در تفسیر نتایج اندازه گیری AST بایستی از سالم بودن قلب و عضلات بدن مطمئن بود. چون بیماری های قلبی و عضلانی سبب افزایش مقدار ASTسرم خواهند شد (۱۰). در نشخوار کنندگان افزایش AST، نشانه خوبی برای نکروز سلول های پارانشیم کبد است (۶۴).
ترانس آمینازها با بیماری حاد کبدی، نکروز قلبی و ضایعات ماهیچه حرکتی افزایش می یابند (۱۱). میزان آسپارتات آمینو ترانسفراز به هنگام ضایعه اعضاء یا عضلات، به خصوص در تخریب عضلانی، به شدّت افزایش پیدا می کند. این آنزیم در هپاتیت حاد و گاهی امراض مزمن کبدی هم افزایش می یابد (۱۰).
۱-۲-۱۴- آنزیم الکالین فسفاتاز (ALP)
آلکالین فسفاتاز نخستین آنزیم های سرم بودند، که ارزش کلینکی آن ها شناخته شد و در سال ۱۹۲۰ دریافتند، که آنزیم با بیماری های کبدی و استخوان افزایش می یابد (۶۱).
فسفاتازها آنزیم هایی هستند، که استرهای فسفریک را هیدرولیز کرده و فسفر غیرآلی را آزاد می سازند (۸). چون آلکالین فسفاتازها، دی فسفوزیلاسیون[۵۷]ATP را تسریع کرده، و در اکثر سلول های بدن وجود دارند، و از طرفی در حاشیه مسواکی[۵۸] اپیتلیوم ترشّحی و استخوان فعالیّت ویژه ای را به خود اختصاص دادهاند. اعتقاد بر آن است، که بخشی از فعالیّت آن ها مربوط به عیب های غشایی وابسته به ATP و فرآیندآهکی شدن[۵۹] می باشد. علاوه بر این آلکالین فسفاتازها در سنتز فسفولیپیدهای غشاء دخالت دارند، چون در افرادی که به طور ارثی مبتلا به کمبود آلکالین فسفاتاز می باشند، مقدار زیادی اتانول امین[۶۰] ترشّح می شود. واژه آلکالین به pH ایده آل برای بهترین فعالیّت این رده از فسفاتازها در شرایط آزمایشگاهی اطلاق می گردد، که حدود pH = 10 می باشد، و شکل گیری اینpH در بدن غیر معمول می باشد (۶۱).
این آنزیم در دمای اتاق و دمای ۴ درجه سانتی گراد به مدّت ۲ الی ۳ روز و در حالت یخ زده به مدّت یک ماه در سرم ثابت می ماند، و قابل نگهداری است (۶۱).
سطح الکالین فسفاتاز سرم به طور طبیعی در دام های جوان بالاتر از دام های مسن است، در افراد بالغ الکالین فسفاتاز به طور عمده از کبد سرچشمه می گیرد.در صورتی که در کودکان در حال رشد، مهمترین منشأ این آنزیم، سلول های استخوانی است (۶۱).
مقدار این آنزیم در بیماری های افراد مجاری کبدی، صفراوی و گسترش ضایعات کبدی، ضایعات ناشی از استئوبلاست های[۶۱] استخوانی، در زمان ترمیم استخوان، ضایعات دستگاه گوارش نظیر سوء جذب، نکروز شش ها و کلیه ها، انفارکتوس طحال و هیپرپاراتیروئیدیسم[۶۲] افزایش می یابد (۱۰).
به دلیل آن که مادهی زمینهای طبیعی موجود در آلکالین فسفاتاز تا کنون شناخته نشده است، جهت اندازهگیری آن از مادهی زمینهای سنتزی مانند آلفا- نیتروفنیل فسفات[۶۳] استفاده می شود (۶۱ و ۹۰). آلکالین فسفاتاز یک آنزیم گلیکوپروتئینی[۶۴] متّصل به غشاء می باشد، و در بالاترین غلظت در سینوزوئیدها و اندوتلیوم[۶۵]سیاهرگ های مرکزی و محیط بابی وجود داشته، و غلظت پایینی از آن، در مجاری صفراوی یافت می شود (۱۰).
