×
×
×
گروه هایکارخودمختار
×
×
×
نمودار (۲-۳):کامینگر و بلامبرگ ۱۹۸۷؛ ۴۴
اولین عاملی که آنها مشخص کردند مربوط میشود به وابستگی تکنیکی، یا درجهای از همکاری که برای تولید یک محصول یا ارائه یک خدمت مورد نیاز است. اگر وابستگی تکنیکی کم باشد، طراحی شغل به صورت فردی انجام میپذیرد. اگر وابستگی بالا باشد مشاغل باید به صورت گروهی طراحی شده به طریقی که کارکنان بتوانند وظایف وابسته را با یکدیگر هماهنگ نمایند.
دومین عامل عبارتست از درجه عدم اطمینان تکنیکی یا میزان پردازش اطلاعات و تصمیمگیری مورد نیاز در هنگام اجرای وظیفه در حالتهایی که عدم اطمینان تکنیکی پایین است، شکلهای ساده طراحی شده طراحی شغل مناسب میباشد. در وضعیتهای همراه با عدم اطمینان تکنیکی بالا طرحهای مربوط به غنیسازی مشاغل مناسبترین طرحها میباشد.
سومین عامل در ارتباط با عدم اطمینان محیطی باشد. عمدتاً عدم اطمینان محیطی پایین از طریق بازارهایی است که در آنها تغییر کمی در طراحی و نوع تولید وجود دارد، مشخص میشود. طراحی سنتی کار مناسب این وضعیت است. بالعکس هنگامی که محیط پویا و غیرقابل پیشبینی باشد، تعامل با محیط باید به صورت منعطف ارائه شود. بنابراین در این حالت طرحهای کاری خودمختار مناسبترین طرحها میباشند.
۲-۱۸٫ فنآوری اطلاعاتی و اشکال جدید کار
دهه های اخیر شاهد انقلاب دوم در جهان کار بودهاند که حاصل پیشرفتهای فنآوری میباشد. سیستمهای کامپیوتری پیچیده، با نیروی پردازش دائمی، ارزان قیمیتتر و کوچکتر میشوند و کاربرد وسیعتری پیدا میکنند. مهمتر از همه اینکه استفاده از کامپیوترها، دیگر محدود به پردازش و حسابگری نمیباشد، کامپیوترها ابزار جدید تحویل (انتقال) اطلاعات میباشند. فکس، مدم، اینترنت، رایانههای جیبی و بسیاری از سیستمهای دیگر روش ارتباطی مردم با یکدیگر را تغییر میدهند.
تحقیقات تأثیرات پیچیده تکنولوژی اطلاعات (IT) را بر استقلال و پیچیدگی نشان دادهاند و این تشخیص بطور فزاینده وجود دارد که عوامل اجتماعی گوناگون میتوانند تأثیرات (IT) را بر کار تخفیف داده و سبک کند عوامل شامل این موارد میباشند:
تفاوت فردی و متغیرهای آماری نظیر مرتبه شغلی و تجارب مصرف کننده.
ویژگیهای سیستمی از قبیل کارایی.
مدیریت فرایند اجرایی مانند میزان مشارکت مصرف کننده.
یک نگرش معروف، نسبت به سؤالی که پیشتر نیز وجود داشته است، در مورد اینکه چه شکلی از طراحی کار به بهترین نحو (IT) را حمایت میکند، آن است که برای ایجاد اکثر سیستمهای جدید، غنیسازی که لازم میباشد. به عنوان مثال دیویس اظهار داشت که تنها داشتن (IT) و استفاده صرف از آن جهت تضمین موفقیت آن کافی نیست اگر قرار است که IT نیروی بالقوه خود را کسب کند اشکال جدید سازمانی و روش های جدید مدیریتی باید به IT جدید همراه شوند. متأسفانه علیرغم وجود پیشرفتهای فنآوری در محیطهای تولیدی، بسیاری از سازمانها به طور وضوح مسائل طراحی کار را قبل از بکارگیری سیستمهای، بررسی نمیکنند و به همین دلیل این سیستمها به اهداف خود دست نمییابند.ما بحث تکنولوژی اطلاعات را از دو جنبه بررسی میکنیم: الف) مفهوم گسترده اداره و کار از راه دور. ب) رشد گوناگون دانشمدار سازمان کار(پارکر و وال،۱۹۹۸؛ ۸۵-۹۰).
