریهای جدید به کتابخانه، تفاوتهای زبانی، عامل زمان و محدودیتهایی که برای کاربران ایجاد میکند، نداشتن یا کمبود منابع کتابخانهای و سیاستهای کتابخانه اشاره کرد (Bostick, 1992; Van Kampen, 2003; Anwar, et al., 2004; Lee, 2011).
تاکنون راهکارهای مختلفی نیز در زمینه کاهش اضطراب کتابخانهای ارائه شدهاست که از مهمترین آنها میتوان به مواردی چون: آموزش مهارتهای کتابخانهای و سواد اطلاعاتی، برگزاری دوره های آموزشی آشنایی با کتابخانه دانشگاه، آشنا کردن افراد با مفهوم و ماهیت اضطراب کتابخانهای، تعامل مثبت کتابداران با کاربران، تعامل و همکاری معلمان و اساتید با دانشجویان و کتابداران، فراهم آوردن تجربهای مثبت برای کاربران کتابخانه، تلاش برای برجسته کردن نقش کتابخانه در فعالیتهای پژوهشی، آموزش نحوه استفاده از تجهیزات کتابخانه و ارائه دستوالعملهای لازم در این زمینه اشاره کرد (جوکار و طاهریان، ۱۳۸۷؛ حریری، نعمتیلفمجانی، ۱۳۸۸؛ عرفانمنش، بصیریانجهرمی، ۱۳۹۰). کتابداران دانشگاهی اگر از این مسائل آگاهی داشته باشند، به شرط آگاهی از شرایط برطرف کردن این اضطراب، میتوانند به دانشجویانی که نشانههایی از اضطراب کتابخانهای را بروز میدهند بهتر کمک نمایند (خدیوی،۱۳۸۳). اگر چه اضطراب کتابخانهای در بین دانشجویان یک مسأله عادی محسوب میشود (Jiao & Onwuegbuzie, 1999) اما ایجاد محیطی برای کاهش این نوع اضطراب از مسائل مهمی است که برای کتابدارانی که با دانشجوی مضطرب در چنین فضایی برخورد مینمایند، مطرح میباشد (خدیوی، ۱۳۸۳؛ خدیوی و دیگران، ۱۳۸۵). اضطراب کتابخانهای عاملی بازدارنده است و برطرف کردن آن میتواند کارایی کاربران را افزایش دهد (خدیوی، ۱۳۸۳). در این راستا میتوان هوش هیجانی و مؤلّفههای آن را به عنوان راهکاری در جهت کاهش سطح این اضطراب مورد بررسی قرار داد زیرا طبق مطالعههای انجام شده هوش هیجانی میتواند زمینهای مناسب برای ایجاد محیطی مطلوب به منظور یادگیری بهتر و برقراری ارتباط مؤثرتر، فراهم نماید تا به وسیله آن مراجعین بتوانند آزادانه نیازها و انتظارات خود را برای کسب حمایت از سوی کتابداران ابراز کنند. این امر ابزاری مطمئن برای بهبود و ارتقای خدمات در کتابخانه محسوب میشود که در نهایت جامعه نیز از آن بهرهمند خواهد شد (امرایی، ۱۳۹۰). پژوهش حاضر به بررسی رابطه اضطراب کتابخانهای و هوش هیجانی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی بوشهر و دانشگاه خلیج فارس بوشهر پرداخت؛ در ادامه، نتایج حاصل از این پژوهش مورد بحث و بررسی قرار خواهد گرفت.
بررسی میزان اضطراب کتابخانهای دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی بوشهر و دانشگاه خلیج فارس نشان داد که میزان اضطراب کتابخانهای دانشجویان در این دو دانشگاه پایینتر از حدّ متوسط قرار دارد که این امر نشان میدهد دانشجویان این دو دانشگاه هنگام استفاده از کتابخانه، اضطراب کمی دارند؛ شاید بتوان برگزاری کارگاههای آموزش استفاده از کتابخانه، نصب علائم و راهنماهای مناسب در محیط کتابخانه و شیوههای رفتاری و برخورد مناسب کتابداران با دانشجویان را در کتابخانههای این دو دانشگاه از دلایل اضطراب پایین دانشجویان برشمرد. همچنین براساس سطحبندی انجام شده برای اضطراب کتابخانهای در این پژوهش، بیش از نیمی از دانشجویان این دو دانشگاه سطح متوسط اضطراب را تجربه میکنند؛ این سطح از اضطراب کتابخانهای در دانشجویان بررسی شده در پژوهش انوار، کانداری و قلاف (۲۰۰۴) و باورز (۲۰۱۰) نیز مشاهده شده است(Anwar, et al., 2004; Bowers, 2010) .