آلکالین فسفاتاز در امتداد مجاری صفراوی، هپاتیت، سیروز و انباشتگی و رسوب چربی در کبد افزایش می یابد (۱۰).
مادامی که هنوز یک سوم پارانشیم کبد فعّال است، و در جریان صفرا نقصی وجود ندارد، آزمون های متداول آزمایشگاهی در رابطه با عمل کبد، نمی تواند به خوبی نارسائی کبد را مشخّص کند (۱۰). علاوه بر این بیماری های کبدی به سادگی تنها با یافته های فیزیکی در بیمار تظاهر پیدا نمی کند، معمولاً در چنین مواردی با افزایش آنزیم های سرمی مشخّص می گردد ( ۹۳).
یکی از انواع هپاتیت های کبدی، هپاتیت سمّی است، که ناشی از گیاهان سمّی و انواع موّاد شیمایی و داروها و نیز سموم حاصل از باکتری ها در خون می باشد ( ۱۰).
۱-۲-۱۵-پروتئین تام
۱-۲-۱۵-۱- میزان پروتئین های خون
آلبومین توسط کبد ساخته می شود. لذا کاهش میزان آن مبین وجود بیماری کبدی مزمن است، ولی کاهش میزان آلبومین خون ممکن است، در اثر کاهش پروتئین جیرهی غذایی، نشت پروتئین، کاهش قابلیّت هضم و جذب اسید های آمینه و اختلالات کلیوی حادث شود. هرگاه اختلالات کبدی باعث کاهش آلبومین شود، این کاهش در واقع حاصل چندین هفته سوء تغذیه، قبل از ظهور علائم بیماری است. اگر میزان هموگلوبین و آلبومین به صورت توأم کاهش یابد، ولی مقدار گلبولین ها طبیعی باقی بماند، به احتمال قوی جانور دچار اختلال کبدی شده است (۱۰). سنتز پروتئین ۲۰% درصد کلّ محصول پروتئین بدن است و در واقع کبد محلی برای سنتز اکثریّت پروتئین های پلاسما و محل احیاء و تنظیم بیشتر آنهاست. بنابراین هرگونه اختلالی که باعث کاهش یا توقّف فعالیّت طبیعی کبد گردد ، غلظت کلی پروتئین پلاسما را تحت تأثیر قرار می دهد، و باعث اختلالات مختلفی از جمله اختلالات انعقادی می گردد. از مهّم ترین پروتئین های پلاسما که در جریان ضایعات کبدی دست خوش تغییر و اختلال می گردند، می توان به آلبومین اشاره نمود (۹۹).
آلبومین تنظیم کننده مهم اسمزی خون می باشد، و حدود ۵۵ درصد از فشار انکوتیک پلاسما را تأمین می کند. به علاوه در نقل و انتقال ملکول های گوناگون دخیل است. از جمله موّاد اسیدهای چرب، اسیدهای آمینه، ویتامین ها، اسیدهای صفراوی، هورمون ها، برخی فلزّات، داروها و … می باشند. به طور کلّی آلبومین شاخص فعالیّت کبد به شمار می رود، ولی نشانه اختصاصی نیست، در سیروز کبدی و آب آوردگی شکم ممکن است کاهش آلبومین سرم دیده شود (۸).
