قلمرو جغرافیایی
تحقيق
3-1- موقعیت جغرافیایی ایران
سرزمین ایران بخش عمده ای از فلات ایران را شامل می شود که در نیمکره شمالی زمین قرار دارد. وسعت کشور ایران بر اساس آخرین مطالعات یک میلیون وششصد و بیست و سه هزار و هفتصد و هفتاد و نه کیلومتر مربع برآورد شده است.موقعیت جغرافیایی ایران در جهان بسیار حساس و مهم ارزیابی میشود به طوری که رنه گروسه محقق فرانسوی ایران را چهار راه تاریخ خوانده است و گروهی دیگر از مستشرقین آن را پل بین شرق و غرب میدانند.(طاهری موسوی،4:1387)
ایران سرزمینی است در غرب آسیا که از شمال به کشورهای ارمنستان، جمهوری آذربایجان، جمهوری ترکمنستان ودریای خزر و از خاور به ترکمنستان، افغانستان وپاکستان و از جنوب به دریای عمان و خلیج فارس واز غرب به عراق و ترکیه محدود است. مساحت این کشور1623779کیلومتر مربع بوده که از نظر وسعت هفدهمین کشور جهان به شمار میآید (اطلس گیتا شناسی نوین،143:1384).
فضای داخلی کشور ایران با وجود یکپارچگی کلی آن اضلاع شمالی، غربی وجنوبی شامل ترکیبی از عناصر طبیعی و مورفولوژیک است این عناصر عمدتاً عبارتند از:
1- رشته کوهها؛شامل رشته کوه البرز، زاگرس، مرکزی ورشتههای منفرد شرق ایران (حافظ نیا،47:1381).
کوههای البرز در شمال با حداکثر ارتفاع 5671 متر (قله دماوند) کوههای زاگرس در غرب و جنوب غربی با بلندی حداکثر4409(کوه دنا) و کوههای مرکزی با ارتفاع حداکثر 4465متر(کوه هزار) فراگرفته(اطلس گیتا شناسی نوین،143:1384).
2- فلات ها، شامل فلات آذربایجان، کردستان وفلات مرکزی ایران.
3- دشت ها شامل دشتهای گرم و خشک داخلی (کویر لوت وکویر نمک و…)، دشتهای حاصلخیز ساحلی (گیلان،مازندران، گلستان،خوزستان وهرمزگان)، دشتهای حاصلخیزپایکوهی (کرج،ورامین،اصفهان و…)، دشتهای حاصلخیز میان کوهی (کشف رود،مغان، ماهی دشت،اسدآباد و …)
4- دریاچه ها، شامل ارومیه، بختگان، جازموریان و…
5- باتلاق ها، شامل شوره زارها، نمک زارها، تالاب ها و…
عناصر مورفولوژیک مذکور در فضای ایران با یکدیگر پیوند خورده و تنوع و گوناگونی محیطهای زیست انسانی را سبب شده اند(حافظ نیا،1381: 45).
ایران به دلیل برخورداری از پتانسیلهایی چون موقعیت ممتاز ژئوپلیتیک، منابع فراوان، نزدیکی جغرافیایی به دریاهای آزاد و تنگه استراتژیک هرمز، توانایی تبدیل به قدرت برتر در خاورمیانه را دارد.(نامیو عباسی،41:1388)
ایران از نظر منابع طبیعی جزء کشورهای بسیار غنی در دنیا محسوب میگردد. براساس آمار سال 2010، میزان ذخایر اثبات شده نفت خام این کشور بالغ بر 138میلیاردبشکه تخمین زده شده که از این حیث بعد از عربستان سعودی و کانادا سومین کشور غنی از لحاظ منابع نفتی میباشد. ذخایر گاز اثبات شده ایران نیز حدود 30 هزار میلیاردمتر مکعب تخمین زده شده است که پس از روسیه، دومین دارنده بزرگ ذخایر گاز طبیعی در دنیاست (گزارش سالانه موسسه مطالعات بین المللی انرژی،2010).
جمعیت این کشور بر اساس آمار موجود تا سال2006 قریب به 77 میلیون نفر براورد گردیده که از این تعداد نزدیک به 96 درصد را مسلمانان و 88 درصد کل جمعیت این کشور را شیعیان تشکیل داده اند (گزارش سالانه موسسه تحقیقاتی PEW،2010:29).