الف)مفهوم گسترده اداره و کار از راه دور
یک جنبه مهم آن است که افراد را قادر میسازد تا اطلاعات و دانش خود را با یکدیگر تقسیم کنند حتی اگر زمان و مکان (فاصله) آنها را از هم جدا کرده باشد. برای مثال کنفرانسهای ویدئویی و پستهای الکترونیکی بدان معنی است که مردم میتوانند با هم، در یک زمان و در هر نقطه از جهان بر روی یک پروژه کارکنند. یکی از پیامدهای این امر دیدگاهی گسترده نسبت به «اداره» میباشد. در حالیکه اداره زمانی یک مکان معین محسوب میشد که در آن افراد برای رؤسای خود کار میکردند، هماکنون دستگاه های برقرار کننده ارتباط از راه دور میتوانند از هر مکانی کار کنند، مثلاً در خانه (کار از راه دور)، در قطار (اداره سیار) و یا حتی در کشوری دیگر(دفتر جهانی). حتی افراد میتوانند در مکانی معین با یکدیگر ارتباط فیزیکی داشته باشند. ( مثلاً دارای میز، رایانه و منشی مشترکی باشند) اما به عنوان نمایندههای آزاد برای سازمانهای گوناگون کار میکنند. همچنین از آنجا که مردم مجبور نیستند به اداره (دفتر کار خود)بیایند، بهجای اینکه به روشی قدم یک هفته به صورت تمام وقت کار کنند، میتوانند به صورت Waiking Week کار کنند.
تصور یک « اداره» گسترده به روشنی مفاهیم طراحی کار را با خود به همراه دارد. موقعیت ویژه کار از راه دور یا کار کردن از خانه را در نظر بگیرید. ویژگیهای اصلی شغل و همچنین ویژگیهای جانبی که در مورد آن بحث کردیم، احتمالاً باید به هم مربوط باشند، برای مثال اصولاً دیدگاهی وجود دارد مبنی بر اینکه افرادی که با دستگاه های برقرار کننده ارتباط از راه دور کار میکنند، استقلال بیشتری بر کار خود، خصوصاً ساعات کاری خود، دارند. زیرا نظارت مستقیمی وجود ندارد و این نظارت میتواند از طریق کنترل ستادهها حاصل شود. اما در تحقیقات اخیر در بریتانیا، بسیاری از کارمندان از راه دور گزارش دادهاند که در عمل زمان کاری آنها به شدت تحت کنترل فرصت زمانی است که توسط رئیس(کارفرما) تعیین میشود. به علاوه در برخی موارد کنترل از طریق یک نوع نظارت اجرایی الکترونیکی انجام میگیرد که به وسیله آن یک منبع فشار روانی بالقوه ایجاد میشود. کاهش ارتباط و حمایت اجتماعی از جانب همکاران نیز پیامد دیگر کار در خانه میباشد. یک جنبه دیگر در مورد کار در خانه، تعارض در نقش میباشد(مثلاً مشکلاتی که دربرآورده کردن نیازهای کاری و نقش خانوادگی دخالت دارند) که میزان بالای آن میتواند خوشبختی را تحت تأثیر خود قرار دهد. اگر چه اظهار کردهاند که کار در خانه مزایایی از قبیل کاهش تعلیق و توقف کار و همچنین انعطافپذیری بیشتر در ایجاد تعادل بین کار و خواستههای شخصی به همراه دارد، یک خطر بالقوه دیگر نیز درباره تعارض بیشتر بین خانه و کار، خصوصاً برای زنان وجود دارد. برای مثال احتمال اینکه کار کردن زنان کارمندی که از راه دور در خانه کار میکنند، توسط بچهها متوقف شود، سه برابر این احتمال برای مردانی میباشد که از راه دور و یا در خانه کار میکنند. همچنین بسیاری از کارمندان از راه دور، خود را بیشتر ملزم به کار کردن در ساعات اضافی میدانند تا اینکه این اوقات را با خانواده خود سپری کنند. بنابراین ما باید بدانیم که چگونه کار از راه دور و انواع دیگر کارهای گسترده « اداری» ماهیت مشاغل را تحت تأثیر خود قرار میدهند(پارکر و وال،۱۹۹۸؛ ۸۵-۹۰).
