بنابرین، یا اطلاعات در حافظه کدگذاری نمیشوند یا به صورت ضعیف رمزگردانی میشوند. انتظار میرود که اختلال در کارکرد لوب فرونتال بر آن دسته از تکالیف حافظه که تا حد زیادی متکی به این راهبردها هستند، تأثیر بگذارد.
بسیاری از مطالعات بررسی کننده حجم هیپوکامپ در PTSD آزمونهای حافظه را شامل میشوند. نتایج مطالعات اولیه نشان میدهد که آسیبهای هیپوکامپ منجر به نقص حافظه کلی میشود که تمامی جنبههای حافظه را شامل میشود.
شواهدی از کاهش حجم هیپوکامپ در PTSD نیز در مطالعاتی ازجمله (برم نر و همکاران، ۱۹۹۵)، به دستآمده است که کاهشی با معناداری اندک در حجم هیپوکامپ در جانبازان جنگ ویتنام در مقایسه با شرکتکنندگان سالم یافتند. در این مطالعه هیچ تفاوت معناداری در حجم هیپوکامپ چپ یافت نشد، هسته دمدار و یا کل لوب تمپورال یادآوری میکند که کاهش حجم در نتیجه آتروفی تعمیمیافته نمیباشد. این نتیجه تا حدی در مطالعه دوم برم نر و همکاران (۱۹۹۷) نیز تکرار شد؛ که کاهشی را در حجم هیپوکامپ چپ در گروهی از بزرگسالان دارای سابقه سوءاستفاده جنسی نشان داد. بااینحال در مطالعات استین[۲۴۴] و همکاران (۲۰۰۲) و اسشاف[۲۴۵] و همکاران (۱۹۹۷) این نتایج به دست نیامد.
اختلال استرس پس از سانحه در شکل مزمن آن با شماری از اختلالات عصبی شناختی شامل محرکهای خنثی ازلحاظ هیجانی در ارتباط است. در مطالعه لاگارد[۲۴۶] و همکاران (۲۰۱۰)، عملکرد عصبی شناختی در ۲۱ نفر از افراد مواجه شده با تروما و مبتلا به PTSD حاد و ۱۶ فرد بدون ابتلا و نیز ۱۷ نفر از افرادی که هرگز با تروما مواجه نشده بودند ارزیابی شد.
شماری از نقایص در حوزه شناختی حافظه، منابع توجه در سطح بالا، کارکردهای اجرایی و حافظه کاری تنها در گروه مبتلایان به PTSD حاد و نه در میان سایر گروهها یافت شدند. یافته هایی که اشاره بهاحتمال آشفتگی در سیستم پیشانی-گیجگاهی در افراد مبتلا به PTSD حاد دارند، بهویژه به مدیریت بالینی اولیه این اختلال مربوط میشوند.
مطالعه جانسن و همکاران (۲۰۰۸) بر تغییرات یادگیری و حافظه کلامی در پناهندگان مبتلا به PTSD متمرکز است و اینکه آیا این تغییرات در ارتباط با توجه، اکتساب، ذخیرهسازی و یا بازسازی هستند. بیست و یک پناهنده مواجه شده با جنگ و خشونت سیاسی مبتلا به PTSD با ۲۱ نفر در گروه کنترل مقایسه شدند. هیچ تفاوتی در فراخنای توجه یافت نشد، اما آزمون حافظه کلامی، یادگیری کارآمد کمتر را در گروه PTSD نشان داد. تفاوتهای گروه را میتوان با کمک بهرهوری یادگیری توضیح داد. هیچ تفاوتی در حافظه بازشناسی دیده نشد. این نتایج نشان میدهند که تغییرات حافظه در PTSD با اکتساب و رمزگردانی با بهرهوری کمتر مواد حافظه دیده میشود و نه اختلال در فراخنای توجه و یا اختلال در بازیابی اطلاعات. کنترل علائم خاصی از PTSD و واکنشهای افسردگی نشان داد که خرده مقیاسهای نفوذی و واکنشهای افسردگی مهمترین علائم در فهم تغییرات حافظه در PTSD هستند.