همچنین برپایه این سطحبندی، تعداد دانشجویان دانشگاه خلیج فارس که اضطراب کتابخانهای بالاتر از حدّ متوسط را تجربه میکنند از تعداد این دانشجویان در دانشگاه علوم پزشکی بوشهر بیشتر است. در این بین در پژوهش حاضر فقط اضطراب کتابخانهای مربوط به عوامل مکانیکی بالاتر از حدّ متوسط قرار دارد و بالاترین میزان اضطراب کتابخانهای را به خود اختصاص داده است؛ در حالی که پایینترین میزان اضطراب کتابخانهای ناشی از نداشتن مهارتهای کتابخانهای است. در پژوهشهای جیائو و آنوگبوزی (۱۹۹۷ و ۲۰۰۱)، باورز (۲۰۱۰) و حریری و نعمتی لفمجانی (۱۳۸۸) نیز عوامل مکانیکی به عنوان مؤثرترین عامل بر افزایش سطح اضطراب کتابخانهای شناخته شده است (Jiao & Onwuegbuzie, 1999; Jiao & Onwuegbuzie, 2001; Bowers, 2010). لی (۲۰۱۱) در پژوهش خود عوامل مکانیکی و عوامل ناشی از تعامل با کتابداران را به عنوان عوامل اصلی ایجاد کننده اضطراب کتابخانهای در دانشجویان معرفی کرد (Lee, 2011)؛ نتایج حاصل از پژوهش وی نشان داد هم دانشجویانی که سطح بالایی از اضطراب را نشان دادند و هم دانشجویانی که دارای سطح پایینی از اضطراب بودند دلیل اصلی اضطراب کتابخانهای خود را ناشی از نداشتن توانایی لازم در استفاده از رایانهها دانستهاند؛ این امر نسبت به عوامل ناشی از تعامل با کتابداران در اضطراب کتابخانهای دانشجویان نقش بیشتری داشت.
بالا بودن اضطراب در مؤلّفه عوامل مکانیکی را میتوان ناشی از نداشتن مهارت لازم میان کاربران در بهرهمندی از تجهیزات الکترونیکی مانند دستگاههای کپی، چاپگر، اسکنر و… و همچنین استفاده از فنآوریهای اطلاعاتی و ارتباطاتی در کتابخانهها (مانند فهرستگانهای عمومی کتابخانه، فهرستبرگههای پیوسته، نظامهای امنیتی آر.اف.آی.دی و …)، تسلط نداشتن دانشجویان به استفاده از این تجهیزات و فنآوریها و به تبع آن نبود آموزشهای لازم و کافی در این جهت دانست (حریری، نعمتیلفمجانی، ۱۳۸۸). از بین عوامل مکانیکی موجود در کتابخانههای دانشگاه علوم پزشکی بوشهر و دانشگاه خلیج فارس، با توجه به پرسشنامه اضطراب کتابخانهای بوستیک، تنها میتوان به دستگاههای کپی و چاپگرها اشاره نمود؛ دستگاههایی که البته دانشجویان، خود به طور مستقیم آنها را مورد استفاده قرار نمیدهند. بنابراین عامل اضطراب در این مؤلّفه را میتوان به هر نوع مشکلی که در زمینه استفاده از این دستگاهها برای دانشجویان ایجاد میشود- از جمله خراب بودن آنها، بدون کاغذ بودنشان و مواردی از این قبیل- نسبت داد. علاوه بر این در پرسشنامه بوستیک سه سؤال به عوامل مکانیکی اختصاص داشت که در پژوهش حاضر یک سؤال به دلیل کاربرد نداشتن در کتابخانههای دانشگاه علوم پزشکی بوشهر و دانشگاه خلیج فارس حذف شد و در نهایت دو سؤال برای عوامل مکانیکی باقی ماند. از این رو شاید بتوان تعداد کم سؤالهای اختصاص داده شده به این مؤلّفه در مقایسه با سایر مؤلّفههای اضطراب کتابخانهای را دلیل بالا بودن سطح اضطراب در این مؤلّفه ذکر کرد.
