آثار و فواید شکرگزاری در عهد عتیق عبارتند از:
- رضایت خداوند: «ای مقدّسان خداوند او را بسرایید و به ذکر قدوسیّت او حمد گویید! زیرا که غضب او لحظهای است و در رضامندی او زندگانی. » (مزامیر۳۰: ۴-۵).
- افزایش نعمت: «خداوند را متبارک بخوان! که جان تو را به چیزهای نیکو سیر میکند تا جوانی تو مثل عقاب تازه شود. » (مزامیر۱۰۳: ۵).
- آمرزش گناهان: «خداوند را متبارک بخوان! که تمام گناهانت را میآمرزد» (مزامیر۱۰۳: ۳).
- شفا یافت از بیماریها: «خداوند را متبارک بخوان! که همه مرضهای تو را شفا میبخشد» (مزامیر۱۰۳: ۳).
- شکرگزاری در عهد جدید
در عهد جدید، اساس شکرگزاری تماماً دگرگون میگردد. شکرگزاری در عهد جدید، پاسخی است به فیض نجات دهنده الهی؛ پاسخی به محبت الهی که جان پسر خود را فدای گناهان بشرنمود. قبلاً انسان هدیهایی به جهت قدردانی و شکرگزاری به معبد تقدیم میکرد، اکنون تمام قلب و وجود مسیحی شکرگزار گشته است. او از شوق آنچه بر او روی داده است، نه هدیه بلکه قصد می کند تا تمام وجود خودش را مانند هدیه تقدیم خدای پدر کند، خود را مانند قربانی زنده تقدیم کند (لیون دوفر الیسوعی، ۱۹۸۶، ص۱۴۰۱).
خود مسیح، نیز خدا را در شب آخر، در مراسم نان و شراب، به جهت این امر شکر میگوید. بنی اسرائیل بیادگار خروج از مصر «عید فصح» را نگاه میداشتند و در ازای این عید، مسیح، «عشای ربانی» را برقرار کرد . در این عشا، نان به منزله جسم مصلوب مسیح میباشد و پیاله شراب نشانه ریختن خون وی میباشد (میلر، ۱۹۸۴: ۴۲؛ بلاغی، ۱۳۸۶، ج۲: ۶۲۳). درآن شب عیسای مسیح پیاله را گرفت و خدا را شکر کرد. زیرا این پیاله بود که سمبل خون او بود که برای کفارهی گناهان بسیاری باید ریخته میشد. عیسای مسیح آن شب خدا را شکر گفت برای خون خود که برای این نجات عظیم الهی باید ریخته میشد و انسان گناهکار را از مرگ ابدی رهایی میبخشید (وورست، ۱۳۸۴: ۷۴-۷۵). این آیین سپاسگزاری و یادآوری رویدادهای نجات بخش مرگ، قبر، رستاخیز، صعود، جلوس به دست راست پدر و بازگشت خداوند، فرد مسیحی را از دایرهی زمان خارج می کند تا در حرکت جاودانی پسر خدا که برای راهنمایی قومش به سوی ملکوت، از میان قوم خود گذر کرد، شرکت نماید (محمدیان، ۱۳۸۱: ۴۲۵) و این مشارکت در حرکت جاو. دانی پسر توسط روح القدس صورت میگیرد (یوحنا۴: ۲۶؛ ۱۵: ۲۶؛ ۱۶: ۱۴).
کل زندگی عیسی، نیز یک شکرگزاری پیوسته بود که گاهی اوقات آشکار میشد تا اینکه آدمیان ایمان آورده و با او خدا را شکر و سپاس گویند (ر.ک: یوحنا۱۱: ۴۲). هدف اصلی این شکرگزاری، کار خداست یعنی ادراک مسیح که به طور برجستهای با معجزات آشکار شد: «ای پدر، تو را شکر میکنم که سخن مرا شنیدی. و من میدانستم که همیشه سخن مرا میشنوی؛ و لکن بجهت خاطر این گروه که حاضرند گفتم تا ایمان بیاورند که تو مرا فرستادی. » (یوحنا۱۱: ۴۱-۴۲)، «عیسی نانها را گرفته و شکر نموده، به شاگردان داد و شاگردان به نشستگان دادند» (یوحنا۶: ۱۱).
