186- هرکهدعویبهگردنافرادزد / دشمنازهرطرفبدوتازد. (گلستان :56) (دهخدا : 1966)
187- هرکهمزروعخویشبخوردبهخوید / وقتخرمنشخوشهبایدچید (گلستان:52)(دهخدا:1961)
188- اگرهمهشبقدربودی،شبقدربیقدربودی. (گلستان : 177) (دهخدا:14)
189- آتشسوزاننکندباسپند/ آنچهکنددوددلمستمند .(گلستان : 74 ) (دهخدا : 17)
188- آبگینههمهجاهستازآنقدرشنیست /لعلدشواربهدستآیدازآناستعزیز.(گلستان:176)
189- ایکهبرمرکبتازندهسواری،هشدار/ کهخرلاغربیچارهدراینآبوگلاست(گلستان:182)
190- آتشازخانهیهمسایهیدرویشمخواه/ کآنچهبرروزناومیگذرددوددلاست.(گلستان:182)
(دهخدا :15)
191- آزبگذاروپادشاهیکن . ( … گردنبیطمعبلندبود ) . (گلستان: 126) (دهخدا: 31 )
3-6- موضوع بندی
وینویسندهوشاعریبااطلاعوجهاندیدهوگرموسردروزگارچشیدهبودوهمهتجاربیراکهدرزندگانیخوداندوختهبوددرگفتارهایخودبرایاصلاحکارهمنوعانبازگوکردتاازاینراهدرهدایتآنانبهراهراستموفّقترباشد. ویسخنگرمولطیفخودرادرنظمونثراخلاقیواجتماعیخویشهمراهباامثالوحکایاتدلپذیربیانکردودرمدحوغزلهردوراهینووتازهپیشگرفتوتحقیقوبیانحکموامثالراچاشنیغزلقراردادشیرینزبانیوبذلهگوییاودرعینبیانوعظوحکمتوهدایتخلقاستودرگفتارخودازبسیاریازمثلهایفارسیزبانانکهازدیربازرواجداشتاستفادهکردهوآنهارادرنظمونثرخودبهکاربردهاستو …( صفا،1372،ج3 ب1 :610)« یکویژگیزبانسعدی،مردمیبودنآناست.»(رقابی،47:1363) هموازقولدکترمنصوررستگارفساییمیگوید:« زبانسعدیعلاوهبرسادگیوروشنیبیمانند،پیوندسختاستواربازندگیمردموزبانایشاندارد.»(همان:47)
« گلستانوبوستانسعدییکدورهکاملازحکمتعملیاست.سعدیعلمسیاستواخلاقوتدبیرمنزلراجوهرکشیدهودرایندوکتاببهدلکشترینعبارتدرآوردهاست. هیچکسبهاندازهیسعدیپادشاهانوصاحباناقتداررابهحسنسیاستودادگریورعیّتپروریدعوتنکردهوضرورتاینامرراماننداوروشنومبرهننساختهاست. ازسایرنکاتکشوردارینیزغفلتنورزیدهومردمدیگرراهمازهرصنفوطبقهازامیرووزیرولشکریوکشوری،زبردستوزیردست،تواناوناتوان،درویشوتوانگر،زاهدودینپرور،عارفوکاسب،تاجروعاشقورندوآخرتدوستودنیاپرست،همهرابهوظایفخودشانآگاهنمودهوهیچدقیقهایازمصالحومفاسدرافرونگذاشتهاست ».(فروغی:1382 : 8)
یکیازجلوههایادراکقویوآزمونهایسعدیدرزندگی،مردمشناسیاوستومعرفتویبهروحیّاتافرادبشرکهبهصورگوناگوندرگلستانبهنظرمیرسد. (همان:25)
«حشرونشرسعدیباانواعاشخاصوتأمّلدررفتاروخلقیاتآنانموجبآمدهکهدرگلستانازطبقاتمختلفمردمسخنرود .» (همان : 27)
«درگلستانانسانبادنیاییمحسوسوواقعیسروکارداردواینصفتگلستان،یعنینمایشحقیقیوگرموزندهازدنیا،خودامتیازواختصاصیاستبرایاینکتاب»(همان :30)
«همچنانکهدردنیایواقعیخوبیهاوبدیها،زیباییهاوزشتیهابسیاراستوگاهدرکنارهم،گلستاننیزاینهمهرادربرداردوبهصورتیبارز»(همان :31)« بنابرایناگرگفتهشوداوضاعاجتماعیعصرسعدیدرگلستانمتجلّیاستواینیکیازامتیازاتبارزاینکتاباست،سخنینادرستنیست»(همان : 33) «آنچهدرگلستانبیشازهرچیزجلبنظرمیکندتجربههایفراوانومتنوّعسعدیدرزندگیاست.»(یوسفی : 1389 :24 ) و شاید به دلیل همین مردمی بودن گلستان باشد که« فارسیزبانانازقدیمداستانهایگلستانرابهراحتیبهحافظهمیسپردهاندوبسیاریازجملههایآنضربالمثلشدهاست. (موحّد : 1374 :136)؛