سرزمین ایران بخش عمده ای از فلات ایران را شامل میشود که در نیمکره شمالی زمین قرار دارد. وسعت کشور ایران بر اساس آخرین مطالعات یک میلیون وششصد و بیست و سه هزار و هفتصد و هفتاد و نه کیلومتر مربع برآورد شده است.موقعیت جغرافیایی ایران در جهان بسیار حساس و مهم ارزیابی میشود به طوری که رنه گروسه محقق فرانسوی ایران را چهار راه تاریخ خوانده است و گروهی دیگر از مستشرقین آن را پل بین شرق و غرب میدانند.(طاهری موسوی،4:1387)
ایران به دلیل برخورداری از پتانسیلهایی چون موقعیت ممتاز ژئوپلیتیک، منابع فراوان، نزدیکی جغرافیایی به دریاهای آزاد و تنگه استراتژیک هرمز، توانایی تبدیل به قدرت برتر در خاورمیانه را دارد.(نامیو عباسی،41:1388)
ایران از نظر جغرافیایی و فرهنگی، قلب خاورمیانه محسوب میشود. پیشینه فرهنگی و هویت مذهبی ایران و هم چنین قابلیتهای اقتصادی و عملی آن موجب تأثیر گذاری بیشتر آن در منطقه و حتی در تحولات جهانی شده است. ایران به عنوان پل ارتباطی میان شرق و غرب عالم از دیرباز مورد توجه کشورها و تمدنهای دنیا بوده است. این نقش ارتباطی میان قاره ای و مجاورت با خلیج فارس و تنگه هرمز که محل ترانزیت محمولههای نفتی است، بر اهمیت و نقش ایران در منطقه افزوده است به طوری که هرگونه تحول سیاسی در آن موجب برانگیخته شدن حساسیتهای جهانی میگردد. بنابراین موقعیت گذرگاهی ایران به سبب نقش پر اهمیت آن در مبادلات منطقه ای و هم چنین اثرات عمیقی که بر تحولات سیاسی- اقتصادی حوزههای وسیعی هم چون آسیای مرکزی شبه قاره و اقیانوس هند، بین النهرین و آناتولی دارد، تبدیل به یک موقعیت حساس ژئوپلیتیکی گردیده است.
از طرفی کشف ذخایر عظیم سوختهای فسیلی در بستر خلیج فارس و اعماق خاک کشورهای منطقه و نیز احتیاج و نیاز ضروری جهان صنعتی به این منابع موجب تردد هر روزه تعداد زیادی شناور حامل مواد سوختی از خلیج فارس و تنگه هرمز شده است و همین امر موقعیت ژئوپلیتیکی ایران را تبدیل به یک موقعیت ژئواستراتژیکی در جهان ساخته است به گونه ای که تعامل و انطباق موقعیتهای ممتاز ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی ایران در این منطقه، کشور ایران را به یکی از نواحی پراهمیت جهان تبدیل کردهاست(روانبخش،98:1390).
3-2-جایگاه منطقه ای ایران وموقعیت آن در منطقه
كشورايران درجنوب غرب آسياواقع شده است. اين كشوربه عنوان پل ارتباطي بين شرق وغرب محسوب ميشود. دسترسي به آبهاي گرم خليج فارس،تسلط مشترك باعمان برتنگه هرمز،دارابودن منابع عظيم انرژي،جمعيت گسترده ووسعت زيادموقعيت ژئوپلیتيكي حساسي رابراي اين كشورهم درمنطقه وهم درجهان به وجودآورده است. نوع نظام سياسي ايران وموضع گيريهاي اين كشوردرقبال نفوذامريكادرمنطقه،مخالفت باموجوديت اسرائيل وحمايت ازفلسطينيهابراي احقاق حق آن وتلاش اين كشوربراي تاثيرگذاري برمسائل منطقهاي باعث شده است كه اين كشورچهره فعال وتأثيرگذاري ازخوددرمنطقه به نمايش بگذارد. بهطوريكه به عقيده بسياري ازصاحبنظران بدون درنظرگرفتن اين كشورنميتوان درباره مسائل منطقه خاورميانه نظردادوتصميم گرفت.(آقابابایی توبنی،46:1389)
همچنین اهمیت منابع اقتصادی منطقه خلیج فارس ووابستگی شدیدآمریکا،اروپاوژاپن به منبع انرژی این منطقه وعلم به اینکه ایران باثباتترین وقدرتمندترین کشورمنطقه است وباداشتن سواحل طولانی 2025 کیلومتری درشمال خلیج فارس ودریای عمان ودراختیارداشتن جزایربسیارمهم لارک قشم هنگام هرمزجزایرسه گانه ابوموسی تنب بزرگ وتنب کوچک وتسلط کامل برتنگه استراتژیک هرمزاین کشور را از موقعیت برترجغرافیایی برخوردارکرده است. (رشنو،1388:88)