از آنجاییکه مؤلّفه نداشتن مهارتهای کتابخانهای در دانشگاه علوم پزشکی بوشهر و دانشگاه خلیج فارس کمترین سطح اضطراب را به خود اختصاص داده است میتوان گفت دانشجویان این دو دانشگاه از مهارتهای بالایی در زمینه استفاده از کتابخانه برخوردارند؛ شاید بتوان این امر را ناشی از آموزشهای صحیح شیوههای استفاده از کتابخانه به دانشجویان در این زمینه بیان کرد. اما در عین حال نباید این مسأله را نیز نادیده گرفت که پاسخگویی به سؤالهای مربوط به مؤلّفه مهارتهای کتابخانهای به تعامل مستقیم با کتابخانه نیاز ندارد؛ اما پاسخگویی به سؤالهای مربوط به چهار مؤلّفه دیگر اضطراب کتابخانهای (تعامل با کتابداران، عوامل عاطفی، نداشتن احساس راحتی در کتابخانه، عوامل مکانیکی) به طور مستقیم با تجربه حضور در کتابخانه بدست میآید (Lee, 2011). بنابراین شاید بتوان چنین گفت که دانشجویان براساس برداشتی که از سطح مهارتهای کتابخانهای خود داشتند به سؤالهای مربوط به این مؤلّفه پاسخ گفتهاند که ممکن است برداشت آنها از خود اشتباه باشد. لی (۲۰۱۱) در پژوهش خود بر این مسأله تأکید نموده است.
در این دو دانشگاه پس از عوامل مکانیکی، عوامل عاطفی، عوامل ناشی از تعامل با کتابداران و عوامل نداشتن احساس راحتی در کتابخانه به ترتیب بیشترین تأثیر را بر سطح اضطراب کتابخانهای دانشجویان را دارند؛ اما همانطور که گفته شد، اضطراب در این مؤلّفهها پایینتر از حدّ متوسط میباشد.
با بررسی میزان اضطراب کتابخانهای دانشجویان به تفکیک جنسیت میتوان گفت که دانشجویان دختر و پسر تفاوتی از نظر اضطراب کتابخانهای ندارند و این تفاوت تنها از نظر عوامل ناشی از تعامل با کتابداران معنادار بود. در برخی دیگر از پژوهشها از جمله پژوهشهای بوستیک (۱۹۹۲) مچ و بروکس (۱۹۹۵)، انوار، کانداری و قلاف (۲۰۰۴) ، باورز (۲۰۱۰) و جوکار و طاهریان (۱۳۸۷) نیز وجود تفاوت جنسیتی در ایجاد اضطراب کتابخانهای تأیید نشده است (Bostick, 1992; Mech & Brooks, 1995; Anwar, et al., 2004; Bowers, 2010). این در حالی است که پژوهشهای جیائو، آنوگبوزی و دیلی (۱۹۹۷)، عمران (۲۰۰۱) و عرفانمنش، محمدی و دیدهگاه (۱۳۹۱) عامل جنسیت را در اضطراب کتابخانهای مؤثر میدانند ((Jiao & Onwuegbuzie; Daley, 1997; Omran, 2001. در پژوهشهای این افراد سطح اضطراب کتابخانهای دانشجویان پسر بیشتر از دانشجویان دختر گزارش شده است. برای پی بردن به دلایل این امر باید پژوهشهای بیشتری صورت گیرد.
