…………………………………………………………………………………………………… ۱۰۱
جدول ۴- ۷) توصیف متغیر سرمایه ارتباطی ……………………………………………………………………………………………………………………………… ۱۰۲
جدول ۴- ۸) توصیف متغیر سرمایه شناختی ……………………………………………………………………………………………………………………………….. ۱۰۳
جدول ۴ - ۹) توصیف متغیر سرمایه ساختاری …………………………………………………………………………………………………………………………. ۱۰۴
جدول ۴- ۱۰) توصیف متغیر سرمایه اجتماعی …………………………………………………………………………………………………………………………… ۱۰۵
جدول ۴- ۱۱) توصیف متغیر اخلاق حرفهای ………………………………………………………………………………………………………………………………. ۱۰۶
جدول ۴- ۱۲) نتایج آزمون کولموگراف- اسمیرنوف ……………………………………………………………………………………………………………… ۱۰۷
جدول ۴- ۱۳) ضریب همبستگی بین سرمایه اجتماعی و اخلاق حرفه ای …………………………………………………………………………… ۱۰۸
جدول ۴- ۱۴) ضریب همبستگی بین سرمایه شناختی و اخلاق حرفه ای …………………………………………………………………………….. ۱۰۹
جدول ۴- ۱۵) ضریب همبستگی بین سرمایه ارتباطی و اخلاق حرفه ای ……………………………………………………………….. ۱۱۰
جدول ۴- ۱۶) ضریب همبستگی بین سرمایه ساختاری و اخلاق حرفه ای ………………………………………………………………. ۱۱۱
جدول ۴- ۱۷) ضریب مسیر در حالت استاندارد ………………………………………………………………………………………………………………………………. ۱۱۳
جدول ۴- ۱۸) خروجی نرم افزار آموس …………………………………………………………………………………………………………………………………… ۱۱۴
جدول ۵- ۱۹) شاخص های تدوین منشور اخلاقی دانشگاه …………………………………………………………………………………………………. ۱۲۳
جدول ۵- ۲۰) شاخص های مربوط به مسئولیت علمی ……………………………………………………………………………………………………….. ۱۲۳
فهرست نمودارها
نمودار ۴- ۱) نمودار فراوانی جنسیت ………………………………………………………………………………………………………………………………………… ۹۶
نمودار ۴- ۲) نمودار فراوانی سن ………………………………………………………………………………………………………………………………………………… ۹۷
نمودار ۴- ۳) نمودار فراوانی تحصیلات ……………………………………………………………………………………………………………………………………. ۹۸
نمودار ۴- ۴) نمودار فراوانی درجه علمی ………………………………………………………………………………………………………………………………… ۹۹
نمودار ۴- ۵) نمودار فراوانی نوع استخدامی …………………………………………………………………………………………………………………………… ۱۰۰
نمودار ۴- ۶) نمودار فراوانی سابقه کار ……………………………………………………………………………………………………………………………………… ۱۰۱
نمودار ۴- ۷) هیستوگرام متغیر سرمایه ارتباطی ……………………………………………………………………………………………………………………….. ۱۰۲
نمودار ۴- ۸) هیستوگرام متغیر سرمایه شناختی ………………………………………………………………………………………………………………………. ۱۰۳
نمودار ۴- ۹) هیستوگرام متغیر سرمایه ساختاری ……………………………………………………………………………………………………………………. ۱۰۴
نمودار ۴- ۱۰) هیستوگرام متغیر سرمایه اجتماعی …………………………………………………………………………………………………………………. ۱۰۵
نمودار ۴- ۱۱) هیستوگرام متغیر اخلاق حرفه ای …………………………………………………………………………………………………………………. ۱۰۶
چکیده :
دانشگاه نظامی مبتنی بر هنجارهای درونی و نهادی شده است که ماهیتی جهان شمول داشته و سبب میشوند تا زندگی دانشگاهی و به تبع آن زندگی اعضای دانشگاهی، از ویژگی هنجاری یا به زعم صاحب نظران حوزه آموزش عالی از مولفههای اخلاق حرفهای برخوردار گردد. هدف از این مطالعه بررسی ارتباط میان سرمایه اجتماعی و اخلاق حرفهای در بین اعضای هیأت علمی واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی استان گیلان میباشد. این تحقیق مطالعهای توصیفی- همبستگی که از نظر ارتباط بین متغیرها علی محسوب می گردد. از نظر هدف مطالعهای کاربردی و از نظر درجه اهمیت و کنترل دادهها نیز تحقیقی پیمایشی است. جامعه پژوهش را کلیه اعضای هیأت علمی واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی استان گیلان به تعداد ۸۴۶ نفر تشکیل میدهند. روش نمونه گیری تصادفی طبقهای بوده و مبنای آن واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی در استان گیلان میباشد. حجم نمونه با بهره گرفتن از جدول کرجسی مورگان ۲۶۵ نفر محاسبه گردید. برای جمع آوری دادهها از دو پرسشنامه محقق ساخته سرمایه اجتماعی و اخلاق حرفهای استفاده گردید. بررسی روایی پرسشنامههای اخلاق حرفهای و سرمایه اجتماعی بر اساس روش تحلیل ساختارهای عاملی تاییدی و با بهره گرفتن از نرم افزار LISREL انجام گرفت. نتایج تحلیل عاملی تاییدی، ضرایب روایی بالا برای هر یک از شاخص های سازههای سرمایه اجتماعی و اخلاق حرفهای را نشان دادند. به منظور بررسی فرضیهها به علت نرمال نبودن متغیرها از ضریب همبستگی اسپیرمن با بهره گرفتن از نرم افزار۱۸ SPSS استفاده شد و روابط معنی دار آماری برای کلیه فرضیات آماری بدست آمد. نتایج تحقیق نشان داد که ارتباط مثبت و معنا داری بین سرمایه اجتماعی و ابعاد آن با اخلاق حرفهای در بین اعضای هیأت علمی واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی استان گیلان وجود دارد. مدلهای ارائه شده (برگرفته از مدل مفهومی تحقیق) توسط نرم افزار AMOS 18 نشان دهنده برازش دادههای تجربی با دادههای مشاهده شده بود.
کلمات کلیدی: سرمایه اجتماعی، سرمایه ارتباطی، سرمایه ساختاری، سرمایه شناختی، اخلاق حرفه ای
فصل اول
کلیات تحقیق
۱-۱) مقدمه
محیط اجتماعی دانشگاه بمثابه نهاد متولی تولید علم، نقش عمدهای را در انتقال فرهنگ، درونی کردن هنجارها و ارزش های دانشگاهی- حرفهای و توسعه مفهوم «مبادله اجتماعی» ایفا میکند (باربور، ۱۳۶۲). دانشگاه دارای یک نظام هنجاری درونی و خاص است. این هنجارهای درونی جهان شمول، سبب میشوند تا زندگی دانشگاهی و به تبع آن زندگی اعضای دانشگاهی، از ویژگی هنجاری یا به زعم صاحب نظران حوزه آموزش عالی از مولفههای اخلاق حرفهای برخوردار گردد (نورشاهی، ۱۳۸۲). توسعه و ارتقاء کارکردهای سه گانه دانشگاهی با اخلاق حرفهای اعضای دانشگاهی در پیوندی تنگاتنگ قرار دارد. بطوریکه امروزه اخلاق حرفهای و مباحث مربوط به آن همچون مسئولیت علمی، باور به خود کارایی، حس تعلق به اجتماع علمی، باور به مسئولیت اجتماعی به ضرورتی انکار ناپذیر در فعالیت شغلی اعضاء هیأت علمی دانشگاهی تبدیل شده است. اخلاق حرفهای دانشگاهی، به مجموعهای از رهنمودهای اخلاقی و ارزشی اطلاق میگردد که رفتارهای سازمانی اعضاء دانشگاهی را در آموزش، پژوهش و کنش عقلایی در میدان دانشگاه را هدفمند نموده و هماهنگی در حرکت بسوی شیوه مطلوب فعالیت دانشگاهی را میسر و امکان تحول معرفتی پویا را در اجتماع علمی امکان پذیر میسازد (قانعی راد، ۱۳۸۵). اهمیت روابط اجتماعی، ماهیت و بستر شکل گیری مبادلات اجتماعی و فهم صحیح از اخلاقیات حوزه علم و اندیشه، توجه رهبران و سیاست گذاران آموزش عالی را به درک عوامل تاثیر گذار برآن جلب نموده است. ســرمایه اجتماعی، بستر مناسبی برای بهره وری سرمایه انسانی و فیزیکی و راهی برای نیل به موفقیت سازمانی دانشگاه قلمداد میشود. ماهیت نظام دانشگاهی، و نقش ظریف و حیاتی آن در تولید و نشر علم، به گونه ایست که بیش از سرمایه فیزیکی و انسانی، متکی بر شبکه های روابط جمعی و گروهی، انسجام میان حرفهایهای دانشگاهی است. اهمیت حیاتی تولیدات علمی ناب و نشر اندیشههای علمی و آزمودنیهای انسانی در پیوندی ناگسست با باندهای اخلاقی کنشگران عرصه علم قرار میگیرد. پوتنام عناصر سرمایه اجتماعی را عوامل انکار ناپذیر در اثربخشی فعالیت های علمی و بویژه مزین شدن آن با اخلاقیات حرفهای قلمداد میکند (اندیشمند، ۱۳۸۸).
