۷۹
نمودار۴-۱۲- هیستوگرام متغیر نوآوری سازمانی
۸۱
نمودار۴-۱۳-خلاصه نتایج
چکیده
مدیریت دانش ارتقای یک رویکرد جامع برای شناسایی، تسخیر، بازیافتن، تسهیم و ارزشیابی یک سرمایه اطلاعاتی سازمان است و بر ابعاد مختلف سازمان تاثیر میگذارد. هدف از تحقیق حاضر بررس رابطه میان مولفه های مدیریت دانش با نوآوری سازمانی می باشد. جامعه هدف مطالعه حاضر، سازمان تامین اجتماعی در استان گیلان می باشد. که ۲۶۰ نفر به عنوان نمونه انتخاب گردیده است و اطلاعات از طریق پرسشنامه استاندارد جمع آوری گردیده است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی است و همچنین از روش همبستگی برای آزمون فرضیه ها استفاده شده است. نتایج حاصل نشان داده است که که از میان مولفه های مدیریت دانش، مولفه کسب دانش با ضریب همبستگی ۳۳٫۷ درصد؛ مولفه انتقال دانش با ضریب همبستگی ۱۵٫۴؛ مولفه خلق دانش با ضریب همبستگی ۲۰٫۷ و مولفه کاربرد دانش با ضریب همبستگی ۳۴٫۲ رابطه مثبت و معنی داری با نوآوری سازمانی دارد. در حالیکه مولفه حفظ دانش رابطه معنی داری با نوآوری سازمان ندارد. همچنین از دیدگاه کارکنان سازمان تامین اجتماعی استان گیلان، تمامی مولفه های مدیریت دانش در سازمان مذکور از وضعیت نسبتا مطلوبی برخوردار است. بطوریکه میانگین ارزش کسب شده برای متغیرها عبارت است از: کسب دانش برابر با ۳٫۱۳؛ حفظ دانش برابر با ۳٫۰۹؛ انتقال دانش ۳٫۱۱؛ خلق دانش ۳٫۱۳؛ کاربرد دانش ۳٫۲۹ و در نهایت نوآوری سازمانی برابر با ۳٫۳۲ بوده است.
کلمات کلیدی: مدیریت دانش، نوآوری سازمانی، خلق دانش، انتقال دانش، کسب دانش، حفظ دانش، کاربرد دانش.
فصـل اول
کلیـات تحقیـق
۱-۱-مقدمه
هدف از فصل اول، بیان کلیات پژوهش می باشد، از این رو پس طرح مسئله و بیان سوال اصلی تحقیق به ضرورت و اهمیت انجام مطالعه حاضر پرداخته شده است. در ادامه اهداف و فرضیه های مبتنی بر مدل آورده شده است. در نهایت با بیان کوتاهی از مراحل اجرای تحقیق به ارائه مدل مفهومی و معرفی متغیرها پرداخته شده است.
۱-۲-بیان مسئله
نوآوری به عنوان عامل مهم و حیاتی برای سازمان ها به منظور ایجاد ارزش و مزیت رقابتی پایدار است. سازمان ها با نوآوری بیشتر، در پاسخ به محیط های متغیر و ایجاد و توسعه قابلیت های جدیدی که به آنها اجازه دهد به عملکرد بهتری برسند، موفق تر خواهند بود(Montes and et al, 2004). ولی این فرایند کاملا پیچیده است و مستلزم مدیریت موثر و کارآمد در بسیاری از فعالیت های مختلف است (طالقانی و همکاران، ۱۳۹۰، ۱۵۳). مدیریت دانش عنصر اصلی و مرکزی در فرایند مدیریت است، سازمان ها را قادر می سازد تا به طور مداوم تخصص سازمانی خود را به محصولات یا خدمات تبدیل کنند. با کاربرد موثر دانش، افراد ممکن است اشتباهات کمتری کنند یا کارایی خود را بهبود دهند و دوباره کاری یا کاراضافی را کاهش دهند و در نهایت قادر به ایجاد فرآیندها یا سیستم های مدیریتی نوآورانه تر شوند(Sarin and Dermott,2003). سازمان ها با قابلیت مدیریت دانش، نوآوری بیشتری دارد. در حقیقت تاثیر دانش از طریق ایجاد تفکرات جدید در تولید و نوآوری های عمومی می باشد. دانش برای سازمان به تنها یی منبع مهمی نیست ، بلکه در قلب مدیریت دانش، نوآوری را جستجو کرد، زیرا مزیت رقابتی پایدار در نوآوری پنهان است (صفرزاده و همکاران، ۱۳۹۱، ۸۰). تحقیقات نشان داده مدیریت دانش از طریق ایجاد یک فرهنگ مفید و ارزشمند برای ایجاد و تسهیم دانش و همچنین ایجاد فرهنگ همکاری در سازمان ها نقش مهمی را در فرایند نوآوری ایفا می کند. محققان برنقش محوری مدیریت دانش به خصوص در ایجاد یک محیط کاری داخلی که خلاقیت و نوآوری را حمایت می کند تاکید کرده عععععع///ضضضض اند. نتایج حاکی از آن است که رابطه مثبت و معنی داری بین مدیریت دانش و عملکرد نوآوری در سازمان ها وجود دارد(میرفخرالدین و همکاران، ۱۳۸۹، ۱۰۵). در سالهای اخیر با ظهور اقتصاد دانش محور نوآوری در سازمان تامین اجتماعی نقش مهمی در تحول ساختارهای اقتصادی و اجتماعی پیدا کرده است. به گونه ای که نوآوری یکی از مزیت های اصلی برای بهبود خدمات ارائه شده مطرح می باشد و سبب بهبود عملکرد سازمانی خواهد شد. مدیریت دانش به عنوان عامل تولید ایدههای نو و بدیع در سازمان مورد توجه قرار گفته است.
