Group4
۳۰
۱٫۳۶۹۱
۱٫۳۶۹۱
Group1
۳۰
۱٫۵۱۴۰
Sig.
.۳۲۵
.۷۵۸
.۲۱۲
براساس نتایج آزمون توکی (جدول۴-۳) تفاوت بین گروه ۱ (گلاس یونومر معمولی) با گروه های ۲(گلاس یونومر حاوی ACP) و ۳ (GI در شرایط ترموسایکلینگ) از لحاظ آماری معنی دار بود.(P<0.05)
تفاوت بین گروه ۲ با گروه های ۱ و ۴ (ACP در شرایط ترموسایکلینگ) از لحاظ آماری معنی دار بود.(P<0.05)
بحث
با توجه افزایش شیوعLesion (WSL) White Spot طی درمان ارتودنسی ثابت ناشی از حضور اتچمنت های ارتودنسی (۵۳ و ۵۶) ، کنترل پلاک قبل از درمان و در طی درمان ارتودنسی بدون در نظر گرفتن خواص فیزیکی سمان و ادهزیو بکار رفته ، همواره یکی از جنبه های تحقیقاتی مهم در علم ارتودنسی بوده است(۴۰ و ۵۷ ). مطالعات بسیاری در رابطه با افزایش شیوع WSL انجام شده
است(۵۸ و ۵۹).
Forsten با بهره گرفتن از عوامل دارویی موضعی مانند فلوراید، طی درمان ارتودنسی به خصوص در بیماران با خطر بالا(۶۰)، در جلوگیری ازایجاد WSL به طور موفقیت آمیزی بهره برد. روش های مختلفی برای جلوگیری و کنترل دمینرالیزاسیون طی درمان ارتودنسی استفاده شده است مانند فلوراید در فرم های مختلف ، سیلانت ها ، رژیم غذایی ، اپلاینس های ارتودنسی مدیفیه شده با الگوهای مختلف ، ترکیبات حاوی کلسیم فسفات مانند CPP-ACP و ACP (47 و ۵۷ و ۶۱-۶۵).
نتایج بررسی متا آنالیز صورت گرفته توسط Yengopal در سال ۲۰۰۹ نشان داد CPP-ACP میتواند در کوتاه مدت باعث رمینرالیزاسیون شود و همچنین مطالعات کارآزمایی بالینی انجام شده نشان دادند که استفاده طولانی مدت از این ترکیب در پیشگیری از پوسیدگی نقش فعالی ایفا می کند.(۳۷ و ۶۶ و ۶۷) با ورود ترکیبات حاوی کلسیم فسفات در ساختار مواد دندانی علاوه بر اثبات اثرات آنها در رمینرالیزاسیون ضایعان مینایی و جلوگیری از دمینرالیزاسیون، در ارتودنسی مطالعات بسیاری بر روی خواص فیزیکی و شیمیایی مواد حاوی این ترکیبات، به خصوص در رابطه با ادهزیو های مورد استفاده در باندینگ براکت ها صورت گرفته است(۲۸ و ۳۵ و ۴۷ و ۶۸). اگرچه باندینگ مستقیم اتچمنت های ارتودنسی یک روش معمول برای دندان های قدامی می باشد ، دندان های مولر در اکثر موارد بند می شوند زیرا شکست باندینگ روی دندان های مولر به دلیل اعمال فشارهای سنگین اکلوژن و نیروهای انکوریج زیاد است(۶۹). در نتیجه این موضوع و اهمیت بندینگ طی درمان ، خطر بیشتر ایجاد پوسیدگی در اطراف بندها ی مولر بدنبال بندینگ و اندک بودن مطالعات در این زمینه (۴۳) ، ضرورت بررسی خواص فیزیکی سمان های بندینگ حاوی ترکیبات کلسیم فسفات مانند ACP ، احساس می شد.
در مطالعه حاضر ۱۲۰ دندان مولر سوم پایین بند شده با سمان GI به تنهایی و در ترکیب با ACP در ۴ گروه ۳۰ تایی تحت آزمون استحکام گیر قرار گرفتند و اثر ترموسایکلینگ نیز بعنوان یک متغیر مورد بررسی قرار گرفت.
مطالعات متعددی خواص فیزیکی گلاس یونومر به تنهایی و بعد از اضافه شدن ترکیباتی مانند کلرهگزیدین را بررسی کردند(۳۴ و ۷۰).
علت استفاده گسترده از سمان گلاس یونومر در کلینیک ارتودنسی ، توانایی باند شدن این ترکیب به سطوح مختلف مانند مینا، عاج و رزین کامپوزیت ها و بند های استینلس استیل ، حلالیت پایین ، آزاد سازی طولانی فلوراید و استحکام فشاری و کششی بالا می باشد(۱۰ و ۳۴) و از سوی دیگر با توجه به اینکه پس از سخت شدن گلاس یونومر و در درازمدت خاصیت آزادسازی یون فلوراید کاهش می یابد و از طرفی خواص مطلوب ترکیبات حاوی کلسیم فسفات در جلوگیری از دمینرالیزاسیون و تقویت رمینرالیزاسیون اثبات گردیده است، در این مطالعه استحکام گیر ترکیب گلاس یونومر و آمورفوس کلسیم فسفات بررسی شد.