موقع جغرافیایی ممتازمیان دوانبارانرژی درسده بیست ویکم میلادی به صورت عامل مهمیدرمیآیدکه برروابط خارجی ومنطقهای این کشوراثرمیگذارد. یکی ازواقعیتهایی که ایران رابرآن داشته تاموضع صرفاًایدئولوژیک خودرادردهه 1980 واوایل دهه 1990 تغییردهدودرسیاست خارجیاش برای منافع ملی اولویت چشمگیرقائل شود،استراتژی ایالات متحده برای بیگانهسازی ایران درمناطقی است که ازلحاظ طبیعی مهداین کشورشمرده میشود. اینکارازطریق درگیرکردن یک کشورماورای منطقهای مانندترکیه درمسائل انرژی دریای خزربه زیان ایران صورت میگیرد. تلاشهای ایران برای رهایی ازمحاصره اقتصادی واستراتژیک آمریکابه صورت عاملی عمده درآمده است که درسطوح منطقهای وبینالمللی توجه دولتهارابه ارزش ژئوپولیتیک «جایگاه ایران» بین مهمترین انبارهای انرژی درسده بیست و یکم یعنی “خلیجفارس” و “دریای خزر” معطوف میدارد،به طوریکه برخی ازناظران آمریکایی درامورژئوپولیتیک،ترکیبی ازدومخزن انرژی دردریای خزروخلیجفارس را “بیضی استراتژیک انرژی” نامیدهاندکه ایران درمیان این دومخزن قرارگرفته است. نقش جغرافیایی حیاتی ایران به عنوان پلی زمینی میان دریای خزروخلیجفارس موجب شده که تهران،دریای خزررا یکی ازدومنطقه ژئوپولیتیکی حیاتی خودتلقی کند، منطقه دیگرخلیجفارس است. ایران موقعیت جغرافیاییاش رابین این دومخزن تأمین انرژی قرن 21 درنظرداردوبرای متصل کردن این دومنطقه به یکدیگراحساس نیازمبرم میکندکه نقش خودرادرهرمنطقه حفظ نماید(رشنو،1388:88).
واقعیت امرآن است که کشورایران باپانزده کشورهمسایه روبروست. بسیاری ازاین کشورهامانندپاکستان وافغانستان ضعیف ودرحال زوال وبعضی مانند منطقه جنوبی خلیجفارس و ترکیه درحال رشد، ولی ازنظرامنیتی به شدت وابستهاند. کشورعراق یک قدرت بالقوه اقتصادی ونظامیاست که درآینده میتواند رقیب ایران باشد. تاریخ معرف ای نواقعیت است که ایران به واسطه ویژگیهای ممتازفرهنگی،جغرافیایی وسیاسی،نتوانسته است باهمسایگان خودائتلاف کندوکشوری است خاص ودرمقام مقایسه باایران، بسیاری ازهمسایگان درحقارت ژئوپولیتیکی بسرمیبرند. عموم این کشورهای همسایه به ایران بدبین هستندوپیوسته باشوکت آن درقالبهای مختلف سیاسی مقابله کردهاند،بنابراین محیط فوری امنیت ملی ایران ناامن است وایران مجبوراست هزینههای فراوانی راجهت تأمین امنیت ملی ورفع تهدیدات نسبت به امنیت وهویت ملی و سیاسی خودصرف کند(اردوان،1389:1)
کشورایران یک موقیت مرکزی نسبت به کشورهای مجاورخوددارند. درواقع میتوان به عنوان بازیگری با نسبت ژئوپلیتیکی بالادرتمام حوزههای ژئوپلیتیکی اطراف خودش حضورداشته باشدودرپیدایش تشکلهای منطقه ای وفعال شدن حوزههای ژئوپلیتیکی وکارکردهای آن و همچنین افزایش ضریب امنیت مرزهای خود. نقش مؤثری داشته باشد و در حقیقت فرایندهای سیاسی این حوزه هاراشکل دهد. (آقابابایی توبنی،50 :1389)
نظام تقسیمات کشوری نوعی سازماندهی فضایی اداری برای تسهیل در اعمال حاکمیت دولت، شیوه مدیریت و همچنین نظم دادن به رابطه مسئولان و مردم میباشد. به عبارتی دولت ها برای اداره ی بهتر سرزمین و قلمرو کشور و ارائه ی خدمات بیشتر به شهروندان با تقسیم بندی فضای کشور، سازمان اداری خود را در بعد جغرافیایی و فضایی میگسترانند که از این کار به تقسیمات کشوری تعبیر می شود.(اطاعت و نیکزاد،121:1391).