در رابطه با مقایسه اضطراب کتابخانهای بین دانشجویان این دو دانشگاه، بررسیها نشان داد که دانشجویان دانشگاه خلیج فارس به نسبت دانشجویان علوم پزشکی بوشهر اضطراب بیشتری را در استفاده از کتابخانه تجربه میکنند. اضطراب مشاهده شده در بین دانشجویان این دو دانشگاه در مؤلّفه عوامل مکانیکی بیشتر به چشم میخورد که دلایل این امر پیشتر گفته شد. همچنین بررسیها نشان داد بالاترین میزان اضطراب کتابخانهای در دانشکدههای دانشگاه علوم پزشکی بوشهر در بین دانشجویان دانشکده پرستاری و مامایی و پایینترین میزان اضطراب کتابخانهای در بین دانشجویان دانشکده پزشکی و دندانپزشکی دیده میشود؛ شاید بتوان چنین استنباط نمود که به دلیل مجاورت دانشکدههای پزشکی و دندانپزشکی با کتابخانه مرکزی دانشگاه علوم پزشکی بوشهر و امکان مراجعه راحتتر و بیشتر دانشجویان این دو دانشکده به کتابخانه، اضطراب کتابخانهای این کاربران در سطح پایینتری قرار دارد.
بالاترین میزان اضطراب کتابخانهای در دانشکدههای دانشگاه خلیج فارس در بین دانشجویان دانشکده علوم پایه و پایینترین میزان اضطراب کتابخانهای در بین دانشجویان دانشکده معماری و شهرسازی دیده میشود.
در بعد عوامل ناشی از تعامل با کتابداران در دانشگاه علوم پزشکی بوشهر و دانشگاه خلیج فارس، به ترتیب دانشکده پرستاری و مامایی و دانشکده علوم پایه بیشترین میانگین را دارا هستند و این در حالی است که دانشکده پزشکی و دندانپزشکی و دانشکده معماری و شهرسازی در این زمینه نیز کمترین میانگین را دریافت کردهاند. در بعد عوامل عاطفی به ترتیب دانشکده پیراپزشکی و دانشکده علوم پایه بالاترین میانگین و دانشکده پزشکی و دندانپزشکی و دانشکده معماری و شهرسازی پایینترین میانگین را دارا هستند. در بعد نداشتن احساس راحتی در کتابخانه بالاترین میانگین به ترتیب مربوط به دانشکده پرستاری و مامایی و دانشکده علوم پایه است و پایینترین میانگین را دانشکده پزشکی و دندانپزشکی و دانشکده معماری و شهرسازی دارا هستند. در بعد نداشتن مهارتهای کتابخانهای به ترتیب، بالاترین میانگین مربوط به دانشکده پزشکی و دندانپزشکی و دانشکده مهندسی و پایینترین میانگین به دانشکده بهداشت و دانشکده معماری و شهرسازی اختصاص دارد. در بعد عوامل مکانیکی نیز به ترتیب، دانشکده پرستاری و مامایی و دانشکده علوم پایه بالاترین میانگین را دارا هستند؛ پایینترین میانگین در این بعد نیز به ترتیب به دانشکده پزشکی و دندانپزشکی و دانشکده معماری و شهرسازی اختصاص دارد.
از میان عوامل پنجگانه ایجاد اضطراب کتابخانهای (عوامل ناشی از تعامل با کتابداران، عوامل عاطفی، نداشتن احساس راحتی در کتابخانه، نداشتن مهارتهای کتابخانهای، عوامل مکانیکی)، اضطراب ناشی از عوامل مکانیکی در میان دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی بوشهر نقش پر رنگتری دارد. نقش این عامل در ایجاد اضطراب در بین دانشجویان دانشگاه خلیج فارس نیز پر رنگتر از بقیه عوامل میباشد که دلایل این امر پیشتر ذکر شد.
همچنین بررسی میزان هوش هیجانی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی بوشهر و دانشگاه خلیج فارس نشان داد که میزان هوش هیجانی دانشجویان در این دو دانشگاه بالاتر از حدّ متوسط قرار دارد که این امر نشان میدهد دانشجویان این دو دانشگاه از هوش هیجانی تقریبا مطلوبی برخوردار میباشند. این سطح از هوش هیجانی در دانشجویان بررسی شده در پژوهشهای اکبری، رضائیان و مودی (۱۳۸۶) نیز مشاهده شده است. در این بین در پژوهش حاضر نمره تمامی مؤلّفههای هوش هیجانی (خودآگاهی، خودانگیزی، خودمدیریتی، هوشیاری اجتماعی و مهارت اجتماعی) بالاتر از حدّ متوسط قرار دارند. همانطور که در بخش یافتههای پژوهش قابل مشاهده است، بالاترین میزان هوش هیجانی مربوط به مؤلّفه مهارت اجتماعی میباشد؛ در حالی که پایینترین میزان هوش هیجانی مربوط به مؤلّفه خودمدیریتی است. از آنجایی که نمره مهارت اجتماعی دانشجویان در این دو دانشگاه در سطح مطلوبی قرار دارد میتوان گفت که آنها قادرند احساسات دیگران را به راحتی کنترل و اداره کرده و در برقراری ارتباط با سایرین موفق باشند (مختاری پور، سیادت، ۱۳۸۵). شاید بتوان گفت در کتابخانهها نیز چنین دانشجویانی میتوانند ارتباط بهتر و کارآمدتری با کتابداران برقرار کرده و در دستیابی به نتایج مطلوب خود مؤثرتر عمل نمایند.