همچنین، مسیحیان اولیه با آگاهی از عطیهای که دریافت کردند و با پیروی از نمونه ای که از استاد پذیرفتند، شکرگزاری به عمل آوردند. برخی از عبارات عهد جدید بازتاب شکرگزاری رسولان و جوامع اولیه هستند:
به عنوان نمونه، نامه های پولس رسول یادآور شکرگزاری مستمر اوست: در (اول قرنتیان ۱: ۴). پولس به دلیل فیضی که خدا به ایمانداران عطا کرده است خدا را شکر میگوید. در (دوم قرنتیان ۴: ۱۵). به دلیل افزون شدن این فیض بیکران خدا در ایمانداران او، خدا را شکر میگوید. در دوم قرنتیان در آن برکاتی که خدا در زندگی ایمانداران مهیا ساخته و آنها را بر آن میدارد تا آنان نیز سخاوتمندانه ببخشند و هدیه بیاورند، خدا را شکر می کند. او در حقیقت این را منشاء شکرگزاری به خدا میداند. در اول تسالونیکیان آمده است که آنقدر پولس رسول از برکات خدا و فیض خدا در زندگی ایمانی خودش سرشار گشته است که نمیداند چگونه و با چه زبانی باید خدا را شکرگزار باشد! (اول تسالونیکیان ۳: ۹). در دوم تسالونیکیان برای برگزیدگی و نجات برادران و خواهران ایماندار نزد خداوند شکرگزاری می کند (دوم تسالونیکیان ۲: ۱۳).
همچنین، با نگاهی به رسالههایی که معروف به رسالههای زندان هستند که پولس رسول آنها را زمانی نوشت که به خاطر انجیل مسیح در زندان اسیر بود، این مطلب مشهود است: «پیوسته به جهت هر چیز خدا و پدر را به نام خداوند ما عیسی مسیح شکر کنید. » (افسسیان ۵: ۲۰)، در (فیلیپیان ۱: ۳) در تمام آن خاطرات و یادمانهای نیکو از ایمانداران آن شهر خدا را شکر می کند. در همین رساله از ایمانداران میخواهد که در هیچ اندیشه نکنند و در هر چیز با دعا و شکرگزاری نزد خدا دعا کنند. در کولسیان به خاطر ایمانداران خدای پدر و خداوند عیسای مسیح را شکرگزاری می کند. در ادامه همین رساله خدا را شکرگزاری می کند که از تاریکی و ظلمت رهانیده شده و در ملکوت آسمانی وارث مقدسین گشته است (کولسیان ۱: ۱۲- ۱۳) و نهایتاً در همین رساله در آخرین سخنان خودش از ایمانداران میخواهد که پیوسته دعا کرده و شکرگزار باشند (کولسیان ۴: ۲). در آخرین نامههای پولس رسول از زندان وارد شده که او به شاگرد خود میگوید که از همه مردم شکرگزار باشد (اول تیموتائوس ۲: ۱) و نهایتاً در آخرین نامهی خود یعنی نامهی دوم تیموتائوس در همان آغاز نامه خدای یهوه را شکر میکند که بندگی او را می کند (دوم تیموتائوس ۱: ۳).