ضرورت پرداختن به آموزش سطح سوم به عنوان موتور رشد و توسعه انسانی، تربیت فرهیختگان علمی و انتقال آموزههای علمی معتبر و موثق به جامعه، در پیوندی تنگاتنگ با اخلاق حرفه ای، بررسی آن در بستر سرمایه اجتماعی را به ذهن متبادر میسازد. در این تحقیق محقق در صدد است که به جریان تاثیر و تاثر مولفههای دو متغیر سرمایه اجتماعی و اخلاق حرفهای در میان دانشگاهیان بپردازد. براین اساس در فصل حاضر به بیان مسئله تحقیق، ضرورت تحقیق، اهداف، چارچوب نظری، فرضیه ها، تعاریف متغیرها و قلمرو تحقیق پرداخته میشود.
۱-۲) بیان مسئله
دانشگاه مهمترین مکان تولید علم بوده و دو کارکرد اساسی آن یعنی تولید علم و آموزش بر عهده اعضای هیأت علمی دانشگاه است. پایهها و بنیان های کارکردهای دانشگاهی در فرایند جامعه پذیری دانشگاهی نضج یافته و مستحکم میگردد. بر این اساس جامعه پذیری دانشگاهی مهمترین فرایند موجود در یک نظام دانشگاهی بوده و نهادینه شدن هنجارها، ارزش ها و اخلاقیات حرفه دانشگاهی، مهمترین ستاده این فرایند است که سنت دیرینه فلسفه معرفت علمی را در کالبد نهاد دانشگاه ساری و جاری میگرداند. در عرصه دانشگاهی این فرایند جامعه پذیری با تئوری حرفه گرایی قابل توجیه و تبیین است (قانعی راد، ۱۳۸۵).
نظریه حرفهای شدن[۱] و حرفهایگرایی به عنوان زیر مجموعهای از نظریه اجتماعی[۲]، لزوم ارتباط بین افراد و نهادها با یکدیگر را عنوان میکند. در محیط دانشگاه، حرفهای شدن به معنی توانمندی حل مسائل حرفهای دانشگاه، از طریق دانش عمیق و تجارب است. در بعدی دیگر، حرفهای گرایی دانشگاهی، ضمن عطف توجه به لزوم مهارت فنی، مهارت اجتماعی و تاکید بر ارزش ها و نکات اخلاقی از سوی اعضای هیأت علمی، به فرآیندی اطلاق میشود که از یک سو از طریق ایجاد ارتباط موثر بین اجتماع علمی، اخلاق کاری مرتبط با آن حرفه را در بین اعضاء تحکیم میبخشد و از سوی دیگر با تاکید بر عملکرد مثبت مورد انتظار، موجب ارتقاء منزلت اجتماعی آن حرفه در جامعه میگردد ( ۲۰۰۴ ,Dean & Beggs ).
حرفهای شدن در معنای عام خود، مستلزم داشتن دانش عمیق، بصیرت، تعهد، مسئولیتپذیری و پاسخگویی فردی به ویژه در تعاملات اجتماعی است و بیش از تاکید بر بهره هوشی[۳] متکی بر هوش عاطفی[۴] است؛ زیرا حرفهایها میبایست در برقراری ارتباط با دیگران و تاثیرگذاری بر روی آنها از مهارت بالایی برخوردار باشند. پر واضح است که تحصیل این ویژگی ها به سادگی میسر نیست و مستلزم تعلیم و تربیت به ویژه یادگیری مستمر است. در همین راستا بلاک و هامتون (۲۰۱۱) به چهار بعد حرفه گرایی شامل: اخلاق در نقد؛ اخلاق در قضاوت، اخلاق در ارائه خدمت اجتماعی و اخلاق در حرفه اشاره میکنند (Hampton & Black, 2011).
مهترین بعد شناخته شده حرفه گرایی در اعضای هیأت علمی دانشگاه اخلاق حرفه ایست. اخلاق حرفهای در دانشگاه، مجموعهای از اصول و استانداردهای سلوک است که رفتار اعضای این نهاد را تعیین میکند. در واقع، اخلاق حرفهای دانشگاهی، یک فرایند تفکر عقلانی است که هدف آن محقق کردن ارزشهای علمی در اجتماع علمی و چگونگی حفظ و اشاعه آن است. هیود و ویگال[۵] (۲۰۰۹) مینویسند: اخلاق حرفهای در دانشگاه، به استدلال اخلاقی و تصمیم گیری اخلاقی حرفه ایهای دانشگاهی منجر میگردد. بدون شک گرایش سازمان ها و موسسات از جمله موسسات تولیدی- تجاری به برقراری ارتباط با محیطهای علمی با توجه به این مزیت دانشگاهی است. در واقع هدف نهایی سازمان ها از برقراری ارتباط با دانشگاه، ضمن یادگیری، کسب منزلت اجتماعی برای آن موسسه و ایجاد نوعی شهرت است که با اتکا به حرفهایهای دانشگاهی حاصل میگردد (Haywood & Wygal, 2009).
چنین رویکردی به دانشگاه ها و چنین انتظاری به ویژه از اساتید، حرفهای عمل کردن آنها در اجتماع علمی خود، بیش از پیش مورد تاکید قرار میدهد. این مهم بویژه در عصر ارتباطات سازمانی، لزوم استقرار سیستم های ملی نوآوری (مثلث دانشگاه- دولت- صنعت) در جوامع فرا صنعتی، کم رنگ شدن اخلاقیات و تعهد در انسان های سازمانی، توجه به ارزشهای مادی و کسب سود در دنیای کسب و کار، پرداختن به موضوع حرفه گرایی و بویژه اخلاق حرفهای را آشکار میسازد. ابعاد اخلاق حرفهای در اعضای هیأت علمی دانشگاه را در چهار بعد حس تعلق به اجتماع علمی، باور به مسئولیت اجتماعی، باور به خودکارایی، مسئولیت پذیری علمی بر میشمرد (َArmito et al, 2011). در همین چهار بعد احساس خود تنظیمی، استقلال علمی، تعلق به اجتماع علمی و از خود گذشتگی علمی را در اخلاق حرفهای مورد تاکید قرار میدهد, ۲۰۱۱) et al Salminen). رزنیک با استدلالی موشکافانه سرمایه اجتماعی را مولفه حیاتی در شکل گیری اخلاق حرفهای در یک اجتماع علمی خاص معرفی میکند. سرمایه اجتماعی به وجود روابط بین نهادها و اشخاص و هنجارهای ناشی از وجود این روابط اطلاق میشود و نشان دهنده کمیت و کیفیت کنشهای متقابل اجتماعی است که از بالاترین نقش در توسعه اقتصادی و منابع انسانی در هر برنامه توسعه و تحول برخوردار است اجتماع علمی متشکل از منابع انسانی فرهیخته و حرفهای اما منزوی و منفک از یکدیگر، فاقد سرمایه اجتماعی است (قانعی راد ،۱۳۸۵).
سرمایه اجتماعی در عرصه دانشگاهی از این جهت از اهمیت برخوردار است که اولا حل مسائل اجتماع علمی را به صورت جمعی میسر میسازد و این بیانگر وجود هم افزایی مثبت[۶] است. ثانیا وجود اعتماد و همکاری مبتنی بر آگاهی، هزینه مبادلات را بر اساس نظریه مبادله[۷] به حداقل میرساند (Jonse, 2oo8).
نهایتاً اگر پذیرفته باشیم که، جامعه امروز جامعه سازمان هاست، مهمترین سرمایه سازمانی دانشگاه، سرمایههای فکری آن بوده و نشان دهنده ذخیره بلند مدت سرمایه انسانی و اجتماعی در داخل نظام اجتماعی دانشگاه است که در بهترین شکل تحت عنوان سازمان یادگیرنده تبلور مییابد. مهمترین کاربرد سرمایه اجتماعی در دانشگاه، الصاق ویژگی یادگیرندگی و وجود حساسیت به محیط و برقراری ارتباط سازنده با جامعه است. وجود اعتماد، شبکه ارتباطی و هنجارهای علمی، در اعضای یک اجتماع علمی فرایند جامعه پذیری را تسریع نموده و نیل به اهداف مشترک در یک اجتماع علمی را امکان پذیر میکند. بر این اساس اخلاق حرفهای میتواند در زمینه این سه مولفه تقویت و نهادی شود. مایر و روان نیز در تئوری نهادی شدن با استدلال مشابهی به همشکلی نهادی (ایزومورفیسم) در اجتماع علمی اشاره میکنند (امیرخانی و پورعزت، ۱۳۸۷).
