“
نیکویی(۸۸-۱۳۸۷)در تحقیقی به این نتیجه دست یافت که بین شیوه فرزندپروری مستبدانه با نشانه های جسمانی واختلال در کارکرد اجتماعی پرسشنامه سلامت عمومی نوجوانان رابطه معنی داری وجود دارد.اما بین شیوه فرزندپروری مقتدرانه وسهل گیرانه مادر با سلامت عمومی نوجوانان رابطه معنی دار مشاهده نشد.
فرزادفرد و هومن(۱۳۸۷) نشان دادهاند که سبک های فرزندپروری وعملکرد والدین باعلایم اختلالات روان شناختی ورفتارهای مختل رابطه دارد.
هیبتی(۱۳۸۱)درپژوهش نشان داد که دانش آموزان با والدین مقتدر بیشتر از دانش آموزان با والدین مستبد وسهل گیر،از شیوه های حل مسئله در مقابله با رویدادهای تنش زا استفاده میکنند.
دریک بررسی قاسم زاده(۱۳۸۶)نشان داد که بین عزت نفس تحصیلی وعزت نفس خانوادگی ونمره کل عزت نفس با پیشرفت تحصیلی رابطه معنادار ومستقیم وجود دارد.
نتیجه پژوهش بخشایش(۱۳۹۰) بیانگر رابطه مثبت ومعنادار بین پیشرفت تحصیلی وعزت نفس بود.
نتیجه تحقیق(زارع پور،۱۳۸۴) نشان داد بین سلامت روانی والدین با پرخاشگری فرزندانشان ونیز بین شیوه های فرزند پروری و سلامت روانی با عملکرد تحصیلی دانش آموزان رابطه معناداری وجود دارد.
نامداروهمکاران(۱۳۹۱)در تحقیقی نشان دادند که ارتباط معناداری بیت سلامت روان وپیشرفت تحصیلی وجود دارد.
درپژوهشی که عیدیان(۱۳۸۵)درشهرستان اسفراین برروی ۳۵۰ دانش آموز دبیرستانی متشکل از۲۰۰ دختر و۱۵۰ پسرانجام داد به این نتیجه دست یافت که بین عزت نفس وپیشرفت تحصیلی رابطه معنا دار وجود دارد.
درپژوهشی که بیابانگرد(۱۳۸۴) به منظور بررسی رابطه میان عزت نفس ،انگیزه پیشرفت وپیشرفت تحصیلی در دانش آموزان سال سوم دبیرستان های تهران انجام داد.نتایج بررسی وی نشان دادکه همبستگی معناداری میان عزت نفس وپیشرفت تحصیلی وجود دارد.
درتحقیقی که توسط سید داودحسینی نسب وحسین وجدان پرست(۱۳۸۳)روی ۴۹۷ دانشجوی علوم پایه وعلوم انسانی مراکز تربیت معلم انجام شده،نشان میدهد که رابطه معناداری بین عزت نفس وپیشرفت تحصیلی وجود دارد.
مطالعات خسروی بابادی و همکاران(۱۳۸۱)نشان داده است که سطوح کلی عزت نفس به شکل معناداری پیشبینی کننده پیشرفت تحصیلی است.
نتیجه تحقیق مهرابی زاده هنرمند و همکاران(۱۳۷۹) نشان داد که سبک های فرزندپروری با سلامت روانی رابطه معنی داری دارد.
درتحقیقی که توسط سید داودحسینی نسب وحسین وجدان پرست(۱۳۸۳)روی ۴۹۷ دانشجوی علوم پایه وعلوم انسانی مراکز تربیت معلم انجام شده،نشان میدهد که رابطه معناداری بین عزت نفس وپیشرفت تحصیلی وجود دارد.
مطالعات خسروی بابادی و همکاران(۱۳۸۱)نشان داده است که سطوح کلی عزت نفس به شکل معناداری پیشبینی کننده پیشرفت تحصیلی است.
نتیجه تحقیق مهرابی زاده هنرمند و همکاران(۱۳۷۹) نشان داد که سبک های فرزندپروری با سلامت روانی رابطه معنی داری دارد.
پیشینه ی پژوهش های خارجی
نتایج تحقیقات هرز و همکاران (۱۹۹۹)، نشان میدهد که بین شیوه های مختلف فرزند پروری والدین با میزان عزت نفس نوجوانان رابطه وجود دارد؛بدین معنا که نوجوانان دارای والدین مقتدر،عزت نفس بالاتری نسبت به نوجوانان دارای والدین مستبد و یا سهل گیر دارند.
نتایج تحقیقات کسینجر٬پانیل و لی [۱۳۱](۲۰۰۶)، مارتینز وگارسیا[۱۳۲](۲۰۰۸)، برزنسکی واسمیتس[۱۳۳](۲۰۰۸)، ادن ورودریگز[۱۳۴](۲۰۰۸)،دانلوپ ،برنزوبرمیگام[۱۳۵](۲۰۰۱)،هرز(۱۹۹۹)،دکوویچ ومیوز(۲۰۰۲) نشان داده اندسبک والدینی مقتدرمبتنی بر ارزشیابی مثبت نظیر حمایت، مشارکت وعلاقه به کودک،عزت نفس کودک را تقویت میکند وسبک های حمایتی با عزت نفس بالا درجوانان ونوجوانان همراه است.