۲-۱۱- افسردگی و حافظه فعال
در مطالعه هورن[۲۴۷] و همکاران (۱۹۹۷) به منظور بررسی میزان اختلال حافظه و نقش تشخیصی آن، نوجوانان افسرده اساسی و اختلال سلوک و نوجوانان دارای هردوی این اختلالات آزمون یادگیری کلامی کالیفرنیا را انجام دادند و بر اساس نرمهای آزمون با یکدیگر مقایسه شدند. نتایج نشانگر آن بود که نوجوانان افسرده عملکردی زیر استاندارد در تمام جنبههای CVLT داشتند؛ اما نیمرخ خاصی از اختلالات حافظه که متفاوت از دو گروه مورد مقایسه باشد ندارند. در مقایسه با هنجارهای بزرگسالان مبتلا به افسردگی اساسی، دختران نوجوان در تمام مقیاسها عملکرد پایینتری داشتند، اما پسران متفاوت از بزرگسالان افسرده نبودند. افسردگی در نوجوانان با اختلال حافظه آشکاری همراه نبود اما در دختران افسرده نقایص میتوانند شدیدتر از بزرگسالان افسرده باشند.
گونترا[۲۴۸] و همکاران (۲۰۰۴) باهدف مطالعه عملکرد پایه در تکالیف توجه و حافظه در کودکان و نوجوانان درمان شده مبتلا به اضطراب و افسردگی و افراد سالمی تحت شرایط عاری از مصرف دارو ارزیابی را انجام دادند که در آن عملکرد عصبی شناختی پایه در تکالیف توجه و حافظه کلامی در کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلالات هیجانی بین سنین ۶ تا ۱۷ سال ارزیابی شد. ۳۴ کودک مبتلا به اختلال اضطرابی، ۳۱ کودک افسرده و ۳۳ فرد در گروه کنترل به وسیله یک آزمون عصب روانشناختی گسترده ارزیابی شدند. در این مطالعه تأثیر معنادار تشخیص در مورد حافظه کلامی و نه توجه یافت شد. این مطالعه شواهدی برای عملکرد دستنخورده توجه در هر دو گروه بیمار و اختلال در عملکرد حافظه در کودکان مضطرب و افسرده فراهم آورد. به نظر میرسد اختلال حافظه بهویژه با افسردگی کودکی ارتباط دارد؛ اما این مطالعه با محدودیتهایی ازجمله دامنه سنی وسیع و گنجاندن تشخیصهای مختلف در گروه بود که منجر به ناهمگنی آن میشد.
جم لدین[۲۴۹] و همکاران (۲۰۰۹) در پژوهشی باهدف بررسی عملکرد حافظه کلامی در کودکان و نوجوانان مبتلا به افسردگی درمان شده و نوجوانان سالم دو تکلیف شناختی مختلف آزمون فراخنای ارقام و سیالی کلامی و واج شناختی نیز برای ارزیابی حافظه کاری و معنایی را مورداستفاده قراردادند. در این مطالعه تأثیر معنادار تشخیص بر فراخنای ارقام یافته شد. بیماران عملکرد ضعیفتر را در ارقام مستقیم و معکوس نشان دادند. در سیالی کلامی میان دو گروه بیمار و کنترل تفاوتی مشاهده نشد. سن پایین آزمودنیها و تجربه اولین دوره افسردگی میتواند توجیه در جهت عدم شدت نقایص در حافظه معنایی و کاری فراهم آورد. یافته ها از این فرضیه حمایت میکنند که نقایص حافظه در اختلالات افسردهساز میتواند تا حدی نتیجهای از رمزگردانی ضعیف باشد که خود به علت نقص در توجه به وجود میآید.
اضطراب و افسردگی با عملکرد ضعیف تحصیلی در ارتباطاند. بیان میشود که عملکرد تحصیلی در افراد جوان افسرده یا مضطرب به عنوان نتیجهای از افزایش نگرانی و کاهش در فرایندهای اجرایی مرکزی در حافظه کاری کاهش مییابد. در مطالعه (اونز[۲۵۰] و همکاران،۲۰۱۲) شرکتکنندگان کودکان ۱۲ تا ۱۳ سال را از دو مدرسه شامل میشدند. مطالعه به بررسی رابطه عاطفه منفی، نگرانی، حافظه کاری و عملکرد تحصیلی با بهره گرفتن از پرسشنامههای خودگزارشی، اطلاعات آزمونهای تحصیلی مدرسه و تکالیف رایانهای حافظه کاری پرداخت. سطوح بالاتر افسردگی و اضطراب با عملکرد ضعیفتر تحصیلی در ارتباط بود. حمایتهایی نیز برای فرضیههای میانجی وجود دارد، جایی که نگرانی و فرایندهای اجرایی مرکزی رابطه میان عاطفه منفی و عملکرد تحصیلی را واسطهگری میکنند.
“