سازه سرمایه اجتماعی متشکل از سه بعد ارتباطی، شناختی و ساختاری متصور میشود. این سه مولفه متناظر با اعتماد متقابل، زبان مشترک و هنجاردهی و شبکه ارتباطی بوده و در یک اجتماع علمی پایههای فرایندهای کاری و حرفه گرایی را تشکیل میدهد. با توجه به نقش تعیین گر سرمایه اجتماعی در اخلاق حرفهای اعضای هیأت علمی بویژه افزایش کارایی انتقال دانش، بدلیل ترغیب رفتارهای جمعی، شبکههای مشورتی، مشارکت های علمی؛ افزایش توانمندی اعضای هیأت علمی در مشاهده ایدهها و تفاوت ها؛ کاهش هزینههای کنترل فرایند تولید علم از طریق شکل دهی به اعتماد علمی؛ و نوآوری های فناورانهی بشر دوستانه با اتکا به هنجارهای علمی (Memariyan et al, 2007)، محقق بر آن شده است تا در مطالعهای به کنکاش در مورد ارتباط میان مولفههای سرمایه اجتماعی و اخلاق حرفهای اعضای هیأت علمی در واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی استان گیلان بپردازد. بر این اساس سوال اصلی تحقیق را میتوان چنین مطرح نمود:
چه ارتباطی میان مولفههای سرمایه اجتماعی و اخلاق حرفهای اعضای هیأت علمی دانشگاه وجود دارد؟
(۲-۲)
۲-۲- سیر تکاملی ارائه معادلات و همخانوادههای نفوذ در آبیاری سطحی
روشهای مرسوم اندازهگیری نفوذ همچون حلقههای نفوذ و جویچههای مسدود اغلب تخمین غیرواقعی از نفوذ را نشان میدهند ]۲[. روش بیلان حجم که اولین بار توسط کریستیانسن ]۲و۸[ معرفی گردید، به علت درنظر گرفتن تاثیر دینامیک جریان در تعیین معادله نفوذ و اینکه جریان آب تحت شرایط طبیعی ِزبری، شکل هندسی و محیط خیسشده جویچه صورت میگیرد، از دقت خوبی برخوردار میباشد. در پژوهشهای بهدست آمده این روش بهمراتب سادهتر و دقیقتر از سایر روشها میباشد.
در دهه ۱۹۵۰ کارشناسان سازمان حفاظت خاک وزارت کشاورزی آمریکا (SCS) تلاش همهجانبهای را برای روابط کلی نفوذ جهت طراحی و ارزیابی آبیاری سطحی شروع کردند. این محققین به دنبال معادلات نفوذی بودند که بتوان بدون استفاده از اندازهگیریهای مزرعهای، آنها را ارائه داد. این تلاشها برای اولین بار منجر به ارائه منحنیهای نفوذ در آبیاری نواری شد (۱۹۷۴)، که با ادامه پژوهشها ، منحنیهای اصلاح و تعدیلشده در سال ۱۹۸۴ برای آبیاری جویچهی نیز ارائه شد ]۲[.
یکی از اصلیترین تغییرات انجام شده، مربوط به کاربرد و مفهوم خانواده نفوذ میباشد. در سال ۲۰۰۶ روابط نفوذ به صورت روابط ریاضی مجدداً اصلاح و منحنیهای اصلاحشده ارائه شدند ]۳۸[.
کارشناسان در سالهای ۱۹۵۰ تا ۱۹۷۰ آزمایش حلقههای نفوذ را در مناطق مختلف و در زمینهای تحت کشت یونجه و چمن انجام دادند. تقریباً ۷۵٪ دادهها از زمینهایی بود که جدیداً آبیاری شده بودند. این دادهها توسط روابط رگرسیونی ارزیابی شدند. یکی از اولین مفاهیمی که در این ارزیابیها ارائه شد، شدت نفوذ نهایی یا پایه بود که عبارتست از شدتی از نفوذ که در آن نرخ تغییرات آن ده درصد در ساعت باشد:
(۲-۳)
(۲-۴)
زمان رسیدن به شدت نفوذ نهایی بر حسب ساعت میباشد ]۲[.
شدتهای نفوذ نهایی یا پایه در نهایت از دادههای حلقههای نفوذی برازش دادهشده بر معادله نفوذ کوستیاکف (معادله۲-۱)، استخراج شدند. دادههای نفوذ مذکور به ده طبقه تقسیم شدند که متوسط شدت نفوذ پایه یا نهایی آنها در هر طبقه برابر بودند. در هرکدام از طبقات، زمان متوسط نفوذ به دقیقه برای مقادیر ۱، ۲، ۳، ۴ و ۶ اینچ با بهره گرفتن از روش درونیابی دادههای اندازهگیری مزرعهای بهدست آمد و سپس مقادیر مربوط به هر طبقه، به عنوان نماینده آن طبقه مدنظر قرار گرفت ]۲[.
تحلیلهای اولیه با معادله فیلیپ (۱۹۷۵) شروع شد؛ انتظار میرفت که این معادله بهترین برازش را بر دادهها بهدست دهد. شکل کلی معادله فیلیپ مورد استفاده به صورت زیر بود ]۲و۳۸[:
(۲-۵)
S = ضریب جذبپذیری خاک، میلیمتر بر جذر دقیقه
A = ضریب انتقال نیمرخ خاک، میلیمتر بر دقیقه
نتایج برازش معادله فیلیپ بر دادههای کلاسبندیشده نفوذ حلقههای مضاعف، روابط زیر را بهدست داد:
(۲-۶)
(۲-۷)
اولین منحنیهای همخانواده نفوذ از معادلههای ۲-۵ تا ۲-۷ با جایگذاری محدوده خاصی از مقادیر Ib (شدت نفوذ نهایی یا پایه) در معادلات مذکور و حل برای ضریب جذبپذیری خاک و ضریب انتقال نیمرخ خاک استخراج شدند. مشاهدات نشان دادندکه مقدار ضریب انتقال، A ، برای برخی از رسهای سنگین منفی شده و این امر منجر به این شد که عبارت توان معادله فیلیپ باید از ۵/۰ به عدد دیگری تغییر کند. هنگامی که معادله ۲-۱ برای تعریف شدت نفوذ نهایی استفاده شد، انجام یک تحلیل هم منجر به ارائه مقدار A اصلاحشده براساس نماهای متغیر گردید. این موضوع بعداً این نتیجه را بهدست داد که مقدار پارامتر A تقریباً ثابت است، لذا میتوان یک فرم بسطیافته معادله ۲-۱ را برای استفاده نهایی ارائه کرد. این معادله یک حالت ویژه از معادله ۲-۱ با یک عامل جدید c که مقدار آن برای همه منحنیها در دسته منحنیهای همخانواده نفوذ ثابت است:
(۲-۸)
معادله ۲-۸ به همراه معادلات ۲-۵ تا ۲-۷ بهازای مقادیر مختلف نفوذ نهایی و برای تعیین فرصت زمان نفوذ برای عمقهای ۲۵، ۷۶ و ۲۲۹ میلیمتر (۱، ۳ و ۹ اینچ) استفاده شد. سپس به کمک نتایج بهدست آمده برای سه عمق مذکور، مقادیر ضرایب a ، k و c هم محاسبه شد که به عنوان مقادیر همخانوادههای نفوذ NRCS از سال ۱۹۶۰ تا ۲۰۰۴ در آمریکا مورد استفاده بود.
۲-۳- اصلاح معادله نفوذ برای آبیاری جویچهای
کارشناسان سازمان حفاظت خاک آمریکا از ابتدای دهه ۱۹۵۰ تا ۱۹۶۰ با سوالاتی در خصوص چگونگی ارائه و تعیین نفوذ در آبیاری جویچهای درگیر بودند. آنها دادههای مزرعهای کمی در اختیار داشتند، اما همین دادههای کم نشان میدادند که نفوذ در جویچه با شدت جریان، شیب و زبری و به عبارت دیگر با پیرامون مرطوب مرتبط است. همچنین ابهاماتی در خصوص اینکه شدت نفوذ در دیوارهها متفاوت از کف جویچه است، نیز وجود داشت.
روش توسعه روابط نفوذ از پیشروی، پسروی و جریان ورودی و خروجی نیز قابل فهم و استناد نبود. با این وجود، کارشناسان تصمیم گرفتند اندازهگیریهای مزرعهای را بیشتر کنند و قصد داشتند تا پارامترهای نفوذ را تعیین کنند. در اواخر دهه ۱۹۶۰ آنها توانستند نفوذ متناسب با پیرامون مرطوب را تحلیل کنند و بر این قضیه متمرکز شدند که ضرایب نفوذ را برای پیرامون مرطوب اصلاح کنند. بنابراین معادله نفوذ در آبیاری جویچهای بصورت زیر ارائه شد:
(۲-۹)
در این معادله، P پیرامون مرطوب و W فاصله بین جویچهها میباشد.