کل حیات مسیحی برای پولس در ترکیبی مداوم از تضرع و شکرگزاری طی می شود، آرزوی او برای انجام این کار این بود که ایمانداران، برکات پرجلال خود را در مسیح بشناسند: «متبارک باد خدا و پدر خداوند ما عیسی مسیح که ما را مبارک ساخت به هر برکت روحانی در جایهای آسمانی در مسیح. چنانکه ما را پیش از بنیاد عالم در او برگزید تا در حضور او در محبّت، مقدّس و بیعیب باشیم. که ما را از قبل تعیین نمود تا او را پسرخوانده شویم بوساطت عیسی مسیح برحسب خشنودی اراده خود، برای ستایش جلال فیض خود که ما را به آن مستفیض گردانید در آن حبیب. که در وی بهسبب خون او فدیه، یعنی آمرزش گناهان را به اندازه دولت فیض او یافتهایم. که آن را به ما به فراوانی عطا فرمود در هر حکمت و فطانت. چونکه سرّ اراده خود را به ما شناسانید، برحسب خشنودی خود که در خود عزم نموده بود، برای انتظام کمال زمانها تا همهچیز را خواه آنچه در آسمان و خواه آنچه بر زمین است، در مسیح جمع کند، یعنی در او. که ما نیز در وی میراث او شدهایم، چنانکه پیش معیّن گشتیم برحسب قصد او که همه چیزها را موافق رأی اراده خود میکند. تا از ما که اوّل امیدوار به مسیح میبودیم، جلال او ستوده شود. و در وی، شما نیز چون کلام راستی، یعنی بشارت نجات خود را شنیدید، در وی چون ایمان آوردید، از روح قُدوسِ وعده مختوم شدید. که بیعانه میراث ما است برای فدای آن مِلْکِ خاصّ او، تا جلال او ستوده شود. » (افسسیان۱: ۳-۱۴). ایمان و محبت ایمانداران پولس را مجبور می کند که خداوند را برای وجود ایشان شکر کرده و برای ایشان بی وقفه دعا کنند: «من نیز چون خبر ایمان شما را در عیسی خداوند و محبّت شما را با همه مقدّسین شنیدم، باز نمیایستم از شکر نمودن برای شما و از یاد آوردن شما در دعاهای خود» (همان۱: ۱۵-۱۶).
کتاب مکاشفه این شکرگزاری را تا همه ابعاد زندگی جاودانی توسعه میبخشد. در اورشلیم آسمانی، با کار انجام گرفته مسیح، شکرگزاری به ستایش پاک جلال، تعمق تابنده خدا و عجایب جاودانی او بدل می شود: «و آن بیست و چهار پیر که در حضور خدا بر تختهای خود نشستهاند، به روی درافتاده، خدا را سجده کردند و گفتند، تو را شکر میکنیم ای خداوند، خدایِ قادر مطلق که هستی و بودی، زیرا که قوّت عظیم خود را بدست گرفته، به سلطنت پرداختی. » (مکاشفه۱۱: ۱۶-۱۷؛ ۴: ۹-۱۱؛ ۱۵: ۳-۴؛ ۱۹: ۱-۸).
- شیوه های شکرگزاری خدا در عهد جدید
- خواندن سرودهای روحانی: در زمان تولد عیسی تمام لشگرهای آسمانی سرود شکرگزاری خواندند: «در همان حال فوجی از لشکر آسمانی با فرشته حاضر شده، خدا را تسبیح کنان میگفتند، خدا را در اعلی علیّیّن جلال و بر زمین سلامتی و در میان مردم رضامندی باد. » (لوقا۲: ۱۳-۱۴). و کلیسای عهدجدید اجتماعی از کسانی بود که سرود میخواندند: «و با یکدیگر به مزامیر و تسبیحات و سرودهای روحانی گفتگو کنید و در دلهای خود به خداوند بسرایید و ترنّم نمایید. و پیوسته، بجهت هرچیز خدا و پدر را به نام خداوند ما عیسی مسیح شکر کنید. » (افسسیان۵: ۱۹-۲۰؛ کولسیان۳: ۱۶-۱۷).
مسیحیان عهد جدید سرودهای خود را با فکر (با یک زبان شناخته شده انسانی) و یا با روح (به زبانها) میخواندند: «زیرا اگر به زبانی دعا کنم، روح من دعا میکند لکن عقل من برخوردار نمیشود. پس مقصود چیست؟ به روح دعا خواهم کرد و به عقل نیز دعا خواهم نمود؛ به روح سرود خواهم خواند و به عقل نیز خواهم خواند. زیرا اگر در روح تبرّک میخوانی، چگونه آن کسی که به مَنْزِلَتِ اُمّی است، به شکر تو آمین گوید و حال آنکه نمیفهمد چه میگویی؟» (اول قرنتیان۱۴: ۱۴-۱۶) (محمدیان، ۱۳۸۱: ۴۱۳ و ۴۱۵).