با توجه به ضرورت استقرار مدیرت دانش مسئله تحقیق حاضر اینست در سازمان تامین اجتماعی استان گیلان نوآوری سازمانی با به کارگیری مولفه های مدیریت دانش به طور کامل محقق نیافته است. از اینرو در این تحقیق درصدد تبیین ارتباط مولفه های مدیریت دانش با نوآوری سازمانی هستیم.
۱-۳-ضرورت انجام تحقیق
امروزه سازمان ها برای بقا و رشد و توسعه خود به نوآوری نیاز دارند و مدیریت دانش می تواند نقش اساسی در نوآوری سازمانی داشته باشد (ودادی و عبدالعلیان، ۱۳۹۰، ۱۴۱). اهمیت موضوع تحقیق از دو جنبه تئوری و کاربردی بایستی مورد توجه قرار گیرد ؛ اهمیت موضوع تحقیق از نظر تئوری بصورت استدلالی و در ادبیات مربوط به موضوع ، مشهود است و از نظر کاربردی به آمار ، ارقام و رویدادها می پردازد.
امروزه در ادبیات مدیریت به وفور شاهد تأکید بر نقش دانش ، به عنوان یک منبع حیاتی برای حفظ رقابت پذیری و سودآوری هستیم. دانش در مرکز رقابت پذیری قرار گرفته است ، اکنون روشن
شده است که در شرایط رقابت فعلی ، در بسیاری از سازمان ها مزیت رقابتی پایدار به مقدار قابل ملاحظه ای از دانش ناشی می شود – به دلیل اینکه کپی کردن آنچه که سازمان ها می دانند و دارند دشوار است و باید برای رسیدن به آنها فرایند یادگیری مشابهی را طی کرد.
لارنس و پروساک، شش الزام محیطی که سازمان ها را با توجه و تأکید به مدیریت دانش سوق می دهد به این صورت عنوان کرده اند : (بعد تئوری)
۱-جهانی شدن.
۲-تغییر و تحول روز افزون در سازمان ها.
۳-جهان به سرعت در حال تغییر است.
۴-در شرکت های نرم افزاری ، دانش بخشی از تولید است.
۵-برای انجام اثربخش تر فعالیت های مجازی به دانش بیشتری نیاز است.
۶-دانش موجود ، دانش جدید خلق می کند(زایش دانش).
بعد از مطرح شدن مفاهیم مهندسی مجدد و مدیریت کیفیت جامع، مفهوم جدیدی به نام مدیریت دانش و به تبع آن سیستم های مدیریت دانش پا به عرصه وجود گذاشتند مدیریت دانش با نوآوری ها و ابداعات در مهارتهای مدیریتی و یادگیری سازمانی نقاط مشترک بسیاری دارد ( Bartol and Srivastava, 2002, 67)
تغییر ماهیت فعالیتهای سازمانها به کارهای دانشی موجب اهمیت یافتن روزافزون کاربرد مدیریت دانش در سازمانها شده است.
مدیریت دانش و فعالیتهای مرتبط با آن، دارای کارکردهای متعددی در سازمانها است که یکی از اصلیترین و مهمترین آنها افزایش توان رقابت سازمان در محیط رقابتی و خلق مزیتهای رقابتی پایدار برای سازمان ها است و این موضوع به ویژه در سازمانهای دانش محور همچون تامین اجتماعی که دانش کارکنان آنها عامل اصلی ارائه محصول یا خدمت آنها محسوب میگردد، نمود بیشتری دارد.
۱-۴- چارچوب نظری
چارچوب نظری پایه ای است که تمام تحقیق بر روی آن تکیه می کند.یک شبکه منطقی،توسعه یافته،توصیف شده و کامل بین متغیرهایی است که از طریق فرایندهایی مانند مصاحبه،مشاهده و بررسی ادبیات موضوع پیشینه ی تحقیق مشخص شده اند.این متغیر ها با مساله تحقیق در ارتباط است.یک چارچوب نظری خوب،متغیرهایی مهم و موثر در شرایط مربوط به مساله ای تعریف شده را شناسایی و نشان می دهد و ارتباط بین متغیرها را به صورتی منطقی توصیف می کند.(خاکی،۱۳۸۹،۳۲). چارچوب نظری بیانگر روابط حاکم بر متغیرهای مستقل و وابسته بر اساس ادبیات موضوعی می باشد. چارچوب نظری تحقیق حاضر برگرفته از مدل سدرا و گَبل[۱] (۲۰۱۰) می باشد. براساس مسئله مطرح شده، مدل مفهومی تحقیق حاضر به شرح نمودار (۱) زیر می باشد:
مدیریت دانش
خلق دانش
حفظ دانش
انتقال دانش
کاربرد دانش
نوآوری در سازمان
کسب دانش
نمودار۱- مدل مفهومی تحقیق ؛ منبع: sedra and gable, 2010
۱-۵-سوالات تحقیق
۱-۵-۱- سوال اصلی
آیا میان مولفههای مدیریت دانش و نوآوری سازمانی در سازمان تامین اجتماعی استان گیلان رابطه معنی داری وجود دارد؟
۱-۵-۲-سوالات فرعی
- آیا کسب دانش در سازمان تامین اجتماعی استان با نوآوری سازمانی رابطه معنی داری دارد؟
- آیا خلق دانش در سازمان تامین اجتماعی استان بر نوآوری سازمانی رابطه معنی داری دارد؟