در تحقیق حاضر ACP با میزان ۵/۱ درصد به پودر گلاس یونومر اضافه شد چرا که در مطالعه Mazzaoui در سال ۲۰۰۳ نشان داده شد که اضافه کردن ۵/۱% CPP-ACP باعث ۲۳% افزایش استحکام فشاری ، ۳۳% افزایش استحکام باند کششی می شود و علت آن را ناشی از قرار گرفتن نانوپارتیکل های CPP-ACP در ماتریکس گلاس یونومر دانست. از طرفی۵/۱ % CPP-ACP باعث افزایش آزادسازی کلسیم و فسفات و یون فلوراید در محیط اسیدی و خنثی و محافظت از مینا و عاج مجاور اپلاینس های در معرض اسید دمینرالیزه کننده ی پلاک شد.(۳۴) اما در مطالعه Al Zraikat با اضافه کردن ۵% ACP CPP- به گلاس یونومر آزادسازی فلوراید کاهش و آزاد شدن کلسیم فسفات افزایش یافت ، همچنین موجب افزایش زمان سخت شدن سمان ، کاهش فلو و استحکام کششی سمان شد. علت این به تغییر در ترکیب و نسبت پودر به مایع نسبت داده شد ، لذا CPP-ACP با مقدار ۳ % نیز به گلاس یونومر اضافه شد و مشاهده گردید که این درصد CPP-ACP هم به طور معنی داری باعث کاهش آزادسازی فلوراید شد که علت آن را ناشی از باند CPP-ACP با یون فلوراید و جلوگیری از آزاد شدن آن
دانستند (۴۱).
برخلاف براکت ها (۷۱) تا کنون دامنه ای نرمال برای مقادیر استحکام گیر بند های ارتودنسی گزارش نشده است و لذا مقایسه ما با نتایج مطالعات قبلی صورت گرفت.
طبق نتایج این مطالعه ، در بین گروه ها بیشترین میزان استحکام گیر در مورد سمان گلاس یونومر بدون شرایط ترموسایکلینگ (۵۱۴۰/۱ مگاپاسکال) مشاهده شد که بسیار نزدیک به میزان استحکام گیر بندهای میکرواچ شده مربوط به سمان گلاس یونومر (MPa454/1) در مطالعه Millet در سال ۲۰۰۳ میباشد که در تحقیق وی نیز ترموسایکلینگ انجام نشده بود(۱۰). همچنین در مطالعه Wood ، میانگین استحکام باند برای دندان های مولر بند شده با سمان گلاس یونومر بدون شرایط ترموسایکلینگ در محدوده MPa2/1 تا ۵/۱ گزارش شد (۷۲) که مشابه با عدد بدست آمده در مطا لعه حاضر است.
نتایج مطالعه ما نشان داد که در شرایط ترموسایکلینگ با سمان گلاس یونومر استحکام گیر بند بصورت معناداری کاهش یافت که در مطالعه در سال ۱۹۸۶ مشاهده شد در ۲۵۰۰ سیکل ترموسایکلینگ استحکام گیر بند ۳/۱ مگاپاسکال بود که بسیار نزدیک به گروه مشابه در مطالعه ما می باشد با این تفاوت که این میزان در مطالعه ما پس از ۸ روز و در مطالعه Norris پس از ۶۰ روز ایجاد شد(۵) که ممکن است با نوع بند ( مش دار یا بدون مش) و نوع کارخانه سازنده سمان گلاس یونومر مرتبط باشد . کاهش استحکام باند بدنبال ترموسایکلینگ و وارد کردن استرس دمایی به سمان گلاس یونومر در چند مطالعه دیگر نیز به اثبات رسیده است(۷۳ و ۷۴).
Uysal در سال ۲۰۱۰ استحکام برشی پیوند سمان حاوی (Aegis Ortho) ACP را با سمان گلاس یونومر (Ketac-Cem) برای تثبیت بند های ارتودنسی مقایسه کردند .نتایج این مطالعه نشان داد استحکام برشی پیوند بین نمونه ها ی دو گروه از نظر آماری تفاوت معنا داری نداشتند. اما در مطالعه ما با اضافه شدن ACP به سمان گلاس یونومر استحکام گیر سمان بصورت معنی داری دچار افت شد که این اختلاف نتیجه را می توان به نوع روش کار و تست انجام شده در دو مطالعه نسبت داد. در مطالعه Uysal از تست SBS برای مقایسه دو سمان استفاده شد و نیروها Shear بودند در صورتی که در مطالعه ما نیروی Tensile استفاده شد(۴۳) .