همچنین از آنجاییکه مؤلّفه خودمدیریتی در دانشگاه علوم پزشکی بوشهر و دانشگاه خلیج فارس پایینترین میانگین هوش هیجانی را به خود اختصاص داده است، آموزش دانشجویان در زمینه روشهای مدیریت و کنترل تنشها و مدیریت اضطراب و استرس ضروری به نظر میرسد.
در این دو دانشگاه پس از مؤلّفه مهارت اجتماعی، مؤلّفههای هوشیاری اجتماعی، خودآگاهی و خودانگیزی به ترتیب بالاترین نمره را به خود اختصاص دادند.
با بررسی میزان هوش هیجانی دانشجویان به تفکیک جنسیت، نمره کلی هوش هیجانی دانشجویان دختر و پسر نشان داد که آنها تفاوتی از نظر هوش هیجانی ندارند؛ یوسفی (۱۳۸۵)، اکبری، رضائیان و مودی (۱۳۸۶)، شعبانی (۱۳۸۷)، ظهیرالدین، دیباجنیا و قیدر (۱۳۸۹)، امرایی (۱۳۹۰) نیز در پژوهشهای خود به این نتیجه دست یافتند. البته این نتیجه با یافتههای منصوری (۱۳۸۰)، ناظم (۱۳۸۷)، بنی هاشمیان، بهرامی احسان، موذن، (۱۳۸۹) و میرزا و ردزان (۲۰۱۰) Mirza & Redzuan, 2010)) هم سویی ندارد؛ یافتههای پژوهش منصوری (۱۳۸۰) تنها وجود تفاوت در مؤلّفه خودانگیزی را رد میکند. در پژوهش حاضر این تفاوت در بین مؤلّفههای هوش هیجانی فقط در مؤلّفه هوشیاری اجتماعی دیده شد که این نتیجه با نتیجه پژوهش میری و اکبری بورنگ (۱۳۸۶) همسویی داشت؛ در پژوهش امرایی (۱۳۹۰) نیز این تفاوت فقط در بین مؤلّفههای خودآگاهی و خودانگیزی معنادار بود. طبق گفته صاحبنظران تفاوت هوش هیجانی زنان و مردان بیشتر با قابلیتهای هوش هیجانی در ارتباط است و آنها در نمره کلی با هم تفاوتی ندارند (ظهیرالدین و دیگران ۱۳۸۹). برای پی بردن به علّت این تناقضها، انجام پژوهشهای بیشتری در این زمینه توصیه میشود.
در رابطه با مقایسه هوش هیجانی بین دانشجویان این دو دانشگاه، بررسیها نشان داد که دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی بوشهر به نسبت دانشجویان خلیج فارس هوش هیجانی بیشتری دارند. هوش هیجانی مشاهده شده در بین دانشجویان این دو دانشگاه در مؤلّفه مهارت اجتماعی بیشتر به چشم میخورد که پیشتر در این زمینه صحبت شد. همچنین بررسیها نشان داد بالاترین میزان هوش هیجانی در دانشکدههای دانشگاه علوم پزشکی بوشهر در بین دانشجویان دانشکده پرستاری و مامایی و پایینترین میزان هوش هیجانی در بین دانشجویان دانشکده پیراپزشکی دیده میشود. بالاترین میزان هوش هیجانی در دانشکدههای دانشگاه خلیج فارس در بین دانشجویان دانشکده معماری و شهرسازی و پایین ترین میزان هوش هیجانی در بین دانشجویان دانشکده علوم انسانی دیده میشود.