تلاش مضاعفی هم برای پیرامون مرطوب به عنوان تابعی از جریان ورودی، ضریب زبری مانینگ، شیب جویچه و شکل جویچه انجام شد. بهطور نمونه مقادیر ضریب زبری مانینگ از ۰۳/۰ تا ۰۴/۰ و طبق معمول شکل جویچه ذوزنقهای انتخاب شد. سپس ایده بسط همخانوادههای نفوذ بر اساس جویچه، مدنظر قرار گرفت. در مقابل با بهره گرفتن از جویچه ذوزنقهای تعداد زیادی مقادیر پیرامون مرطوب محاسبه و مقادیر شدت جریان ورودی، ضریب زبری مانینگ و شیب نیز تحلیل گردیدند. سپس، این دادهها با رابطه زیر شبیهسازی شدند ]۲و۷[:
(۲-۱۰)
P = پیرامون مرطوب، سانتیمتر
Q = شدت جریان ورودی، لیتر در ثانیه
S = شیب جویچه
n = ضریب زبری مانینگ
معادله ۲-۱۰ برای اصلاح همخانوادههای نفوذ نشان داده شده در معادله ۲-۹ استفاده شده است.
۲-۴- دلایل اصلاح همخانوادههای نفوذ
خانوادههای نفوذ اولیه SCS که براساس معادله ۲-۸ ارائه شدند، نقطه شروعی برای طراحی و ارزیابی سیستمهای آبیاری سطحی بود. پس از چندین سال استفاده از این همخانواده نفوذ، نقاط ضعف آنها آشکار شد، که موارد زیر قابل اشاره هستند:
-
- حدود ۷۵% از مطالعات اولیه توسعه منحنیهای همخانواده نفوذ در زمینهای تحت آبیاری بودند و بیشتر این مطالعات هم برای گیاهان چند ساله با تراکم بالا مانند یونجه و چمن بود. بنابراین آنها نمیتوانستند شرایط مزارعی که تازه شخم خورده بودند (بهویژه شرایط اولین آبیاری) را شبیهسازی کنند.
-
- روشی که براساس استفاده از Ibبرای فرموله کردن ضرایب معادله ۲-۸ استفاده شده بود، در بیشتر موارد مقادیر بالایی را برای ضریب aبه دست داد که در ارزیابیهای آبیاری سطحی از سال ۱۹۷۴ به بعد کمتر مشاهده شد.
-
- مقدار c در رابطه ۲-۸ در حدود هفت میلیمتر است که براساس تحلیلهای خیلی ساده بهدست آمده بود. دادههای جمع آوری شده نشان دادند که این پارامتر اولاً وابسته به زمان است و ثانیاً با توجه به نوع خاک به شدت تغییر میکند. بنابراین معادله کوستیاکف- لوییس شرایط آبیاری، به ویژه برای تداومهای طولانیمدت آبیاری، را بهتر شبیهسازی میکند.
-
- با توجه به موارد مطروحه فوق، اولین آبیاری که در زمینهای تازه شخم خورده انجام میشود، یکی از مهمترین موارد طراحی است که سختترین شرایط مدیریتی را هم دیکته میکند، درحالی که در ارائه فرمول اولیه مدنظر نبوده است.
-
- همخانوادههای نفوذ براساس دادههای حلقههای نفوذ ارائه شده که تنها نشان دهنده شرایط استاتیک آبیاری بوده واز نظر ساختاری با شرایط واقعی آبیاری که در آن آب در حرکت است، متفاوت میباشد. لازم به ذکر است که نفوذ برای آب سطحی در حال حرکت با نفوذ برای آب سطحی ساکن متفاوت است.
از آنجایی که تا سال ۲۰۰۴ آبیاری سطحی حدود ۳۰ سال سابقه کار مطالعاتی و تجربی را با خود داشت، همچنین بانکهای اطلاعاتی زیادی در خصوص این روش آبیاری تهیه شده بود و مدلهای شبیهسازی زیادی هم ارائه شده بود، تصمیم گرفته شد که اساس و پایه همخانوادههای نفوذ اصلاح شود. اصلاحات مورد نظر براساس پنج اصل یا فرض زیر ارائه شدند:
-
- چون دادههای مربوط به معادله کوستیاکف- لوییس بیشتر برای سیستمهای جویچهای موجود بود، در نتیجه تصمیم گرفته شد که ساختار همخانوادههای نفوذ مرجع براساس آبیاری جویچهای فرموله شود و سپس برای نوارها و کرتها اصلاح شوند.
-
- همخانوادههای نفوذ باید هم شرایط اولین آبیاری که خاک تازه شخم خورده و هم آبیاریهای بعدی را مد نظر قرار دهد. چون خصوصیات نفوذ در آبیاریهای بعدی نسبت به اولین آبیاری کاهش مییابد، بنابراین تصمیم گرفته شد که اساس توسعه همخانوادههای نفوذ مرجع مربوط به منحنیها بر اولین آبیاری یا شرایط خاک تازه شخم خورده بنا شود. همچنین تصمیم گرفته شد که تغییرات ناشی از آبیاریهای قبلی، از شرایط و سابقه مزرعه تخمین زده شود و بهعنوان یک عامل اصلاحی در همخانوادههای نفوذ مرجع وارد شود.
-
- تصمیم گرفتهشده که شماره همخانوادههای نفوذ جدید هم از ۰۲/۰ تا ۰۰/۴ و واحدآنها نیز اینچ بر ساعت باشد. اما شماره همخانواده نفوذ که بر مفاهیم مبهم توسعه معادلات ۲-۳ و ۲-۴ بنا شده بود، ترجیحاً در منحنیهای جدید براساس متوسط شدت نفوذ در شش ساعت اول آبیاری یا همان شدت نفوذ ششساعته بیان شده است. به بیان دیگر، شدت نفوذ ششساعته که از حاصل تقسیم نفوذ تجمعی در شش ساعت اول آبیاری بر تداوم زمانی شش ساعت یا ۳۶۰ دقیقه تعیین میشود مدنظر قرار گرفت. برای شرایط جریان پیوسته در اولین آبیاری، شدت نفوذ ششساعته ضرورتا همانند مقادیر مربوط به همخانوادههای نفوذ اولیه است، اما مقدار آن برای آبیاریهای بعدی کاهش مییابد.
-
- فرض شد که تاثیر جریان موجی برای شرایط اولین آبیاری، تقریباً شبیه تاثیر شرایط آبیاریهای بعدی با جریان پیوسته باشد. نفوذ برای سیستمهای آبیاری موجی در طی آبیاریهای بعدی براساس نفوذ جریان موجی در اولین آبیاری تنظیم شده است.
-
- توان( a ) معادله نفوذ برای نوار وکرت نیز شبیه جویچه است. این فرض مشابه فرض استفادهشده در توسعه اولیه معادلات بود ]۲و۳۸[.
چنان که صادق آل پیامبر۶ حضرت امام جعفر۷ فرمودند:
«لیس العلم بالتّعلُّم، إنّما هو نورٌ یَقَعُ فی قَلْبِ مَنْ یریدُ اللهُ تبارک و تعالی انَ یَهْدِیَهُ».[۷۸]
این علم آن گونه که از روایات معصومین: استفاده میشود از اسرار الهی است که به جانهای پاک ارزانی میشود. و نیز فرمودهاند:
«علمُ الباطن سِرٌّ من اسرار الله عزّوجلّ، و حکمٌ مِن حکم الله، یقذفُهُ فی قلوبِ مَن یَشاءَ مِنْ عباده».[۷۹]
«و هو الکشف عن حقائق الامور علی ما هی علیها».[۸۰]
مرحوم محیی الدین در فصّ هودی فصوص الحکم، علم کشفی را به «عذبٌ فرات» تشبیه نموده و علم عقلی را به «مِلْحٌ اُجاج». و علاّمه قیصری چه زیبا این کلام و تشبیه کوتاه را شرح و بیان نمودهاند:
«و فیه تشبیه العلم الکشفی بالعذب الفرات فانه یروّی شاربه و یزیل العطش کما أن الکشف یعطی السکینه لصاحبه و یریحه؛ و العلم العقلی بالملح الأجاج لأنه لا یزیل العطش، بل یزداد العطش لشاربه، و کذلک العلم العقلی لا یزیل الشبهه بل کلّما أمعن النظر تزداد شبهه و تقوی حیرته…».[۸۱]
یعنی علم کشفی و علمی که از راه قلب و شهودات اشراقی به انسان اعطاء میشود مانند آب خنکی است که وقتی شخص تشنه آن را مینوشد عطش را از او زائل میکند. این علوم این گونهاند. باعث سکینه و آرامش قلب میشوند ولی علوم عقلی مثل آب شوری را میماند که از نوشیدنش نه تنها تشنگی نوشنده برطرف نمیگردد بلکه بر تشنگیاش افزوده میگردد. علوم عقلی این گونهاند که بر حیرت میافزایند.