ب) انواع سازمانهای کاری دانشگرا
فنآوری جدید در فضای تولیدی میتواند کارهای دستی روزمره را ماشینی کند و نیاز شناختی کار را افزایش دهد. این مسأله در مورد فضای کاری« اداری» نیز صدق میکند. کارهایی نظیر تحقیق و توسعه، فروش و خدمات و توسعه کالای جدید. IT اغلب آنچه را که تحت عنوان دانشهای مربوط به کارهای روزمره نامیده میشود (نظیر پردازش حسابها) در بر میگیرد و در عین حال حل مسائل پیچیده و دانشهای مرتبط با کارهای غیر روزمره را نیز افزایش میدهد. در عین حالIT قابلیت تسهیل انتقال و اشتراک کار دانش مدار را دارد که به وسیله آن موانع سنتی و قدیمی را از سر راه بر میدارد. تصور سازمانهای بدون مرز به گروه ها، بخشها و سطوح متوالی اشاره دارد که از IT جهت کار گروهی استفاده میکنند. همانطور که( مهرمن و کهن، ۱۹۹۵؛۳۹۷-۳۹۸) بیان کردهاند، اعضاء یک گروه که در مکانهای مختلف، تحت برنامهریزیهای مختلف و در سازمانهای مختلف بکار مشغول هستند ممکن است به ندرت یکدیگر را ببینند، اما در عین حال میتوانند به مجموعه دادههای یکسانی دسترسی داشته باشند، میتوانند برای انجام تجزیه و تحلیلهای مالی از شبکه نرمافزار استفاده نمایند و از نتایج بدست آمده بر روی شبکه پست الکترونیکی خود به طور مشترک استفاده نمایند. این گروه ها معمولاً طبق برنامه پروژه عمل میکنند، منجمله اعضاء موقتی گروه که دارای تخصصهای گوناگون میباشند. در قلب طراحی سازمانهای پدید آمده ، انتقال دانش و تخصص وجود دارد. بسیار مهم است که بررسی کنیم چنین فرمهایی از سازمان کار چگونه رضایت شغلی و سلامتی را تحت تأثیر خود قرار میدهند. مثلاً چون IT امکان دسترسی فرد و گروه را به اطلاعات افزایش میدهد(نظیر منبع اطلاعاتی راجع به مشتری، بازار، برنامهریزیهای مالی) افرادی میتوانند بسیار مستقلتر عمل نمایند و در رابطه با عملکرد خود تصمیمگیری نمایند. اما آن روی سکه نشان میدهد که فنآوری رایانهها میتوانند جهت کنترل عملکرد افراد بکار روند و بنابراین میتواند بطور بالقوه، استقلال را کاهش دهد. با توجه به این سؤال که بهترین نوع طراحی کار چیست؟ بسیاری از مفسرین معتقدند که وجود یک نوع کار گروهی لازم است تا تلفیق منابع گوناگون دانش را میسر سازد و اینکه این گروه ها باید دارای استقلال و اطلاعات کافی باشند تا بتوانند محیط پیچیده و متغیر را اداره نمایند. با وجود این مفسران در این زمینه نیز توافق دارند که نظریه طراحی کار در ابتدا از کارگران صفی مشتق شده است و اینکه این نظریه در زمینه کار دانشمدار نیازمند توسعه وجهتدهی مجدد میباشد. همچنین تحقیقات دریافتند که مؤثرترین وکارآترین گروه ها، آنهایی بودند که قادر بودند دانش متخصصین را بطور کامل بکار برند و باید مکانیزمهای طراحی شود که در بین گروه های گوناگون، ادغام و ائتلاف(تلفیق) مسیر و امکانپذیر باشد. بنابراین IT دارای نیروی بالقوه ای دارای نیروی بالقوهای می باشد که می توان بطور کلی ماهیت کار اداری را تغییر دهد. نه تنها در مورد جائی که کارکنان در آن مشغول به کارند ،بلکه درباره اینکه چگونه با هم همکاری کرده و دانش خود را به یکدیگر منتقل کنند(پارکر و وال۱۹۹۸؛ ۹۰-۹۲).
بخش دوم
عملکرد
۲-۱۹٫ مقدمه
برای عملکرد تعاریف مختلفی ارائه شده است از جمله این که : عملکرد عبارتست از به نتیجه رسانیدن وظایفی که از طرف سازمان بر عهده نیروی انسانی گذاشته شده است . (کاسیو، ۱۹۸۹؛۲۰۵)
در این تحقیق عملکرد را مجموعهای از بازدهی ، تولید ، غیبت ، جابجایی و رضایت شغلی افراد در نظر گرفتهایم . عملکرد سازمانی قبل از آنکه به شاخههایی از علم مدیریت نظیر مدیریت تولید نسبت داده شود ترجیحاً به رفتار سازمانی نسبت داده شده است . چون رفتار سازمانی به پژوهش ، بررسی و موارد زیر منحصر میشود :
آنچه را که افراد در یک سازمان انجام میدهند و شیوهای که آن افراد ، بر عملکرد سازمان اثر میگذارند . (رابینز،۱۳۷۴؛۴۰۰)
به طور کلی عملکرد را می توان در سه سطح فردی، گروهی و سازمانی مورد مطالعه قرار داد، اما با توجه به موضوع پژوهش در این بخش تنها به بررسی عملکرد فردی اکتفا می کنیم و با بیان عوامل مؤثر بر عملکرد فردی به بیان مدلی میپردازیم که به منظور مطالعه عملکرد از آن بهره گرفتهایم .
