نایب رئیس (دکتر بهشتی) - یک سؤال کتبی شده که توضیح میدهم.
آقای کیاوش سؤال کرده اند که زمینهای موات یا رها شده چیست.
باید عرض کنم که منظور از زمین رها شده زمینی است که قبلا کسی آبادش کرده ولی بعد او را رها کرده و رفته.
(کیاوش ـ این کلمه رسانیست.)
(ربانی شیرازی ـ بنویسید «زمینهای متروک») بنابراین اگر موافق باشید «رها شده» را تبدیل به «متروک» بکنیم.
(اشراقی ـ بنویسید «اعراض شده».)
دقت بفرمائید آقایان، وقتی ما گفتیم تفصیل هر یک را قانون معین می کند این دیگر بعداً معین می شود که کدام، با چه مقدار، سه سال یا پنج سال یا بدون مدت، و کدام رها شده است و نیست.
به هر حال توضیح دادیم رها شده به این منظور گفته شده است.
مکارم شیرازی ـ عبارت نارساست.
فرضاً بنده یک زمینی دارم دو سال است که کشت نکرده ام و رها شده، آیا معنی اش این است که معرض عنها، انجلی اهلها، باد اهلها؟ نایب رئیس (دکتر بهشتی) - بیش از اینها هم هست، سه سال آن را رها کردن هم هست.
حالا اجازه بفرمائید با نوبت صحبت بشود.
آقای منتظری بفرمائید.
رئیس (منتظری) - اعوذ باللّه من الشیطان الرجیم،
بسم اللّه الرحمن الرحیم.
اولا این خصوصیاتی که به ذهن آقایان میآید مثلا رها شده ممکن است کمی در آن اجمالی باشد یا جاهای دیگر، در واقع آن قسمت آخری که گفتم «تفصیل هر یک را قانون معین میکند» همه این مشکلات را بر طرف می کند.
اما اشکالی که من ذهنم میآید این است که این عبارت نا رسا در آخر «در اختیار حکومت اسلامی است که در راه مصالح عامه از آنها بهره برداری میشود» این به این صورت ظاهرش اینطور است که مثلا فرض بکنید که حکومت باید اجازه بدهد و هیچ درآمد و تملیکی هم از آن استفاده نکند.
پیشنهاد من این است که این عبارت را بایستی اینطور نوشت که «تا بر طبق مصالح عامه نسبت به آنها عمل نماید تفصیل و ترتیب استفاده از آنها را قانون معین میکند» و صبح هم عبارت به این شکل مطرح بود.
(طاهری اصفهانی ـ «بهره برداری» حرف شما را میرساند.)
بهره برداری ظاهرش این است که باید اجازه بدهد و درآمدش را بگیرد بنابراین «عمل مینماید» واضحتر است.
نایب رئیس (دکتر بهشتی) - همانطور که مکرراً گفته شده ما بحث لفظی نداریم هیچ اشکالی ندارد اگر این عبارت روشنتر به نظر دوستان میرسد بنویسیم «در اختیار حکومت است تا بر طبق مصالح عامه نسبت به آنها عمل نماید. تفضیل و ترتیب استفاده از هر یک را قانون معین میکند» آقای هاشمی نژاد بفرمائید.
هاشمی نژاد ـ به نظر من یک «در» باید به اول حریم اضافه شود یعنی «در حریم ملک کسی».
نایب رئیس (دکتر بهشتی) - خیر مرتع، حریم روستا و اینها مطرح است.
آقای سبحانی بفرمائید.
سبحانی ـ بنده دو پیشنهاد دارم یکی این اموال عمومی که از غاصبان مسترد میشود این برداشته شود چون در اصل بعدی می آید مانند اختلاس، غصب، رشوه، سرقت، قمار و نظایر اینها.
دیگر اینکه اموال مجهول المالک جزو انفال نیست.
(دکتر بهشتی ـ عطف کرده ایم انفال و ثروتهای عمومی.)
اموال مجهول المالک در راه مصالح عامه نیست بلکه یک مصرف بخصوصی دارد.
نایب رئیس (دکتر بهشتی) - خیر مصرف بالخصوص ندارد، یا جور دیگر هم میتواند در اختیار بیت المال بگذارد.
آقای کیاوش بفرمائید.
(کیاوش ـ بنده هم در مورد «رها شده» حرف داشتم که اصلاح شد.)
آقای کیاوش بفرمائید.
خامنه ای ـ اشکال بنده یکی «رها شده» بود که اصلاح شد یکی «دریاها» است.