در اینجا باید توجّه داشت که سیر و سلوک فکریِ تنها، انسان را به بعضی از مراحل نمیرساند مگر این که به همراهِ تعقّلْ، میراندن نفس و مجاهده هم باشد، که به شهوداتی از راه دل ختم میشود.
چه زیبا امیر بیان علی۷ این مهم را ترسیم نموده است که:
«قد أحیا عقله، و أمات نفسه، حتّی دقَّ جلیلُهُ و لطُفَ غلیظُهُ، و برقَ له لامعٌ کثیر الْبرقِ، فَأبانَ له الطَّریقَ و سَلک به السّبیلَ، و تدافعتهُ الابواب إلی باابِ السّلامهِ، و دارِ الإقامَهِ، ثَبَتَتْ رِجْلاهُ بِطُمَأنینهِ بدنه فی قرار الأمنِ و الرّاحه، بما اسْتَعْمَلَ قلبَهُ، و أرضى رَبَّهُ».[۸۲]
آدمی برای فهم این نور و تابش آن، نیازمندِ صفای باطن و جلای دل میباشد و آن حاصل نمیگردد مگر به تزکیه نفس از رذایل و آراسته شدن به فضائل. چنانچه رسول اعظم اسلام۶ میفرماید: «بتزکیه النّفسِ یَحْصُلُ الصَّفاء».[۸۳]
و هم ایشان فرمودند که:
«اگر پراکندگی دلها و دروغگوییهای شما نبود، بیگمان آنچه را من میشنوم شما نیز میشنیدید».[۸۴]
و نیز حضرت عیسی بن مریم۸ فرمودند:
«اگر شهوتها دلها را از هم نَدَرد و طمع آلودهشان نسازد و نعمت و برخورداری، آنها را سخت نگرداند، به زودی ظرفهای حکمت خواهند شد».[۸۵]
با این وصف بهتر است که ما راهِ دل و قلب را، راه تهذیب بگذاریم.
در شرح علاّمه قیصری بر فصوص الحکم مرحوم محیی الدین این گونه آمده که، «طور المعرفه فوق طور الادراک العقلی
باب الهام (راه دل) بعد از زمان حضرت رسول۶ مسدود نشده است و این از راه وحی جدا میباشد.
«ممکن است بشری از لحاظ صفا و کمال و معنویت به مقامی برسد که به قول عرفا یک سلسله مکاشفات برای او رُخ دهد و حقایقی از طریق علم الهامی به او ارائه گردد، ولی او مأمور به دعوت مردم نیست».[۸۶]
همیشه در دنیا افرادی هستند که خداوند در باطن ضمیرشان با آنها حرف میزند. حضرات ائمه معصومین: این گونه بودهاند. بالاخص حضرت زهرا۳ این طور بودهاند. حضرت مریم۳ به نصّ قرآن مجید این طور بودهاند با این که پیامبر نبودهاند.[۸۷]
برخی از آیات و نیز گزارش قرآن در باره القای برخی از معارف در دل شماری از انسانهای غیر نبیّ، زمینهساز پیدایش تفکّر و نظریه تازهای در شناختشناسی اسلامی شده است. بر اساس این نظریه و نگرش، که در گذر ایّام و به تدریج رو به رشد و استقلال نهاده، انسان میتواند در کنار شناختهای دیگرِ تجربی، عقلی و وحیانی، به نوع دیگری از شناخت دست یابد که زمینه، قلمرو و ابزار متفاوتی دارد و جهانبینی متفاوتی را پدید میآورد.
زمینه شناخت اشراقی
زمینه و راه دستیابی به چنین فهم و درکی که میتوان آن را «شناخت و معرفت الهامی و عرفانی» نامید، فقط تزکیّه و تهذیب نفس و طهارت روح و روان، و یگانه ابزار دریافت آن دل آدمی است و همه مؤمنان صالح و پرهیزگار میتوانند متناسب با ایمان، عمل صالح و طهارت روحیِ خود از معرفت یاد شده برخوردار باشند. چنین شناختی، که بی هیچ زمینه حسّی و عقلی به یکباره و فقط از سوی خداوند افاضه میشود، جلوهای از امداد غیبی الهی در زندگی بشر است.[۸۸]
باید توجّه داشت که قرآن گاهی این گونه الهام را به نام وحی میآورد که با وحی اصطلاحی که به نبیّ میرسد متفاوت میباشد. الهام خود به چند قسم تقسیم میشود: الهام فطری، الهام قلبی، الهام غریزی، الهام طبیعی.
مبادی الهام را میتوان در چند چیز نام برد:
ایمان، اخلاص، حبّ اهل بیت، خشیت الهی، عمل، نماز، صوم، زهد، حلالخوری، کمخوری، و دعا و… که در فصل مربوط از آن بحث خواهیم کرد.
مکانیزم شناخت عرفانی یا همان ادراک و معرفت از راه دل
«مسأله تزکیه نفس دو نقش دارد. یکی این که رفع مانع میکند از شناختهای دیگر، تزکیه نفس باعث روشنبینتر شدن عقل میشود. گرد و غبار را از جلوی دید انسان سالک برطرف میکند. فضا را برای عقل صافتر میکند. امّا نقش دیگری هم دارد بلکه خود قلب بعد از صفا و جلا یافتن، الهام میکند. باعث ایجاد یک نوع – به قول اقبال لاهوری – تجربه درونی میشود».[۸۹]
عرفای اسلامی، مکانیزم قلب را تحت عنوان «سیر و سلوک» بیان میکنند. آنها قائلند که، میان ضمیر انسان و بینش صحیح، موانع و حجابهایی ایجاد میشود که مانع رؤیت حقایق است، برای این که حقایق را دریابیم باید موانع و حجابها را کنار بزنیم. برای خرق حُجب و رفع و دفع موانع عرفا طی مراحلی را لازم دانستهاند. این مراحل به طور خیلی خلاصه در ده مرحله جمع میشود: ۱- یقظه، ۲- توبه، ۳- محاسبه، ۴- انابه، ۵- تفکّر، ۶- تذکّر، ۷- اعتصام، ۸- انقطاع، ۹- ریاضت و نفسکشی، ۱۰- سماع و درک لطائف و ارتقاء به جهان غیب.[۹۰]
کمترین اثر طی این مراحل رفع موانع عظیمی از (حبّ و بغض، هوی و هوس) که حجاب ضخیمی بر روی قوای عقل و خرد و ادراک ایجاد میکنند میباشد.
نتیجه مکانیزم قلب منحصر به رفع مانع نیست، بلکه صفای قلب مایه الهامها و سروشهای غیبی میگردد، آگاهیهایی بدست میآید که به دیگران دست نمیدهد از این رو میتوان گفت که تزکیه نفس که مشتمل بر «تخلیه رذایل و تحلیه به فضائل» است، دو اثر دارد:
۱- موانع را از دید عقل و بصیرت انسانی برمیدارد و در انسان آنچنان آمادگی ایجاد میکند که حقایق را آنچنان که هست درک میکند. بالاخص بزرگترین حجاب معرفت را که انگیزههای نفسانی است، از بین میبرد.
۲- منبع یک رشته الهامات میگردد.[۹۱]
از نظر اصول روانشناسی هم این معنا امروزه ثابت شده است که اعمال آدمی همواره بازتابی در روح و جان او دارد، و تدریجاً روح را به شکل خود درمیآورد. حتّی اعمال آدمی در تفکّر و اندیشه و قضاوت او اثر میگذارد.
ورای عقل نظری که جهت استعلام مجهول، ترتیب مقدّمات و أشکال می کند برای انسان طریقی دیگر وجود دارد که به وسیله آن اسراری را که از عقل پنهان و محجوب مانده است را بشناسد و به عین بصیرت ببیند. و آن طریق به حکم ﴿فَمَنْ کانَ یَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لا یُشْرِکْ بِعِبادَهِ رَبِّهِ أَحَداً﴾[۹۲] طریق تصفیه و سلوک و ریاضت و مجاهده و تفریغ دل از غیر حقّ و کمال تَبَتُّل و دوام توجه است که راه جمیع انبیاء: و اولیاء: و عرفاء حقیقی است. و این طریق عشق و محبّت است که جز در طینت انسانی، این معنی یافت نشود.