کشور ایران به چندین استان و هر استان به چند شهرستان و هر شهرستان به تعدادی بخش و هر بخش به چند دهستان تقسیم میشود. براساس آخرین تقسیمات کشوری در خرداد ۱۳۹۱، کشور ایران از ۳۱ استان، ۴۰۲ شهرستان، ۹۹۹ بخش، ۲۵۱۲ دهستان و ۱۱۶۷ شهر تشکیل یافتهاست.( http://www.amar.org.ir)
در این راستا استان گیلان به عنوان یکی از استانهای شمالی کشور میباشد که در کنار دریای خزر واقع شده است.
3-3- ويژگي جغرافياي طبيعي استان گيلان
براي مطالعه وضعيت جغرافياي طبيعي استان گيلان شناخت موقيعت جغرافيايي، ناهمواريها، آب و هوا و منابع آب پرداخته ميشود و به اختصار شرايط حاكم بر آن بررسي قرار ميگيرد.
3-3-1- موقعيت جغرافيايي استان گيلان
استان گیلان، از استانهای شمالی ایران است. درباره نام گیلان ومعانی واژهی گیل، نظرات متفاوتی ابراز شدهاست. لغتنامه دهخدا، واژهی گیلان رابرگرفته از«گیل»،بهاضافهی پسوندمکان«ان»،به معنای محل سکونت گیلها دانسته و افزودهاست که صورت این واژه در زبان پهلوی، گِلان(Gelan) و نزد یونانیهاگِلای(Gelae)بودهاست.(http://fa.wikipedia.org)
این استان، دارای مرز بینالمللی از طریق آستارابا جمهوری آذربایجان است که از شمال به کاسپین و کشور آذربایجان، از غرب به استان اردبیل، از جنوب به استان زنجان و قزوین و از شرق به استان مازندران محدود میشود(مرکز آمار ایران،29:1387).مساحت گیلان ۱۴٬۰۴۴ کیلومترمربع و جمعیت آن طبق سرشماری ۱۳۹۱، ۲،۴۸۰٬۸۷۴ نفر است(مرکز آمار ایران،38:1391).
گیلان دهمین استان پرجمعیت و بیست و هشتمین استان وسیع ایران است. تراکم جمعیت در این استان با ۱۷۷ نفر در هر کیلومترمربع جایگاه سوم را در ایران دارد.کلانشهر رشت با داشتن ۴۶ درصد جمعیت کل استان(http://www.webcitation.org/6EZdWnSXT). مرکز و پرجمعیتترین شهر استان گیلان و دوازدهمینشهر پرجمعیت ایران و پرجمعیتترین شهر سه استان ایران در ساحل دریای خزر است. از دیگر شهرهای پرجمعیت این استان میتوان به ترتیب به شهرهای بندر انزلی، مهمترین بندر ایرانی در حاشیه دریای خزر، لاهیجان، تالش، لنگرود، رودسر، بندر آستارا، فومن اشاره کرد. طبیعت گیلان، پوشیده از جنگل و دارای آب و هوای معتدل و مرطوب است. این استان شامل مناطق سرسبز شمال غربی رشتهکوه البرزو بخش غربی کرانههای جنوبی دریای خزراست(http://fa.wikipedia.org).