بیشتر گلبولین غیر ایمونوگلبولین در کبد تجزیه و ذخیره می گردد، که شامل ۷۰ الی ۹۰ درصد الفا گلبولین، ۵۰ درصد بتاگلبولین است. بیشتر غیر ایمونوگلبولین ها به عنوان پروتئین مرحله حاد شناخته می شوند، و ساخت آن ها سریعاً در واکنش به بافت صدمه دیده، یا ملتهب افزایش می یابد. برّرسی و تغییرات غلظت گلبولین سرم شاخص خوبی برای برّرسی فعالیّت کبد نیست، چرا که ایمونوگلبولین از منابع دیگر نیز تأمین می گردد. جداسازی آن ها در بیماران مبتلا به ناراحتی کبدی استفاده از روش الکتروفورز استات سلولز انجام می گیرد (۹۴). الفافتوپروتئین بزرگ ترین پروتئین پلاسماست، که به وسیله کبد و کیسه زرده تجزیه می شود، و در هنگام نوزادی به داخل خون ترشّح می شود. این پروتئین در بیماران مبتلا به کارسینوم سلول کبدی و بیماری های گوناگون کبدی شامل هپاتیت ویروس التهاب مزمن کبدی و سیروز ، در طیّ روند ترمیم پس از برداشت ۷۰ درصد از بافت کبد افزایش می یابد (۱۰).
۱-۲-۱۶- اندازه گیری آلبومین پلاسما
اندازه گیری آلبوین پلاسما در بررسی شدت و مدت بیماری کبدی مفید است، برای مثال غلظت آلبومین پلاسما در بیماری های مزمن کبدی کاهش می یابد. با این وجود، کاربرد آن بدین منظور تا اندازه ای محدودیت دارد زیرا غلظت آلبومین پلاسما در بیماری های زیر نیز کاهش می یابد:
بیماری حاد کبدی شدید
بیماری های التهابی
سوء تغذیه
سندرم نفروتیک
اندازه گیری متوالی آلبومین پلاسما نیز برای بررسی شدّت بیماری کبدی استفاده می شود (۱).
۱-۲-۱۷-بیلی روبین پلاسما
اندازه گیری متوالی بیلی روبین، در تعیین شدت بیماری حاد و مزمن کبدی مفید است. جزءجزء کردن بیلی روبین، تنها در یرقان دوران نوزادی یا در افزایش منفرد بیلی روبین در غیاب سایر اختلالات تست های کبدی ( که نشان دهنده یک اختلال ارثی در متابولیسم بیلی روبین هستند) مفید است(۱و۱۳).
۱-۲-۱۷-۱-بیلی روبین و انواع آن
عمر گلبول های قرمز در حیوانات ۹۰ الی ۱۴۰ روز به طور متوسط ۱۲۰ روز می باشد. گلبول های پیر در آخر عمر خود توسط سیتم رتیکواندوتلیال گرفته شده و پس از شکسته شدن، هموگلوبین خود را آزاد کنند. هموگلوبین آزاد فاگوسیتی سلول های طحال، کبد و مغز استخوان به بیلی روبین تبدیل می گردد، که این ۸۰ درصد کل بیلی روبین تولید شده را تشکیل می دهد. هموگلوبین از یک جزء پروتئینی به نام گلوبین و یک جزء غیر پروتئینی به نام هم ساخته شده است. خود هم دارای یک اتم آهن و چهار حلقه پیرول بوده، که بوسیله باند متین[۶۶]به هم متصل گردیده اند، و اتم آهن نیز توسط باندهایی به انتهای ازت حلقه ها می پیوندد (۲۳). بعد از تخریب هموگلوبین، گلوبین آن یا به همین صورت مجدداً مورد استفاده قرار گرفته، یا به اسید های آمینه تشکیل دهنده ی خود تجزیه شده و ذخیره می گردد، تا مجدداً مورد استفاده واقع شود. آهن موجود در هم به ذخیره آهن بدن روانه شده، تا مجدداً مورد استفاده واقع شود (۲۳و۴۰).
۱-۲-۱۸- وظایف عملی پروتئین های پلاسما
انواع عمده پروتئین های موجود در پلاسما عبارتند از: آلبومین، گلوبولین و فیبرینوژن. وظیفه اصلی آلبومین ایجاد فشار اسمزی کلوییدی پلاسماست که جلوی از دست رفتن پلاسما از مویرگها را می گیرد. گلوبولین ها تعدادی عمل آنزیمی در پلاسما انجام می دهند. اما وظیفه دیگری که به همان اندازه اهمیّت دارد این است که آن ها مسئول اصلی هر دو نوع ایمنی ذاتی واکتسابی هستند و از فرد در برابر ارگانیسم های مهاجم محافظت می کنند. فیبرینوژن در جریان انعقاد خون به صورت رشته های بلند فیبرینی پلیمریزه می شود و بدینوسیله لختههای خونی را می سازد که به ترمیم نشتی های دستگاه گردش خون کمک می کنند (۱و۱۳).