درتحقیقی ویس وشوارز[۱۳۶](۱۹۹۶)به این نتیجه رسیدند که کودکان ونوجوانانی که والدین آن ها روش مقتدرانه را به کارمی برند درمقایسه با کودکان ونوجوانانی که والدین آن ها ازروش فرزندپروری مستبدانه وسهل گیرانه استفاده میکنند،ازمهارت های اجتماعی بیشتری برخوردارند وفعالیت های مفیدتر ومؤثرتری را انجام میدهند.
دمتروویچ وبایرمن[۱۳۷](۲۰۰۱)به این نتیجه رسیدند که کودکان والدین مقتدرازسطوح بالاتری ازخودمختاری دارند وازصلاحیت های اجتماعی بیشتری نسبت به دیگران برخوردارهستند وپرخاشگری کمتری ازخود نشان میدهند.
آکویلینو وساپل[۱۳۸] (۲۰۰۱) وگالامبوس[۱۳۹] و همکاران(۲۰۰۳) نیز درپژوهش های جداگانه ای نشان دادند که نوجوانانی که دارای والدین آزادمنش ، گرم وحمایتی هستندسازگاری بهتری،اعتماد به نفس بالاتر،احساس رضایت بیشتر ازدوستان وزندگی عاطفی،تحریک پذیری کمتررا در پنج سال بعدی زندگی خود تجربه خواهند کرد.
نتیجه تحقیق سوناک[۱۴۰](۲۰۰۱) نشان داد بین وضعیت اجتماعی وشیوه تربیت والدین با سلامت روان وعزت نفس در دانشجویان ارتباط معناداری وجود دارد.
آکویلینو وساپل[۱۴۱] (۲۰۰۱) وگالامبوس[۱۴۲] و همکاران(۲۰۰۳) نیز درپژوهش های جداگانه ای نشان دادند که نوجوانانی که دارای والدین آزادمنش ، گرم وحمایتی هستندسازگاری بهتری،اعتماد به نفس بالاتر،احساس رضایت بیشتر ازدوستان وزندگی عاطفی،تحریک پذیری کمتررا در پنج سال بعدی زندگی خود تجربه خواهند کرد.
نتیجه تحقیق سوناک[۱۴۳](۲۰۰۱) نشان داد بین وضعیت اجتماعی وشیوه تربیت والدین با سلامت روان وعزت نفس در دانشجویان ارتباط معناداری وجود دارد.
دارلینگ(۱۹۹۹)درتحقیقی نشان داد کودکان ونوجوانانی که والدین آن ها ازروش مستبدانه استفاده میکنند،عملکرد تحصیلی نسبتا”خوبی دارند،ولی مهارت های اجتماعی وعزت نفس آنان اندک است وکودکان ونوجوانان والدینی که ازروش سهل گیرانه استفاده میکنند،مشکلات رفتاری بیشتروعملکرد تحصیلی پایین تری دارند،ولی مهارت های اجتماعی وعزت نفس آنان بالاتر است.
پژوهش های پریوات[۱۴۴](۲۰۰۳)،هیدگرکن[۱۴۵] و همکاران(۲۰۰۴)، نشان دادهاند که سبک های فرزندپروری وعملکرد والدین باعلایم اختلالات روان شناختی ورفتارهای مختل رابطه دارد.
نوجوانانی که والدینشان از سبک فرزند پروری مقتدرانه بهره می جویند،در مقایسه با سایر کودکان ونوجوانان امیدوارترند(ادواردز وپرایس[۱۴۶]،۲۰۰۲)کودکانی که امیدواری بیشتری دارند کمتر افسرده میشوند،اعتماد به نفس آنان بیشتر است وپیشرفت تحصیلی آنان نیز بیشتر است.
نتایج تحقیقات زیادی بیانگر این است که که از لحاظ آماری بین شیوه های فرزند پروری والدین ومشکلات رفتاری فرزندان ارتباط معناداری وجود دارد(ارگیز[۱۴۷]،۲۰۰۵).
کوریدو،وارنر وایبرگ[۱۴۸](۲۰۰۲)،نشان دادند که سبک های فرزندپروری مقتدربا سازماندهی ،پیشرفت تحصیلی وجهت گیری عقلانی در کودکان رابطه مثبت وجود دارد.
ترنر[۱۴۹] و همکاران(۲۰۰۹)وبرونستین[۱۵۰] و همکاران(۲۰۰۵)درمطالعات خود به این نتیجه دست یافتند که سبک فرزندپروری مقتدرانه که حاکی از ارتباط باز،تؤام با انتظارات درخور،استدلال درطرح خواسته ها ومحدودیت ها،حساسیت و آمیزش است باعملکرد تحصیلی بهتر دانش آموزان رابطه دارد.
نتایج تحقیقات چائو[۱۵۱](۲۰۰۱)ومنشار(۲۰۰۶)نشان داد که بین سبک های فرزندپروری والدین با پیشرفت تحصیلی فرزندانشان رابطه وجود دارد.
“