قرآن کریم دعوت به راه دل میکند
«قرآن کریم از سویی انسان را به فراگیری علوم ظاهری دعوت میکند و خود نیز برای اثبات مطالب علمی، برهان و دلیل مفهومی و حصولی ارائه میدهد. امّا در بخشهای فراوانی، برای تحصیل علم و یقین، بشر را به راه دل، دعوت میکند و برای إشهاد آن، شواهدی را نشان میدهد؛ زیرا چنان که در صحنههای بیرونی، علوم صاحبان آن ها را با میزانهای علمی باید سنجیده و صحیح و باطل را تشخیص داد، در دستگاه دل هم خاطرات، بلکه مکتبها و قلمها و اساسها و اساسنامهها و نیز استادان فراوانی وجود دارند که با میزان قلبی باید به تعیین صحت و بطلان آنها پرداخت و حق و باطل را در این صحنه پرغوغا از هم جدا کرد»[۹۳]
منظور قرآن از قلب و دل، همان فؤاد است که کارش اگر به درستی انجام گردد ادراک است؛ نظیر آنچه که برای عقل و فهم و تدبّر قائل هستیم. لذا آنجا که در قرآن ادراک را از قلب نفی میکند میخواهد این حقیقت را القاء کند که قلب کارش را به درستی انجام نداده است و سالم نیست.
به این آیه توجّه کنیم که خداوند به صراحت به کسانی اشاره میکند که قلب دارند ولی ادراک نمیکنند و نمیفهمند. در حالی که آیه نشان میدهد قلب برای فهمیدن است.
﴿وَ مِنْهُمْ مَنْ یَسْتَمِعُ إِلَیْکَ وَ جَعَلْنا عَلى قُلُوبِهِمْ أَکِنَّهً أَنْ یَفْقَهُوهُ﴾[۹۴].
اینها نمیفهمند امّا نفهمید نشان مستند است به حجابها و موانعی که نمیگذارند قلب کار خود را به خوبی انجام دهد. یعنی، به اصطلاح مقتضی درک موجود است امّا مانع مفقود نیست. چرا که قلب که برای درک و فهم آفریده شده موجود است و لیکن حجب و موانع نمیگذارند که به وظیفه خودش عمل نماید.
قرآن راه دل را هم معبر فرشتهها و هم مسیر شیاطین میداند.
فرشتگان رحمت به درون انسانهای ربّانی میآیند و به دنبالِ استقامت آنها در راه خدا، ترس و اندوه را از وجودشان میزدایند و بهشت موعود را به آنان بشارت میدهند.
﴿إِنَّ الَّذِینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلائِکَهُ أَلاَّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّهِ الَّتِی کُنْتُمْ تُوعَدُونَ﴾[۹۵].
«این که گاه یک فکرِ خوب، برخی از انسانها را سالها با روانی آرام نگه میدارد و به آنان استقامت میبخشد، نتیجه ورود هاتف غیبی و تعلیم و تأیید فرشته الهی است. شیطانها نیز از همین مسیر، وارد میشوند و آنها نیز با قلب انسان کار دارند. کار شیطان آن است که خاطرات بدآموز، مغالطهها، شبههها و خیالات واهی را در دل دوستان خود انباشته نماید و آنان را به جدالِ فرهنگی با مؤمنان وامیدارد».[۹۶]
﴿وَ إِنَّ الشَّیاطِینَ لَیُوحُونَ إِلى أَوْلِیائِهِمْ لِیُجادِلُوکُمْ﴾[۹۷].
در برخی آیات حتّی رؤیت (قلبی) به دل نسبت داده شده است. «سوره محمّد۶ آیه ۲۴»، «سوره نجم آیات ۱۳-۱۱». در بحث گذشته متذکّر این نکته شدهایم که در ادراک از راه حسّ و عقل احتمال خطاء وجود دارد سؤالی که اینجا مطرح است این است که آیا در معرفت شهودی و ادراکات اشراقی احتمال خطاء هست؟ و اگر احتمال خطاء و اشتباه وجود دارد میزان و ملاک تشخیص صحیح از سقیم چیست؟
قبل از پاسخ به این سؤال باید گفت که شهودات انسان به شهود صادق و کاذب تقسیم میشود.
حضرت آیه الله جوادی آملی «حفظه الله تعالی» در کتاب تفسیر انسان به انسان، شهود انسان را به شهود کاذب و صادق تقسیم نموده میفرماید:
«گاهی انسان با مثال متّصل و هوای نفس خود یا با تمثّلات شیطانی ارتباط مییابد، چنان که چیزی را در رؤیای کاذب میبیند. به سخن دیگر، شهود انسان در این حال، خاطرات نفسانی یا القائات شیطانی متمثّل شده درون اوست. چنین شهودی، حق و صدق نیست، چون این علم حضوری با شهود منسوجات وَهْم و خیال پدید میآید و با واقع پیوندی ندارد».[۹۸]
ایشان در ادامه شهود صادق و غیر مشوب به خطاء را نیز این گونه تعریف مینمایند:
«گاهی انسان با حقایق عینی (مانند مثال منفصل رابطه برقرار میکند و آن را مییابد، یعنی در درون این انسان، تمثّلات مَلکی یا رحمانی متمثّل میشود. چون متعلّق این شهود القائات مَلَکی یا رحمانی است، صادق است».[۹۹]
حال که برای انسان هم القائات شیطانی و هم الهامات رحمانی پدید میآید بناچار نیازمند میزانی برای تشخیص این دو، از هم میباشیم تا بتوانیم این دو را از هم بازشناسیم.
از دیدگاه دانشمندان اهل نظر مشهود عرفا و اهل کشف، مختلف است.
مشهود آنها به چهار قسم تقسیم میشود: نفسانی؛ شیطانی؛ مَلَکی؛ رحمانی.
اختلاف نیز گاهی طولی و زمانی مباین است. در اختلافهای طولی، یا همه مشهودات صحیح است یا باطل، ولی در اختلافهای تباینی که بازگشت آن به تناقض است، حتماً یکی از شهودات صحیح و دیگری باطل است؛ پس به میزانی برای تمییز صادق از کاذب نیازمندیم.
۱- آن میزان میتواند همان کشف و شهود معصومین: باشد که به مثابه قانون اوّلی و بدیهی برای کشف و شهودهای غیر معصوم است.
Omar و همکاران (۱۹۹۳) اثرات نسبت عرض به طول (B/L) شالوده را بر روی (BCR) با ژئوگرید تقویت کننده مورد بررسی قرار دادند]۲۴٫[ آنها از چهار مدل شالوده با ابعادmm 2/76 × mm 2/76، mm 2/76 × mm 4/152، mm 2/76 × mm 6/228، که بترتیب برابر با نسبت عرض به طول های ۱، ۵/۰و ۳۳۳/۰ می باشند، استفاده کردند. از یک جعبه با عرض m 91/0، طول m 91/0، و عمق m 91/0 بعنوان شالوده مستطیلی مورد استفاده قرار گرفت، درحالیکه آزمون های مدل بر شالوده نواری در جعبه ای با عرض mm 8/304، طول m 1/1، و عمق mm 914 انجام گرفت. خاک زیر پی از ماسه سیلیکای گردگوشه ریزدانه یکنواخت با اندازه مؤثر ذرات (D10) برابر با mm 34/0، ضریب یکنواختی (Cu) برابر با ۵۳/۱، و ضریب انحنای (Cc) برابر با ۱۰/۱ تشکیل شده بود. آزمونهای مدل در وزن مخصوص خشک متوسط برابر با kN/m3 ۱۴/۱۷ (%۷۰Dr = ) انجام گرفتند. زاویه اصطکاک متناظر تعیین شده از آزمون برش مستقیم حدود °۴۱ بود. نتایج آزمون های مدل نشان دادند که عمق تأثیر مسلح کننده با افزایش نسبت عرض به طول (B/L) شالوده کاهش می یابد. این مقدار برای شالوده نواری حدود B2 و برای شالوده مربعی حدود B2/1 بود. عمق تأثیر، عمق کلی مسلح کننده است که زیر این مقدار نرخ افزایش (BCR) با افزودن لایه های مسلح کننده ناچیز است. همچنین حداکثر (BCR) با افزایش B/L شالوده برای نسبت های u/B و h/B برابر ۳۳/۰ و ۳۳/۰ با طرح بهینه مسلح کننده کاهش یافت. Omar و همکاران (۱۹۹۳) همچنین روابط تجربی زیر را برای طرح بهینه مسلح کننده ها پیشنهاد کردند.