۱-۲-۱۹- ساخت پروتئین های پلاسما
تقریباً تمام آلبومین فیبرینوژن پروتئینهای پلاسما و نیز ۵۰ تا ۸۰ درصد از گلبولینها در کبد ساخته می شوند. تقریباً بقیه گلبولینها در بافت های لنفویید ساخته می شوند . آنها عمدتاً گاماگلبولینها هستند که آنتی بادی های مورد استفاده در دستگاه ایمنی را تشکیل می دهند. سرعت کبدی ساخت پروتئین های پلاسما می تواند فوق العاده بالا باشد، یعنی تا ۳۰ گرم در روز گاهی برخی بیماریهای خاص باعث از دست رفتن سریع پروتئین های پلاسما می شوند، سوختگی های شدیدی که نواحی وسیعی از پوست را از بین می برند می توانند سبب از دست رفتن روزانه چند لیتر پلاسما از نواحی بدون پوست شوند. در این حالات، تولید سریع پروتئین های پلاسما در کبد ارزش زیادی در جلوگیری از مرگ دارد. به علاوهگاهی فرد مبتلا به بیماری شدید کلیوی ، به مدت چند ماه روزانه قریب ۲۰ گرم از پروتئینهای پلاسما را از دست می دهد و این مقدار پیوسته با تولید کبدی پروتئین های لازم جایگزین می شود تیروکسین سرعت متابولیسم تمام سلولها را افزایش می دهد و در نتیجه به طور غیرمستقیم بر متابولیسم پروتئین تأثیر می گذارد. اگر کربوهیدراتها و چربیهای موجود برای تولید انرژی کافی نباشند، تیروکسین سبب تجزیه سریع پروتئینها می شود و آنها را صرف تولید انرژی می کند. اما اگر مقدار کربوهیدارتها و چربی های موجود کافی باشد و اسیدهای آمینه هم به مقدار اضافی در مایع خارج سلولی موجود باشند، تیروکسین می تواند سرعت ساخت پروتئین را به شدت افزایش دهد. کمبود تیروکسین در حیوانات یا انسانهای در حال رشد به علت عدم ساخت پروتئین باعث وقفه زیاد در رشد می شود. اصولاً معتقدند که تیروکسین تأثیر مستقیم و خاص ناچیزی بر متابولیسم پروتئین دارد، ولی دارای اثری عمومی و مهم در افزایش سرعت هر دو نوع واکنشهای طبیعی و آنابولیک و کاتابولیک پروتئین ها می باشد (۸۴ و۱).
۱-۲-۲۰-ازت اوره خون
اوره ترکیب شیمیایی است که در کبد تولید می شود، و محصول نهایی کاتابولیسم پروتئین در بدن است. همچنین در نوشخوارکنندگان، آمونیاک جذب شده از شکمبه در کبد به اوره تبدیل می شود. به طور طبیعی این ماده در بدن عمل مفیدی ندارد مگر خاصیت مدری متوسطی [۶۷] را که می توان به آن نسبت داد، و تقریباً به طور کامل توسط کلیه به داخل ادرار ترشح می شود، کلیه توسط گلومرول، اوره پلاسما را تصفیه کرده، و در شرایط طبیعی تقریباً ۲۵ تا ۴۵ درصد اوره تصفیه شده در حین عبور از لوله های ادراری بازجذب می شود (۱۴و۵۳).