استان گیلان از سال ۱۳۴۴ در تقسیمات کشوری ایران به عنوان استان مستقل وارد شد. این منطقه پیش از آن ولایت گیلان و استان یکمخوانده میشد(امیراحمدیان،20:1382). اين استان در 36 درجه و 34 دقيقه تا 38 درجه و 27 دقيقه عرض شمالي و 48 درجه و 53 دقيقه تا 50 درجه و 34 دقيقه طول شرقي از نصف النهار قرار گرفته است. درازاي آن از شمال باختري به جنوب خاوري، 235 كيلومتر و پهناي آن، از 25 تا 105 كيلومتر تغيير مي كند. رشته كوههاي البرز با ارتفاع متوسط 3000 متر، همانند ديواري در باختر و جنوب گيلان كشيده شده و اين منطقه جز از راه دره منجيل، راه شوسه ديگري به فلات ايران ندارد. كمترين فاصله كوه از درياي خزر (در بخش حويق از شهرستان تالش) نزديك به 3 كيلومتر و بيشترين فاصله آن از دريا (در امام زاده هاشم، مسير جاده رشت- قزوين)حدود 50 كيلومتر است. اين استان، از شمال به درياي خزر و كشورهاي مستقل آسياي ميانه، از غرب به استان اردبيل، از جنوب به استان زنجان و قزوين و از شرق به استان مازندران محدود مي گردد. بر اساس آخرين تقسيمات كشوري، تا پايان شهريور سال 1383، استان گيلان داراي 16 شهرستان، 48شهر و 43 بخش، 109 دهستان و 2892 آبادي (2690 آبادي داراي سكنه و 202 آبادي خالي از سكنه ) مي باشد. شهرستانهاي استان گيلان عبارتند از: آستارا ـ آستانه اشرفيه ـ املش ـ بندر انزلي ـ تالش ـ رشت ـ رضوانشهر ـ رودبار ـ رودسر ـ سياهكل ـ شفت ـ صومعه سرا ـ فومن ـ لاهيجان ـ لنگرود ـ ماسال.(http://ost.gilan.ir/26)
نقشه شماره (3-1): تقسیمات استان گیلان و نقشه (3-2): موقعيت استان گيلان در ایران
http://www.anobanini.ir/travel/fa/gilan))
3-3-2- ناهمواري هاي استان گيلان
ناهمواريهاي استان گيلان محصول عملكرد نيروهاي دروني و بيروني در دورههاي مختلف زمينشناسي است. اسكلت ناهمواريهاي استان گيلان مربوط به حركات كوهزايي دوران دوم زمين شناسي است كه شكل گيري قطعي آن كوه زايي آلپي دوره ترشياري از دوران سوم زمين شناسي است. و در دوره ی كواترنر تغييرات زمين ساختي و به ويژه عوامل فرسايشي مهم ترين تاثير را در تغيير شكل چهره زمين در اين ناحيه داشته است. از نظر ناهمواري ها در استان گيلان دو ناحيه قابل تشخيص است: يكي ناحيه كوهستاني و مرتفع و ديگري ناحيه پست و هموار. ارتفاعات استان گيلان را مي توان به دو گروه عمده و اساسي تقسيم نمود:
گروه اول: بخشي از ارتفاعات سلسله جبال البرز بوده كه با قرار گرفتن در جنوب استان گيلان اين منطقه را از فلات مركزي استان گيلان جدا ساخته است. از قلههاي مهم آن مي توان به قلهی درفك و قلهی سماموس را نام برد.
گروه دوم: اين كوههاي كه به ارتفاعات تالش معرف هستند از دره رود آستارا تا تنگه منجيل با جهت شمالي ـ جنوبي كشيده شده است. از مهم ترين قله هاي اين بخش مي توان به قله بغرو داغ اشاره كرد. ناحيه پست و هموار: ناحيه پست و هموار گيلان به صورت نوار باريكي از دريا شروع شده و امتداد آن به پاي كوه هاي البرز غربي و كوههاي تالش مي رسد. عرض اين ناحيه متغير است و در بعضي از قسمت ها از جمله در محدوده آستارا و تالش در غرب و رودسر تا چابكسر در شرق به حداقل مي رسد و در امتداد سفيد رود از امامزاده هاشم تا ساحل بندر كياشهر جلگه عريض شده و عرض آن به 60 كيلومتر افزايش مي بابد. (معاونت برنامه ريزي استان گيلان، 1389: 32 )
نقشه (3-2) : نقشه ناهمواري هاي استان گيلان
مآخذ: (فلک خواه، 1391: 40)
3-3-3- قلهها و رشته كوهها