(۳-۱) | |
(۳-۲) | |
(۳-۳) |
که در آن dcr عمق تأثیر ژئوگرید جایگزین شده، bcr و lcr عرض و طول مؤثر ژئوگرید می باشند. (BCR) نهایی حداکثر در مطالعه آنها در محدوده ۳ تا ۵/۴ بدست آمد، در حالیکه B/L از ۰ تا ۱۰ متغیر بود]۲۳٫[
Das و Omar (1994) اثرات عرض شالوده بر (BCR) آزمون های مدل روی ماسه مسلح شده با ژئوگرید را مورد مطالعه قرار دادند]۲۴٫[ شش اندازه مختلف شالوده نواری مدل با عرضهای
mm 8/50، mm 2/76، mm 6/101، mm 127، mm 4/152، mm 8/177 در آزمون های مدل مورد استفاده قرار گرفت. طول تمام شالوده ها برابر mm 8/304 میباشد. آزمون های مدل در جعبه ای با ابعاد m 96/1 (طول) × m 305/0 (عرض) × m 914/0 (ارتفاع) انجام شدند. خاک زیر پی متشکل از ماسه با اندازه مؤثر ذرات (D10) برابر با mm34/0، ضریب یکنواختی (Cu) برابر با ۵۳/۱، و ضریب انحنای (Cc) برابر با ۱۰/۱ بود. ماسه با دانسیته نسبی ۵۵%، ۶۵%، و ۷۵% به درون جعبه ریخته شد.
از نتایج آزمایش، مشاهده کردند که نسبت نشست (s/B) در بار نهایی، برای خاک غیر مسلح در حدود ۶-۸% و ۱۶-۲۳% برای RSF در بار نهایی بود. همچنین نتایج آزمایش نشان داد که بزرگی نسبت ظرفیت باربری (BCR) با کاهش چگالی نسبی از ۵/۲~۱/۴ تا ۳~۴/۵ افزایش یافت. بر اساس نتایج آزمایش، به این نتیجه رسیدند که بزرگی BCR با افزایش عرض شالوده از ۱/۴~۴/۵ به ۵/۲~۳ کاهش یافت]۲۴٫[
Yetimoglu و همکاران (۱۹۹۴) ظرفیت باربری شالوده های مستطیلی را بر ماسه مسلح شده با ژئوگرید با بهره گرفتن از هر دو مدل آزمایشگاهی و تحلیل عددی بررسی نمودند]۲۴٫[ آزمون های مدل در جعبه فولادی به عرض cm 70، طول cm 70، و عمق cm 100 انجام شدند. یک صفحه فلزی مستطیلی شکل به طول mm127، عرض mm 5/101، و ضخامت mm 5/12 بعنوان شالوده مدل مورد استفاده قرار گرفت. خاک زیر پی متشکل از ماسه یکنواخت با اندازه مؤثر ذرات (D10) برابر با mm 15/0، ضریب یکنواختی (Cu) برابر با ۳۳/۲، و ضریب انحنای (Cc) برابر با ۷۶/۰ تشکیل شده بود. آزمون های مدل در وزن مخصوص خشک متوسط برابر با kN/m3 ۱۶/۱۷ (%۷۰~۷۳Dr = ) انجام گرفتند. زاویه اصطکاک متناظر تعیین شده از آزمون برش مستقیم حدود °۴۱ بود.
نتایج آزمایش نشان داد که نسبت نشست (s/B) در گسیختگی برای تمام ماسه های مسلح شده و نشده در حدود ۰۳/۰~۰۵/۰ بود، درحالیکه BCR از ۸/۱ تا ۹/۲ متغیر بود. بنابراین بنظر می رسد نشست شالوده در حالت گسیختگی تحت تأثیر قابل توجه تقویت کننده ژئوگرید قرار ندارد. این مشاهدات از نتایج آزمایش با نتایج Das و Omar (1994) متفاوت میباشد. بر اساس هر دو نتایج آزمون مدل و مطالعه عددی، یافته های زیر گزارش شده اند:
۱- نسبت فاصله بهینه لایه بالایی (u/B) در ماسه مسلح شده با یک لایه و چند لایه مسلح کننده، بترتیب، حدود ۳/۰ تا ۲۵/۰ بدست آمد.
۲- نسبت فاصله بهینه قائم (h/B) بین لایه های مسلح کننده بر اساس تعداد لایه های مسلح کننده برابر ۲/۰ تا ۴/۰ تعیین شد.
۳- عمق مؤثر تقریباً B5/1 و نسبت عرض مؤثر (l /B) مسلح کننده ها در حدود ۵/۴ بود.
(شکل ۳-۱): پارامترهای پی مستقر بر خاک مسلح شده با ژئوسنتتیک ]۲۵[
۳-۲- مطالعه آزمایشگاهی
۳-۲-۱- بررسی رفتار بار- نشست پی های نواری مستقربرخاک مسلح با ژئوگرید برروی حفره
وجود حفره درخاک باعث کاهش ظرفیت باربری پی های سطحی نزدیک به حفره می شودکه میزان این کاهش، تابع عوامل متعددی ازجمله نوع خاک، تراکم،عمق مدفون حفره، خروج از مرکزیت حفره نسبت به پی، هندسه حفره و عمق پی میباشد. بدیهی است که با وجود تفاوتهای عمدهای که در وضعیت تنشها در خاکزیر پی برای حالت بدون حفره وحالت با حفره وجود دارد، به هیچ وجه
نمیتوان رفتار مشابهی را برای این دوحالت متصور شد.در واقع مکانیزم گسیختگی خاک در زیر پی برای این دو حالت بایکدیگرتفاوت عمدهای دارد. نتایج نشان میدهد با افزایش تراکم خاک ظرفیت باربری افزایش مییابد. همچنین تسلیح خاک با بهره گرفتن از ژئوگرید به علت تغییردر توزیع تنش در خاک زیرپی و سبب افزایش ظرفیت باربری پی میشود.
در مطالعه حاضر با بهره گرفتن از یک مدل فیزیک اثر دانسیته نسبی خاک در دو حالت شل (دانسیته نسبی ۴۲%) و تقریبا متراکم (دانسیته نسبی ۷۳%)و همچنین اثر تسلیح خاک با ژئوگرید بر ظرفیت باربری پی واقع برخاک حفره دار بررسی شده است. جهت انجام آزمایشها از یک تانک آزمایش برای مدل کردن رفتار کرنش مسطح خاک زیرپی نواری، سیستم بارگذاری جهت اعمال بار بر پی، سلول بار و مبدل تغییر مکان جهت اندازه گیری بار و نشست پی استفاده شده است. نتایج نشان
میدهد که جهت کاهش اثر حفره واقع در محدوده پی بر ظرفیت باربری، افزایش دانسیته نسبی خاک و همچنین تسلیح خاک تاثیر بسزایی دارند.
۳-۲-۲- دستگاه آزمایش ومشخصات مصالـح
تانک آزمایش مورد نظردراین آزمایش ها دارای ابعاد۲۲×۱۰۰×۱۰۰ سانتیمتر(طول ۱۰۰سانتیمتر،ارتفاع ۱۰۰سانتیمتروضخامت ۲۲سانتیمتر)است. قاب اصلی دستگاه که به منظور نصب تانک آزمایش، سیستم بارگذاری، سیستم بارش وملحقات دیگر شامل دو ستون قائم که یک تیرافقی(ساخته شده ازورقهای فولادی)روی ستون ها جوش شده است، می باشد.روی تیرافقی یک شکاف ایجاد
میشود تا امکان عبور محور سیستم بارگذاری از داخل این شکاف درحین اعمال بار بر روی ترانشه ایجادگردد. سیستم طوری طراحی شده که پایداری مناسبی دربحرانی ترین حالت را داشته باشد(شکل۳- ۲).
(شکل ۳-۲): تصویرتانک آزمایش درحالت قائم ]۲۵ [
سیستم بارگذاری ازیک سیلندرهیدرولیک ،پمپ ومخزن جهت تولید فشار روغن وبخش کنترل کننده تشکیل شده است.توسط سیستم مورد نظر بارگذاری استاتیکی و سیکلی قائم با دامنه و فرکانس (تاحداکثرده هرتز) قابل تولید و اعمال می باشد. در آزمایشات دینامیکی بدلیل تغییرات شدید بار نسبت به زمان کلیه قرائتها متعلق به میزان تنش و تغییر شکل باید به طور اتوماتیک صورت گیرد، وسایل اندازه گیری اتوماتیک مورد نیازبه طورخلاصه شامل اندازه گیری نیرو(Load cell)و تغییر مکان سنج (LVDT) برای اندازه گیری جابجایی سطحی میباشد.
ماسه مورداستفاده یک نوع ماسه سنگ سیلیس طبیعی معدن فیروزکوه که توسط شرکت تاوان سیلیس دراندازه های مختلف تولید می شود،استفاده گردید]۲۵[.به این ترتیب مصالح با اندازه های مختلف ازیک نوع کانی واحد می باشند.اندازه ذرات ماسه مورد استفاده بین ۲/۰تا۸/۰میلیمتر بوده و پارامترهای مختلف ماسه طبق آزمایشات انجام مطابق جدول ۳-۱ بدست آمده است. شکل ۳-۳ توزیع اندازه ذرات مورداستفاده را نشان می دهد.