اما در مطالعاتی که بر روی استحکام باند براکت ها با مواد حاوی ACP صورت گرفت مشخص شد که حضور ACPباعث پایین آمدن استحکام باند شد. بطوریکه Uysal در سال ۲۰۰۹ (۴۷) مطالعه ای بر روی استحکام باند کامپوزیت حاوی ACP به عنوان ادهزیو لینگوال ریتینر انجام داد ، نتایج وی نشان داد که ادهزیو حاوی ACP دارای مقادیر استحکام باند پایین تری نسبت به گروه شاهد (کامپوزیت) بود .
به طور مشابه در مطالعه Foster در سال ۲۰۰۸ (۳۵) ادهزیو Aegis Ortho حاوی ACP کمترین میزان استحکام برشی را در بین سه گروه داشت اما مقادیر استحکام باند به دست آمده از نظر آماری تفاوت معنی داری با گروه گلاس یونومر نداشت. در بررسی Dunn در سال ۲۰۰۷ (۲۸) استحکام برشی پیوند در براکت های باند شده با ادهزیوAegis Ortho (حاوی ACP) به طور معنی داری از نظر آماری نسبت به گروه ادهزیو با بیس رزین (Transbond XT,3M Unitek) ،پایین تر بود و میانگین مقادیر استحکام پیوند به دست آمده در این گروه حدودا MPa 2/1 بود که با توجه به مطالعه Reynolds (71) بسیار پایین تر از میزان مطلوب برای تحمل نیروهای ارتودنسی بود.
در مطالعه دیگر Uysal در سال ۲۰۱۰ (۴۲) ، مقادیر استحکام باند براکت در گروه ادهزیو
Aegis Ortho حاوی ACP در مقایسه با ادهزیوXT Transbond به طور معنا داری کمتر بود.
این موضوع به این دلیل می باشد که پارتیکل های ACP نمی توانند کامپوزیت را تقویت کنند و ساختار ماده زمینه ای را تضعیف می کنند(۷۵).
با وجودیکه در مطالعه حاضر با اضافه شدن ACP به گلاس یونومر استحکام گیر کاهش یافت ، اما بعد از ترموسایکلینگ میزان استحکام گیر نمونه هایی که با گلاس یونومر حاوی ACP بند شده بودند بسیار بالاتر رفت بطوریکه با گروه سمان گلاس یونومر در شرایط بدون ترموسایکلینگ تفاوتش اندک گردید. این نتیجه مشابه با مطالعه Xiaojun بود (۴۸) که بیشترین استحکام باند براکت های باند شده، مربوط به ادهزیو حاوی CPP-ACP بود. در این مطالعه نیز کلیه نمونه ها تحت شرایط ترمو سایکلینگ به مدت ۱۰۰۰ دور قرار گرفته بودند . علت را می توان ناشی از تغییر ساختار ACP در شرایط مختلف حرارتی دانست زیرا با توجه به مطالعه Dorozhkinدر سال ۲۰۱۰ ، از دیدگاه ترمودینامیکی با اختصاص دادن زمان کافی و شرایط مناسب ، ترکیبات آمورفوس مانند ACP بهترین مواد برای تبدیل شدن به ساختار کریستالی با ثبات می باشند به نحوی که در محدوده ی تغییرات دمایی ۲۰ تا ۴۰ درجه سانتیگراد تمایل به تشکیل ساختار های کریستالی (هیدروکسی آپاتیت) بیشتر و با ثباتی دارند و این روند منجر به قوی تر شدن ماتریکس و به دنبال آن افزایش استحکام ماده می شود(۷۶). از آنجاییکه شرایط استرس دمایی طی دوران دو ساله درمان ارتودنسی در محیط دهان گریز ناپذیر است به نظر می رسد با اضافه شدن ACP به گلاس یونومر ، این ترکیب جدید در محیط دهان مقاومت کافی را در برابر نیروهای وارد شده به دندان های خلفی داشته باشد.
نتیجه گیری
نتایج این مطالعه نشان داد بشترین میزان استحکام گیر بدست آمده در بین گروهها مربوط به گلاس یونومر معمولی بدون ترموسایکلینگ بود. (MPa 5140/1 )
با اضافه شدنACP به گلاس یونومر بدون شرایط ترموسایکلینگ ، میزان استحکام گیر در مقایسه با گلاس یونومر معمولی(گروه ۱) بطور معنی داری کاهش یافت ((P<0.05 به طوریکه کمترین میزان استحکام گیر در این گروه مشاهده شد. (MPa 1695/1)
میزان استحکام گیر در گروه گلاس یونومر به همراهACP بعد از شرایط ترموسایکلینگ بیشتر از گلاس یونومر معمولی(گروه ۴) بعد از شرایط ترموسایکلینگ بود ولی این تفاوت از نظر آماری معنی دار نبود. ((P>0.05