پسندهاوآرزوهایسعدیدربوستانبیشازدیگرآثاراوجلوهگراست. بهعبارتدیگر،سعدی، مدینهیِفاضلهایراکهمیجسته،تصویرکردهاست.دراینکتابپرمغزازدنیایواقعیکهآکندهاستاززشتیوزیبایی،تاریکی وروشنی وبیشتراسیرتباهیوشقاوت- کمترسخنمیرودبلکهجهانبوستانهمهنیکیاستوپاکیودادگریوانسانیّت؛ یعنی،عالمچنانکهبایدباشدوبهقولمولوی«شربتاندرشربتاست».(یوسفی : 1372 : 17) سراسربوستانسعدیازفروغانسانیّتوایثاروجوانمردینورانیاستودلگشا .(همان :123)
« خلاصه،جهانیکهسعدیدربوستانمیجویدعالمایمانبهخداستونیکیوصفا،راستیوپاکی،روشنیوحقیقت،اینجهانبرایماآرزووتصویریمیآفریندازعالم،همچنانکهبایدباشدودردلااینشوقراپدیدمیآوردکهدرراهساختنجهانیبهتروانسانیتربایدکوشید.»(همان : 30) «مدینهیفاضلهیسعدیدربوستان،شاعریرانشانمیدهدکهبسیارپیشروترازعصرخودبودهوچنانمیاندیشیدکهخیلیازافکاراوموردقبولبشریّتدرروزگارماست. بیسببنیستکهدرقرنهجدهمدرمغربزمینبرخیازاشعارراازنظرمفاهیمعالیانسانیبسیارستودهاندونیز،دراروپاازویبهعنوانشاعریجهانییادمیکنند»(همان: 30 )«در بوستان امثال و حکم فراوانی دیده میشود که علاوه بر نکات پر مغز مندرج در آن ها،ـ که حاصل تجربهی او و نسلها در طیّ قرنهاست ـ بر اثر لطف سخن و ایجاز و خوشترکیبی و بلاغت بی نظیر شاعر است.» (یوسفی،243:1377) و شاید این ویژگی پیشرو بودن و به دنبال مدینهی فاضله رفتنِ سعدی در بوستان است که موجب شده تعداد امثالی که در آن وجود دارد کمتر از تعداد امثال به کار رفته در گلستان است و اینکه امروزه هم او را میشناسند و از او به عنوان شاعری جهانی یاد میکنند به علّت پیشرو بودن او از همعصرانش میباشد.
در این جستار امثال و مثلنماها بر اساس موضوع طبقهبندی شده، ابتدا آن ها را در موضوعهای کلّی دسته بندی نموده، در زیر آن ها به شرح جزئیات پرداخته و چنانچه بیتی با دو موضوع جداگانه همخوانی دارد، در هر دو موضوع آورده شده است. هر چند نگارنده، مطابق «هرمنوتیک جدید»(علمی،133:1385)، بر این نکته واقف است که بررسی دو کتاب گلستان و بوستان و وجود مثل و حکمت در ابیات و عبارات، دسته بندی آن ها را بر اساس طبقه و طیف خاصی با مشکل مواجه میسازد چه، امثال و حکمهای موجود را میتوان در اشکال مختلف ، مانند ساختار، فرم، آوا و … و از دیدگاههای گوناگون اندیشمندان زبانشناسی و روانشناسی و جامعه شناسی و فلسفه و عرفان و… بررسی کرد، یکی از این دستهبندیها بر اساس موضوع است که خود موضوع بندی هم میتواند شکلها و برداشتهایی متفاوت داشته باشد. چنانچه بیتی را میتوان در دو مقوله و موضوع جدا طبقه بندی کرد.
به عنوان مثال بیت:« گاوان و خران باربردار/ به زآدمیان مردم آزار » میتوان زیر دو مقولهی «کار و تلاش» و «مردم آزاری» طبقه بندی کرد و …
نسخهی مورد استفاده در هر دو کتاب، نسخههای تصحیح مرحوم دکتر غلامحسین یوسفی می باشد چون تاکنون آخرین و معتبرترین تصحیح از این دو کتاب است، در ضمن؛ لازم به ذکر است که در ارجاعهای گلستان به شمارهی صفحات و در ارجاعهای بوستان به شمارهی ابیات استناد شده است:
در حمد و وصف خداوند(عزّ و جلّ)
-(مثل نما). ازدستوزبانكهبرآيد / كزعهدهيشكرشبهدرآيد؟ (گلستان:49) (نعمات بی پایان خداوند وعدم توانایی بندگان در شکرگزاری بر آن ها.)