۱-۲-۲۱-کراتینین
کراتینین یک ماده دفعی حاصل از متابولیسم کراتین است، که اندازه گیری آن شاخص مفیدی برای پیش بینی عمل کرد کلیوی است (۲۳). کراتین در کلیه، کبد و لوزالمعده توسط واکنش های آنزیمی ساخته می شود. در واکنش اول ترانس آمیدیناسیون[۶۸] آرژنین[۶۹] و گلیسین[۷۰] موجب تشکیل گوانیدینو و استیک اسید می گردد، و واکنش دوم، متیلاسیون اسید گوانیدینواستیک با اس آدنوزیل متیونین[۷۱] به عنوان دهنده متیل اتفاق می افتد. پس کراتین در واقع اسید گوانیدینواستیک می باشد. سپس کراتین به خون انتقال یافته، و به سمت اعضای دیگر نظیر ماهچه و مغز حمل می شود. یعنی جایی که به فسفوکراتین که یک شکل ذخیره ای مهم فسفات با انرژی بالا است، فسفریله می گردد. مقداری از کراتین آزاد ماهیچه ها به طور خود به خود به کراتینین که شکل بدون آب است، تبدیل می گردد (۱۸). حدود ۲ درصد کراتین در ظرف ۲۴ ساعت تبدیل به کراتینین می شود، در نتیجه میزان کراتینین ساخته شده، ارتباط مستقیم با میزان توده عضلانی بدن دارد (۱و۱۸).
پس از شناخت کبد و ساختمان و کارکردهای آن و عنایت به این موضوع که داروهای شیمیایی موجود در بازار نه تنها جوابگوی نیازهای انسانی در جهت رفع عارضه های کبدی نیستند بلکه ممکن است عوارض جانبی آن ها بسی خطرناک تر باشد لذا می بایست در این راستا به سمت داروهایی رفت که از یک طرف هزینه های کمتری را داشته باشد و از طرف دیگر عوارض جانبی را به حداقل برساند، بدین منظور استفاده از گیاهان دارویی که بعضاً در تمام نقاط دنیا یافت می شودو در طب سنتی نیز استفاده می شود و دارای مقادیری ویتامین C و آنتی اکسیدان های طبیعی که خاصیت محافظت کبدی را دارند مورد توجه قرار گرفته است (۲۷،۳۴،۳۶).
۱-۳-تتراکلرید کربن و سمّیت آن
تتراکلرید کربن در گذشته به عنوان یک ماده بی حس کننده در پزشکی به طور وسیعی استفاده می شد. اما شیوع بالای مشکلات کلیوی و کبدی باعث عدم ادامه تجویز آن شد. اما هنوز در صنعت به کار می رود و همچنین این ماده یک مدل خوب برای مطالعه صدمات کبدی حاد است.
تتراکلرید کربن حداقل باعث ۳ نوع صدمه مجزا و غیر وابسته به سلول کبد می شود، از جمله نکروز هپاتوسیت که یک صدمه سلول غیر قابل برگشت است، اتساع رتیکولوم اندوپلاسمیک و تغییرات چربی، که ۲تغییر قابل برگشت هستند (۲۶).
تجمع چربی که خیلی زود شروع می شود، عمدتاً وابسته به نقص کبد در انتقال VLDL به پلاسما است. پس از مختل شدن سریع ساختمان ER، مهار ترشح VLDL افزایش می یابد (۸۴). از هم پاشیدگی ساختمان ER، سبب کمبود آنزیم های میکروزومی، شامل سیستم منواکسیژناز، آنزیم های سیتوکروم P450 ، گلوکز۶-فسفاتاز، UDP گلوکرونیل ترانسفراز، نوکلئوزید دی فسفاتاز و شاید دیگر آنزیم ها شود (۱).
پراکندگی پلی ریبوزومال که بطور کلاسیک به عنوان دگرانولاسیون و فساد سنتز پروتئین کبد مشخص شد، سریعاً بعد از سمیّت با تتراکلرید کربن ایجاد می شود (۱). مشخصاً کمبود سریع ظرفیت کلسیم از جدا شدن وزیکول های میکروزومی از ER نتیجه می شود. فعالیت لیزوزومی بعد ازحدود ۶ ساعت اتفاق می افتد و کاهش نفوذپذیری غشای پلاسمایی بعد از ۴ ساعت شروع به تنظیم شدن می کند. نتیجتاً، تحرک توده Ca++ به سلول ها و مرگ تقریبی سلول ایجاد می شود. تماس مزمن با CCl4 نیز باعث آسیب سلول کبدی وابسته به دوز می شود (۵۴).