عوامل مؤثر بر عملکرد فردی
۱- توانایی ۲- شخصیت۳ – یادگیری ۴- ادراک ۵- انگیزش۶ - استرس یا فشار روانی
۱)توانایی
توانایی چیست ؟ توانایی یعنی توان فرد در انجام کارهایی که در یک پست سازمانی باید انجام شود .
بعبارت دیگر توانایی ، ارزیابی کار یا عملی است که فرد میتواند انجام دهد . توانایی های فرد شامل دو مهارت هوشی و جسمی (فیزیکی ) است .
۱- توانایی های ذهنی
توانایی های ذهنی عبارتست از آنچه که فرد برای کارهای فکری به آنها نیاز دارد . نوع شغل تعیین کننده میزان توانایی های هوشی داوطلبی است که متقاضی احراز پست مزبور است .
بطور کلی ، هر قدر کارمند در سلسله مراتب اداری مقام یا پست بالاتری را احراز نماید باید از نظر توانایی کلامی و میزان هوش در سطح بالاتری باشد تا بتواند آن را بصورت موفقیتآمیزی انجام دهد . (رابینز ۱۳۷۷؛۴۰۲)
۲- توانایی های جسمی
بدیهی است در صحنه کارهایی که به مهارت و تخصصی چندان زیاد نیاز ندارند یعنی اموری که در سطوح پائین سازمان و بصورت استاندارد انجام میشوند ، توانایی های جسمی و بدنی میتوانند نقش حیاتی ایفا کنند .
۳- تناسب بین توانایی های فرد و شغل
اگر فرد توانایی بسیار بالایی داشته باشد (یعنی نه تنها شرایط لازم را دارد بلکه توانایی های بیشتری هم دارد ) عملکرد وی بسیار عالی خواهد بود . نوع پست سازمانی یا کاری که باید انجام شود تعیین کننده شرایطی است که داوطلب (از نظر هوشی و جسمی ) باید داشته باشد . اگر تنها به توانایی های کارمند یا فقط به شرایط مورد نیاز شغل یا کار مربوطه توجه شود ، در آن صورت میتوان گفت که به مسئله عملکرد کارمند و رابطه متقابل آن دو ( یعنی رابطه بین توانایی های کارمند و نیازهای مورد نیاز پست سازمانی ) هیچ توجهی نشده است .
حال این پرسش مطرح است که اگر بین نوع توانایی های عضو سازمان رابطه لازم وجود نداشته باشد چه خواهد شد ؟
همانگونه که پیش از این یادآور شدیم اگر کارمندی توانایی های لازم را نداشته باشد و واجد شرایط نباشد موفق نخواهد بود . چنانچه کارمندی برای ماشین نویسی استخدام شود ولی نتواند از عهده آن برآید عملکرد قابل قبولی نخواهد داشت . ( در این صورت مسئله نگرش مثبت یا انگیزههای بالای او خود به خود منتفی میشود . )
هنگامی که فرد با شغل یا کاری که به او محول میشود متناسب نباشد بگونهای که تواناییهایش بیش از نیاز شغل یا کار مزبور باشد ، وضع به گونهای دیگر در خواهد آمد . در چنین حالتی اگر چه عملکرد فرد بسیار عالی است ولی سازمان با عدم کارایی روبه رو میشود و رضایت شغلی کارمند کاهش مییابد. اگر دستمزد و حقوقی که به چنین کارمندی داده میشود بالاترین مبلغ در نوع خود باشد ، در آن صورت سازمان از بابت تخصص یا مهارتهایی پول میدهد که به آن نیازی ندارد . بنابراین به گونهای اضافه ، پرداخت میکند ، کارمندی که توانایی و استعدادش بیش از شغلی است که به وی محول شده ، نمیتواند رضایت شغلی داشته باشد و امکان دارد که محدودیت کار باعث خستگی او شود . ( رابینز، ۱۳۷۷؛۳۰۴)
۲)شخصیت
شخصیت چیست ؟ تعریفی که گوردن آل پرت حدود ۵۰ سال پیش برا ی شخصیت ارائه کرد هنوز زبانزد همگان است .