دریاها را اگر جزو انفال بدانیم به معنای ملک امام با دریاهای آزاد که مسأله بین المللی و سیاسی است معارضه دارد این باید حل بشود و دیگر اینکه دریاها و ثروتهای دریا این را شامل نمی شود، در دریا و عمق زمین دریا و معادن و چیزهائی که جزو مستملکات است و در فقه هم تصریح شده.
نایب رئیس (دکتر بهشتی) - و اما راجع به قسمت بین المللی آن بحث دیگری است که اصولا بر طبق مبانی اسلام چه جور است، به هر حال قسمتی از دریاها که میتوانند تصرف بکنند اینها به نظر من روشن است.
خامنه ای ـ این «در اختیار حکومت» را چرا ما «بیت المال» ذکر نمی کنیم؟ اگر اینها که اسم برده شده جزء بیت المال است آن مسأله مالکیت هم در آن ذکر بشود، معنی این «در اختیار حکومت» در اینجا اینست که ما دیگران را مالک میدانیم ولی امام را که مالک هست ما اینجا فقط حق تصرف یا حق اولویتی چیزی…
نایب رئیس (دکتر بهشتی) - اصطلاحاً بیت المال در فرهنگ اسلامی اخص از اینها است و به اینها بیت المال گفته نشده است.
به هر حال آقایان پیشنهاد کفایت مذاکرات داده اند موافقین با این پیشنهاد دست بلند کنند (اکثر نمایندگان دست بلند کردند.)
تصویب شد.
(ربانی شیرازی ـ و ذخائر موجود در آن.)
حیدری ـ عرض می شود اینجا نوشته شده است انفال، موات بر دو قسم است موات اصلی و موات عارضی.
موات اصلی انفال است ولی زمینهای عارضی زمینهائی است که قبلا آباد بوده و مثلا در زمان جنگ بر آنها خرابی وارد شده.
آیا اینها جزء بیت المال و جزء مال همه مسلمین است؟ نایب رئیس (دکتر بهشتی) - این پاسخ را دادیم که ثروتهای عمومی عطف شد به انفال و آن قسمتهائی که جزو انفال نیست مثل مجهول المالک.
(حیدری ـ این عطف بیان نیست؟) خیر آقا عطف بیان نیست.
حیدری ـ اشکال دیگر اینکه اموال مجهول المالک، البته بنده راجع به این موضوع صبح خدمت آقای منتظری عرض کردم که اینها موردش، مورد صدقه به فقرا است، مال عامه که نیست و موردش مخصوص است، چطور اینجا در اختیار حکومت قرار می گیرد؟ نایب رئیس (دکتر بهشتی) - اولا صدقه فقط مربوط به فقرا است؟ یا «یتصدق ان صاحبه، یتصدِ یؤتی الفقرا» نیست اقا؟ (حیدری ـ ولی در اینجا، مورد صدقه هست) ببینید آقا یتصدِ در روایت داریم و این معنایش یوتی الفقرا نیست.
(ربانی شیرازی ـ فی سبیل اللّه است.)
میتواند در راه خدا بدهد بنابراین همان موارد ذکوه و انفال هست.
اصل ۱/۱۲۷ برای رأی گیری خوانده میشود.
اصل ۱/۱۲۷ (اصل چهل و پنجم) ـ انفال و ثروتهای عمومی از قبیل زمینهای موات یا رها شده، معادن، دریاها، دریاچه ها، رودخانه ها و سایر آبهای عمومی، کوه ها، درهها، جنگل ها، نیزارها، بیشه های طبیعی، مراتعی که حریم نیست، ارث بدون وارث، اموال مجهول المالک و اموال عمومی که از غاصبین مسترد میشود، در اختیار حکومت اسلامی است تا بر طبق مصالح عامه نسبت به آنها عمل نماید.
تفصیل و ترتیب استفاده از هر یک را قانون معین می کند.
(اخذ رأی به عمل آمد و نتیجه به شرح زیر اعلام شد) نایب رئیس (دکتر بهشتی) - عده حاضر در جلسه هنگام اخذ رأی شصت و دو نفر، تعداد کل آراء شصت و دو رأی، آراء موافق پنجاه و هفت رأی، آراء مخالف هیچ، آراء ممتنع پنج رأی، بنابراین اصل ۱/۱۲۷ تصویب شد، تکبیر (حضار سه بار تکبیر گفتند).
۳-۳- مشروح مداکرات مجلس در خصوص تصویب اصل ۴۹ قانون اساسی
دانلود مطالب پژوهشی با موضوع مطالعه فقهی وحقوقی مدیریت اموال عمومی در جمهوری اسلامی ایران- فایل ...