سمیّت کبدی که با تتراکلرید کربن ایجاد می شود، به نظر می رسد که نتیجه متابولیسم احیایی کاتالیز شده توسطCYP450 است که تولید رادیکال آزاد CCl3ْ می کند که این رادیکال آزاد باعث پیوند کوالانت به پروتئین ها و لیپیدها و لیپید پراکسیداسیون، اختلال در کار هوموستاز کلسیم و مرگ سلول می شود. حال تعدادی از مهمترین مکانیزم های سمی تتراکلرید کربن را مرور می کنیم (۴۷و۴۸).
۱-۳-۱-مکانیسم ها ی فعال سازی متابولیکی تتراکلرید کربن
تتراکلرید کربن توسط منواکسیژناز ER در سلول های کبدی متابولیزه می شود. مهمترین قدم در این متابولیسم، احیای یک الکترونی CCl4 است که توسط یک ایزو آنزیم معینCYP450 (Fe++) کاتالیز می شود. در این واکنش که تحت شرایط بی هوازی انجام می شود، یک یون کلر از CCl4از طریق شکاف همولیتیک باند کربن-کلر آزاد می شود و یک کمپلکس غیر پایدار رادیکال CCl3 ْ و یک CYP450 (Fe++) ایجاد می شود (۳۷و۴۰). رادیکال CCl3 ْ ممکن است از کمپلکس خود آزاد شود (راه ترجیحی) در حالتی شبیه به حالتی که آنیون سوپراکسید رادیکال از CYP450 آزاد می شود، یا ممکن است یک احیای یک الکترونی روی آن انجام شود. (Fe+++-CCl3-Fe++-CCl3) الکترون های مورد نیاز از NADPH از طریق NADPH-CYP450 ردوکتاز به CYP450 منتقل می شوند. رادیکال CCl3 ْ نیز می تواند به صورت کوالانسی به انواعی از ماکرومولکول های کبد باند شود یا لیپید پراکسیداسیون اولیه ایجاد شود. علاوه بر این مراحل می تواند به طرف تخریب راه های متابولیکی بحرانی با سمیّتی که متعاقباً ایجاد می شود هدایت شود (۳۷).
تغییرات در میتوکندری کبدی که وابسته به سمیّت CCl4 هستند به نظر می رسد از روش دیگری صورت می گیرد. احتمال دارد که رادیکال آزاد CCl3 ْ که توسط CYP450 میکروزومی تولید می شود. بتوانند دور از محل تولیدشان برای تداخل با میتوکندری، منتشر شوند. چون آن ها بسیار فعال هستند و نیمه عمر های کوتاه دارند (۲۸،۵۴).
Tomasi و همکارانش نشان دادندکه میتوکندری ها خودشان قادر به فعال کردن CCl4 به رادیکال های آزاد هستند. در میتوکندری، مثل میکروزوم های کبد فشار کم O2 تشکیل رادیکال های آزاد را تحریک می کند که در اینجا پیشنهاد می شود که یک پروسه احیای یک الکترونی اتفاق می افتد (۹۹).
برخلاف میکروزوم ها در میتوکندری ها، رادیکال هایCCl3 ْ در غیاب NADPH تشکیل می شوند. تشکیل CCl3 ْ توسط زنجیره انتقال الکترون میتوکندریایی مثل KCN,antimycin و یا rotenone تحت تاثیر قرار می گیرد (۵۷و۵۸).