از بین مؤلّفههای هوش هیجانی در مؤلّفه خودآگاهی در دانشگاه علوم پزشکی بوشهر و دانشگاه خلیج فارس، به ترتیب دانشکده پرستاری و مامایی و دانشکده مهندسی بیشترین میانگین را دارا هستند و این در حالی است که دانشکده پزشکی و دندانپزشکی و دانشکده علوم انسانی در این زمینه نیز کمترین میانگین را دریافت کردهاند. در مؤلّفه خودانگیزی به ترتیب دانشکده پرستاری و مامایی و دانشکده علوم انسانی بالاترین میانگین و دانشکده بهداشت و دانشکده مهندسی پایینترین میانگین را دارا هستند. در مؤلّفه خودمدیریتی بالاترین میانگین به ترتیب مربوط به دانشکده پرستاری و مامایی و دانشکده معماری و شهرسازی است و پایینترین میانگین را دانشکده پیراپزشکی و دانشکده علوم انسانی دارا هستند. در مؤلّفه هوشیاری اجتماعی به ترتیب، بالاترین میانگین مربوط به دانشکده پرستاری و مامایی و دانشکده معماری و شهرسازی و پایینترین میانگین به دانشکده پیراپزشکی و دانشکده علوم انسانی اختصاص دارد. در مؤلّفه مهارت اجتماعی نیز به ترتیب، دانشکده بهداشت و دانشکده مهندسی بالاترین میانگین را دارا هستند؛ پایینترین میانگین در این بعد نیز به ترتیب به دانشکده پرستاری و مامایی و دانشکده علوم انسانی اختصاص دارد.
از بین مؤلّفههای هوش هیجانی مؤلّفه مهارت اجتماعی در میان دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی بوشهر نقش پر رنگتری دارد. نقش این مؤلّفه در بین دانشجویان دانشگاه خلیج فارس نیز پر رنگتر از بقیه مؤلّفهها میباشد که در این زمینه پیشتر صحبت شد.
تجزیه و تحلیل نتایج همچنین نشان داد که بین هوش هیجانی و اضطراب کتابخانهای دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی بوشهر و دانشگاه خلیج فارس رابطه معکوس و معناداری وجود دارد؛ یعنی هر اندازه هوش هیجانی دانشجویان بالاتر باشد، اضطراب کتابخانهای آنها پایینتر میباشد. همچنین ارتباط بین هوش هیجانی و مؤلّفههای اضطراب کتابخانهای نیز معکوس و معنادار میباشد. این رابطه در بین مؤلّفههای هوش هیجانی شامل خودآگاهی، خودمدیریتی، هوشیاری اجتماعی و مهارت اجتماعی نیز وجود دارد اما وجود رابطه بین مؤلّفه خودانگیزی با اضطراب کتابخانهای و مؤلّفههای آن معنادار نمیباشد درنتیجه بین این مؤلّفه با اضطراب کتابخانهای و مؤلّفههای آن هیچگونه ارتباطی وجود ندارد. با توجه به نتیجه این پژوهش، کتابداران کتابخانههای دانشگاهی برای موفقیت خود در امر جذب دانشجویان برای استفاده و بهرهمندی از این محیط باید به مسأله هوش هیجانی دانشجویان توجه خاصی داشته باشد. در این زمینه برگزاری کارگاههای آموزشی هوش هیجانی برای دانشجویان مؤثر به نظر میرسد. همانطور که نتیجه پژوهش میلز و لوج (۲۰۰۶) نشان میدهد، کتابداران و اطلاعرسانان جهت جلوگیری از تبدیل کتابخانه به محلی با یک مراجعه کننده، نیازمند آن هستند که مفهوم هیجان را به عنوان عنصر ضروری در تعامل موفق بین خود و مراجعه کننده بپذیرند و هوش هیجانی را به عنوان راهبرد کمکی مفید در تعامل با مراجعهکننده در نظر بگیرند (Mills & Lodge, 2006). با توجه به نتیجه این پژوهش و نتایج پژوهش حاضر، راهبرد هوش هیجانی راهبردی دوسویه است که نه تنها کتابداران بلکه دانشجویان و سایر مراجعین به کتابخانه نیز برای برقراری تعاملی بهتر، بایستی از هوش هیجانی مطلوبی برخوردار باشند و از مهارتهای لازم در این زمینه بهرهمند شوند. پیشتر در زمینه بررسی رابطه هوش هیجانی با اضطراب آموزشگاهی و اضطراب رایانه ای پژوهشهایی صورت گرفته بود که وجود رابطه معکوس و معنادار بین هوش هیجانی و این نوع اضطرابها را تأیید کرده بودند (اکبری، رضائیان، مودی، ۱۳۸۶؛ میری، اکبری بورنگ ۱۳۸۶)؛ اما در زمینه بررسی رابطه هوش هیجانی و اضطراب کتابخانهای تا قبل از پژوهش حاضر، هیچ پژوهشی صورت نگرفته بود.