جدول ۳-۱- مشخصات خاک نوع۱]۲۵ [
آزمایش | استاندارد | نتیجهdmax |
۵-۴-۴-۱ نظر صدرالمتألهین و حضرت امام (رحمهما الله) ۲۸۱
۵-۴-۴-۲ بیان آیات و روایات ۲۸۳
۵-۴-۵ نعیم و جحیم در عالم قبر ۲۸۵
۵-۴-۵-۱ نظر صدرالمتألهین و حضرت امام (رحمهما الله) ۲۸۵
۵-۴-۵-۲ بیان آیات و روایات ۲۸۸
فهرست منابع ۲۹۰
منابع فارسی ۲۹۰
منابع عربی ۲۹۳
مقالات ۲۹۶
فصل اول
کلیات
۱-۱ مقدمه
حیات بشر از همان آغاز با مرگ آمیخته و عجین شده است و خدا مرگ را در خلقت، بر حیات مقدم داشت، چراکه زندگی و حیات بدون وجود مرگ و بینش صحیح نسبت به آن، هدف، معنا و جاودانگی خود را از دست می دهد. آنچه ارتباط مستقیم با جهان بینی انسان دارد، فلسفه است و ملاصدرا (رحمه الله) به عنوان پایه گذار مکتبی که تاکنون بلامنازع در حیطه فلسفه یکه تازی می کند، باب جدیدی در تبیین ماهیت حیات و مرگ گشوده است، از این رو در این پژوهش تلاش شده است که نگرشی جامع و دقیق به مسأله مرگ به عنوان آخرین مرحله تکاملی انسان، در عالم ماده و پایان حیات اختیاری او بپردازیم و برای دست یابی به این مهم، با اتخاذ رویکرد تطبیقی به استقراء تام نظریات صدرالمتألهین و حضرت امام به عنوان یکی از بزرگترین پیروان این مکتب پرداخته ایم و به همین منظور حول مسایلی چون احتضار، مرگ، قبض روح، عالم قبر و مسایل مرتبط با آن ها فصولی را تحت عناوین ذیل مدون نموده ایم.
فصل اول تحت عنوان کلیات و توضیح و تبیین مسأله، اهمیت و ضرورت تحقیق، سؤالات و فرضیه ها، شرح مفاهیم پایه و… پرداخته شده است.
فصل دوم با عنوان عالم احتضار، به ماهیت، معنا و جایگاه عالم احتضار، انواع محتضرین، حالات احتضار و عوامل تأثیر گذار بر آن و… در اندیشه حضرت امام و ملاصدرا (علیهما الرحمه) پرداخته شده و ادله و شواهد قرآنی آن نیز ذکر گردیده است.
فصل سوم با عنوان مرگ، پیرامون مسأله مرگ، ماهیت، معنا، جایگاه، انواع و ویژگی های آن در نگاه این دو فیلسوف، بحث شده و ادله قرآنی و روایی نیز ذکر گردیده است.
فصل چهارم با عنوان قبض روح، به ماهیت و معنای قبض روح، انواع قابضین ارواح، انواع ارواح قبض شونده و… در نگاه حضرت امام و صدرالمتألهین (علیهما الرحمه) و با تکیه بر آیات و روایات پرداخته شده است.
و در فصل پنجم سعی شده است، مسایل پیرامونی مرگ برای تکمیل و تتمه کار ذکر گردد، از جمله شوق و خوف نسبت به مرگ، اسرار کفن و دفن و نماز میت، و برخی مسایل قبر به اختصار در منظر فلسفه صدرا و حضرت امام (علیهما الرحمه) و با ذکر ادله و شواهد قرآنی آورده شود.
۱-۲ تعریف و تبیین مسأله
بررسی پدیده مرگ به عنوان طلیعه و پل عبور از عالم ماده به سوی معاد، از مهمترین مباحث معاد شناسی تلقی می گردد و در مباحث نفس شناسی نیز از اهمیت خاصی برخوردار می باشد. در مکتب ملاصدرا و آثار امام خمینی (علیهما الرحمه)، مطالب فراوانی در این رابطه مطرح گردیده است. در این پایان نامه سعی می شود، کلیه مسایل مربوط به عالم احتضار به عنوان دروازه مرگ و همچنین ماهیت و حقیقت و ملازمات آن در مکتب و آثار ملاصدرا و امام خمینی (علیهمه الرحمه) با استقراء تام گردآوری شده و در طرح نظام مند با ساختاری روشن ارائه گردد. رویکرد اصلی در این بحث رویکرد فلسفی-عرفانی و کلامی خواهد بود، ولکن طرح دیدگاه های تفسیری این دو اندیشمند و اصطیاد آیات و روایات مناسب با این آراء، ( به صورت استشهاد و یا استدلال ) بر صحت و مقبولیت مطالب یکی دیگر از اصلی ترین رسالت های این پایان نامه محسوب خواهد گردید. تحلیل جایگاه مرگ به عنوان پایان عالم دنیا، عالم احتضار و احوالات محتضر و مباحث مربوط به اقسام مرگ و آجال و علل آن ، میزان مجانست مرگ با عالم خواب، تبیین حقیقت مرگ مبتنی بر مبانی دیدگاه های مرتبط با نفس نظیر حدوث و تجرد و تکامل نفس و… و تبیین حقیقت سکرات مرگ و کیفیت قبض روح و انواع قابضین و حضور ولایت کلیه هنگام مرگ و… برخی از مسائلی است که در این پایان نامه به بررسی آن ها مبادرت خواهد گردید.
۱-۳ اهمیت و ضرورت تحقیق
ضرورت تبیین دیدگاه های حضرت امام و ملاصدرا (علیهما الرحمه) پیرامون مسأله مرگ به عنوان یکی از ارکان مبحث معاد.
ضرورت تبیین ارائه تصویر جامع از مبحث مرگ و ملازمات آن و تأمل و تعمیق در مباحث مربوط به این حوزه.
ضرورت مبرهن نمودن مسائل فلسفی و عرفانی در این حوزه با شواهد شرعی و مناسبات آن با آیات و روایات.
۱-۴ اهداف
کشف نظرات وآراء حضرت امام و ملاصدرا و بررسی تطبیقی آن ها.
بدست آوردن یک نظام کامل و مجموعه منسجم از مباحث مربوط به حقیقت مرگ و عالم احتضار و مقارنات آن با تبیینات فلسفی و عرفانی.
به دست آوردن استشهادات و استدلالات قرآنی و روایی مربوط به اندیشه فلسفی-عرفانی ملاصدرا و امام و واکاوی اندیشه تفسیری ایشان در زمینه مورد نظر.
۱-۵ سؤالات
۱-۵-۱ سؤالات اصلی
دیدگاه ملاصدرا و امام درباره عالم احتضار و تناسب آن با آیات و روایات چیست؟
حقیقت مرگ در اندیشه ملاصدرا و امام چیست و چه مناسبتی با آیات و روایات دارد؟
۱-۵-۲ سؤالات فرعی
اقسام مرگ و اجل و علل آن در اندیشه ملاصدرا و امام چیست؟
گونه ها و مراتب قبض روح در اندیشه امام خمینی و ملاصدرا چیست؟
ملازمات و مقارنات مرگ و احتضار در اندیشه ملاصدرا و امام چیست؟
۱-۶ فرضیه ها
عالم احتضار در اندیشه امام خمینی و ملاصدرا عبارت است از همان عالم قبض روح است و به عنوان مرتبه ای از مراتب سیر وجودی انسان و حرکت وی در خط الرأس زندگی و عبور از مرز نشئه دنیا و آستانه ورود او به نشئه برزخ تلقی می گردد. در این عالم محتضر، تصویر پشت سر گذشته دنیا و دور نمای پیش روی خود را می بیند و در مرز خروج از دنیا و ورود به برزخ قرار می گیرد.
در اندیشه امام و ملاصدرا برای تبیین حقیقت مرگ بر حیثیت انتقال از عوالم و نشئات پایین تر ملکیه به عوالم و نشئات برتر ملکوتیه تأکید می گردد. بر خلاف برخی نظریات دیگر نظیر نظریه ابن سینا که در تبیین حقیقت مرگ جهت مفارقت روح از بدن و یا جهت حائز شدن حیات جدید وی برجشته می گردد.
مسائل مربوط به مرگ، ملازمات و مقارنات آن در یک تصویر روشن و جامع، در اندیشه فلسفی-عرفانی امام و ملاصدرا با رویکرد تطبیقی قابل بازبینی و بازپژوهی است.
شواهد و ادله بسیاری را در آیات و روایات و همچنین دیدگاه های تفسیری این دو بزرگوار می توان برای اثبات حقانیت آراء ایشان درباره مرگ جستجو نمود.
۱-۷ پیشینه
هرچند در مطالب پیرامونی این موضوع و مساله معادشناسی ، کتبی یافت شده است
۱-۸ روش تحقیق
این پایان نامه به روش کتابخانه ای و شیوه توصیفی –استنباطی و در بعضی موارد توصیفی – تحلیلی انجام گرفته است.