-(حکمت). ايبرترازخيالوقياسوگمانووهم/ وزهرچهگفتهاندوشنيديموخواندهايم مجلستمامگشتوبهآخررسيدعمر/ ماهمچناندراوّلوصفتوماندهايم.( گلستان:51) (ناتوانی بندگان در توصیف خداوند سبحان)
-(حکمت). بندههمانبهکهزتقصیرخویش/ عذربهدرگاهخدایآورد.(گلستان:49) (تأکید بر توبه بر گناهان)
-(حکمت). ورنهسزاوارخداوندیش/ کسنتواند کهبهجایآورد.(گلستان:49)(عدم توانایی انسان در شکرگزاری باری،عزّاسمه)
-(حکمت). پردهیناموسبندگانبهگناهفاحشندرد و وظیفهیروزیبهخطایمنکر نبرد.(گلستان:49) (رحم و کرم خداوند بر گنهکاران)
-(مثل نما). دوستانرا کجا کنیمحرومتو کهبادشمنایننظرداری؟(گلستان:49) (عمومیّت کرم و رحم خداوند)
-(مثل نما). دوستنزدیکتر از منبهمناست/ و اینتمشکلکهمنازویدورم. (گلستان:90) (خدا به انسان نزدیک است و انسان هم نباید او را گم کند و از وی دور شود.)
-(حکمت). کرمبینو لطفخداوندگار/ گنهبندهکردهاستو او شرمسار. (گلستان:50) (در فضل و کرم خدا بر گنهکاران)
-(مثل نما). ماعبدناکحقعبادتک.(گلستان:50) ( در عدم توان بندگان در بندگی خداوند.)
-(مثل نما). ماعرفناکحقمعرفتک.(گلستان:50)
( درعدمتوانبندگاندرشناختخداوند.)
-(مثل نما). منّتخداییرا، عزّوجلّ،کهطاعتشموجبقربتاستو بهشکراندرشمزیدنعمت.(گلستان:49) (در فضیلت اطاعت و شکر خداوند.)
-(مثل نما). همیگریختماز مردمانبهکوهو دشت/ کهجز خداینبودمبهدیگریپرداخت. (گلستان:99) (آخرین پناه انسان خداست.)
-(حکمت). چنانپهنخوانکرمگسترد / کهسیمرغدرقافروزیخورد . .(بوستان:18) (در توصیف کرم و بخشش ایزد تعالی.)
-(حکمت).بخواه و مدار از کس ای خواجه باک / که مقطوع روزی بود شرمناک(بوستان:2791)
در قناعت
-(مثل). ايشكمخيرهبهنانيبساز/ تانكنيپشتبهخدمتدوتا.(گلستان:83)(تأکید بر قناعت و پرهیز از خدمت دیگران)
-(مثل نما). بهنانخشكقناعتكنيموجامهيدلق/ كهبارمنّتخودبه، کهبارمنّتخلق. (گلستان:110) (تأکید بر قناعت)
-(مثل نما). بهتمنّايگوشتمردنبه / كهتقاضايزشتقصّابان.( گلستان:112) (تأکید بر قناعت)
-(مثل نما). آنشنيدستيكهروزيتاجري /دربيابانيبيفتادازستور گفت: چشمتنگدنياداررا/ ياقناعتپركندياخاكگور.(گلستان:117) (تأکید بر قناعت)
-(مثل). بهگرسنگیمردنبه،کهحاجتبهکسیبردن.(گلستان:110)(تأکید بر قناعت)
-(مثل نما). ترکاحسانخواجهاولیتر/کاحتمالجفایبوّابان.(گلستان:112) (قناعت بهتر از خواری کشیدن است.)
333-(مثل). کهنخرقهیخویشپیراستن/ بهازجامهیعاریتخواستن. (گلستان:191) (در فضیلت قناعت / در نکوهش عاریت خواستن)
-(مثل). همایبر سرمرغاناز آنشرفدارد کهاستخوانخورد و جانور نیازارد. (گلستان:69) (در فضیلت قناعت و بیآزاری)
- (مثل)همرقعهدوختنبهوالزامکنجصبر/ کزبهرخرقه،رقعهبرخواجگاننبشت. (گلستان:10) (تأکید بر قناعت و صبر و شکیبایی)
- (مثل نما)حقّاکهباعقوبتدوزخبرابراست/ رفتنبهپایمردیهمسایهدربهشت. (گلستان:110) (در نکوهش منّت کشی و درخواست کمک از دیگران.)
- (مثل نما). حاجیتونیستیشتراستازبرایآنک / بیچارهخارمیخوردوبارمیبرد .(گلستان:159) (در فضیلت قناعت و صبر بر مشکلات)
دانلود پایان نامه درباره بررسی امثال و حکم در بوستان و گلستان سعدی92- فایل 23