در دانشگاه علوم پزشکی بوشهر بین هوش هیجانی با اضطراب کتابخانهای و مؤلّفههای آن رابطه معکوس و معناداری وجود دارد؛ این رابطه در بین مؤلّفههای هوش هیجانی شامل خودآگاهی، هوشیاری اجتماعی و مهارتهای اجتماعی نیز وجود دارد اما وجود رابطه بین مؤلّفه خودانگیزی با اضطراب کتابخانهای و مؤلّفههای آن معنادار نمیباشد درنتیجه بین این مؤلّفه با اضطراب کتابخانهای و مؤلّفههای آن هیچگونه ارتباطی وجود ندارد. در مؤلّفه خود مدیریتی ارتباط اضطراب کتابخانهای و مؤلّفههای آن -جز در مؤلّفه نداشتن مهارتهای کتابخانهای- معنادار میباشد.
ارتباط بین هوش هیجانی با اضطراب کتابخانهای و مؤلّفههای آن در دانشگاه خلیج فارس نیز معکوس و معنادار میباشد؛ این رابطه در مؤلّفه مهارت اجتماعی نیز وجود دارد اما وجود رابطه بین مؤلّفه خودانگیزی با اضطراب کتابخانهای و مؤلّفههای آن معنادار نمیباشد که این نیز نشان دهنده نبود ارتباط با اضطراب کتابخانهای و مؤلّفههای آن در این مؤلّفه میباشد. در مؤلّفه خودآگاهی، خودمدیریتی و هوشیاری اجتماعی، ارتباط اضطراب کتابخانهای و مؤلّفههای آن - جز در مؤلفّه نداشتن مهارتهای کتابخانهای - معنادار میباشد. در هر دو دانشگاه از بین مؤلّفههای هوش هیجانی مؤلّفه خود مدیریتی تأثیر بیشتری بر سطح اضطراب کتابخانهای دانشجویان دارد؛ همچنین در هر دو دانشگاه هوش هیجانی بر مؤلّفه عوامل عاطفی تأثیر بیشتری دارد.
پژوهشهای مختلف نشان میدهند هوش هیجانی مهارتی آموختنی است و میتوان از طریق برگزاری دورههای تخصصی، میزان آن را در افراد بهبود بخشید (Fletcher, et al, 2009)؛ بنابراین، راهکار بهبود آن دسته از مؤلّفههایی که در دانشجویان وضعیت چندان مطلوبی ندارند، از طریق آموزش، فراهم میباشد و میتوان این مؤلّفهها را نیز در دانشجویان تقویت کرد و بدین وسیله، تنش، استرس و اضطراب پیش رو در استفاده از کتابخانه را در آنها کاهش داد.
پیشنهادها
پیشنهادهای کاربردی پژوهش
اضطراب کتابخانهای مسألهای جدی در میان کاربران کتابخانه میباشد که میتوان آن را از طریق آموزش مناسب مهارتهای کتابخانهای، تعامل مثبت کتابداران با کاربران و ایجاد محیطی آرام و به دور از اضطراب در کتابخانهها کاهش داد (عرفانمنش، دیدهگاه، ۱۳۹۰)؛ برای رسیدن به چنین هدفی در کتابخانهها به خصوص کتابخانههای دانشگاهی نمیتوان نقش کتابداران، مدیران کتابخانهها، استادان و پژوهشگران حوزه کتابداری و اطلاعرسانی – علم اطلاعات و دانششناسی- و مسئولان دانشگاه را در این زمینه نادیده گرفت.