در واقع رادیکال CCl3 ْ یک پتانسیل احیایی نزدیک بهO2 دارد و بنابراین O2برای احیا شدن رقابت کند. احتمالآً دو کمپلکس IIIو IV یونانی زنجیره انتقال الکترون میتوکندریایی در فعالیت CCl3 ْ شرکت می کنند. فعال سازی رادیکال آزاد CCl3 ْ در میتوکندری، با تولید DNA کنژوگه در ارتباط است که منجر به تغییر های پراکسیداسیون در غشای ارگانل ها می شود (۳۴و۳۵).
۱-۳-۲-پراکسیداسیون چربی ها
آنزیم CYP450، یک ترکیب کلیدی از سیستم اکسیداز و رتیکولوم اندوپلاسمیک (RE) سلول های کبدی می باشد. این آنزیم برای سم زدایی ترکیبات خارجی که تهدید کننده زندگی سلول هستند، از طریق واکنش های مختلف، حیاتی می باشد. نوع و مقدار این آنزیم بسته به اندام، سن، جنس، نژاد، سلامتی و در معرض مواد شیمیایی بودن، متفاوت است. تعدادی از مواد خارجی[۷۲] به تنهایی سمی نیستند مثل آهن و اکسیژن، اما ترکیبات حاصل از متابولیسم آن ها توسطCYP450 سمی می باشد (۱).
برای ایجاد سمیت کبدی توسط CCl4، باید پیوند بین کربن و کلر شکسته شود و یک رادیکال آزاد تری کلرومتیل به وجود آید، این کار توسط CYP450و دیگر اکسیدازهای موجود در شبکه رتیکولوم اندوپلاسمیک[۷۳] انجام می شود. تولیدات حاصل از این شکست به طور غیرقابل برگشت به پروتئین های کبد و لیپیدهای کبدی متصل میشوند و رادیکال آزاد مشتق شده از CCl4با حمله به پل های متیلنی اسید های چرب غیر اشباع باعث شروع لیپید پراکسداسیون می شود، حمله رادیکال های آزاد و شروع لیپید پراکسیداسیون، منجر به تغییرات، در شبکه رتیکولوم اندوپلاسمیک می شود و باعث غیر فعال شدن CYP450 و غیرفعال شدن گلوکز-۶-فسفاتاز و ناتوانی در سنتز پروتئین، ناتوانی در دفع VLDL از کبد به سیستم گردش خون می شود (۷۶و۷۸).
رادیکال در حال واکنش می تواند لیپید پراکسیداسیون را از طریق پروسه های اکسیداتیو مختلف شروع کند، همچنین می تواند مانع از به وجود آمدن کلرین الکتروفیلیک ( که خود یک متابولیت سمی است) شود (۱۰۰). رادیکال های آزاد جدید می توانند تشکیل زنجیره های پراکسید جدید را شروع کنند. تجزیه نهایی اسیدهای چرب پراکسید شده باعث ایجاد تعدادی محصولات نهایی پایدار شامل اتان، پنتان و مالون آلدهید و ترکیبات کربنیل دیگری شود. ادامه این فرایند منجر به مرگ سلول می شود (۳۷).
۱-۳-۳-نقص در ساخت پروتئین
در تحقیقاتی که انجام شده، تتراکلریدکربن باعث کاهش سنتز پروتئین در حیوانات شده است. که این کاهش در نیم ساعت اول روی می دهد و به دوز ربطی ندارد. ریبوزوم هایی که تحت تاثیر تتراکلریدکربن قرار گرفته اند ظرفیت بسیار بالای برای اتصال Poly (u) ,phenyl alanine RNAرا نشان می دهند.
نقص متیلاسیون، مخصوص موقعیت ۲۱O-ribose است. پیشنهاد شده است که افزایش موقتی در ca2+ سیتوزولیک میتواند باعث فعال شدن (متیلاز) آنزیم های پروتئاز که به صورت انتخابی rRNAmethylase را تخریب می کنند (۸۶).
۱-۳-۴-به هم خوردن تعادل کلسیم
طرح های پژوهشی انجام شده درباره بررسی اثرات محافظت کبدی گیاه کرفس بر سمیّت القا شده ...